Dictiornary-Farsi | major types of shoes | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
major types of shoes	عمدهتریناشکالکفش


Other Matches

shoes	کفش
shoes	زیر پایه
I cant get into these shoes.	این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )
shoes	لاستیک چرخ
If I were you. IF I were in your shoes.	اگر جای شما بودم
ox shoes	کفش بندی کوتاه که در روی پشت پاگردمیخورد
shoes	پاشنه
ox shoes	کفش اسپرت
shoes	نعل اسب
shoes	کفش پوشیدن
shoes	دارای کفش کردن نعل زدن به
shoes	کفشک
shoes	پاشنه کیل ناو
shoes	پایه
in one's shoes <idiom>	جای کس دیگربودن
all kinds of shoes	همه جور کفش
allmanner of shoes	همه جور کفش
ammunition shoes	کفش سربازی
forlackof shoes	از بی کفشی
forlackof shoes	بواسطه نداشتن یا نبودن کفش
oxford shoes	کفش بندی اسپرت
sand shoes	یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
to die in ones shoes	کشته شدن
to die in ones shoes	ناگهان مردن
to kick off one's shoes	کفشهای خودراباتکان ازپادراوردن
to scrape one's shoes	گل کفش خود را تراشیدن کفش خودراپاک کردن
fill one's shoes <idiom>	جابهجایی رضایت بخش
These shoes are too big for me .	این کفشها برایم گشاد است
court shoes	رجوع شود به pump
Pointed shoes	کفشهای نوک تیز
These shoes are too tight for me.	این کفشها برایم تنگ است
My shoes pinch.	کفشها پایم رامی زند
These shoes dont fit me.	زنگ مدرسه خورده
to rough a horse's shoes	میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
A pair of shoes (gloves,socks).	یک جفت کفش( دستکش ؟جوراب )
The shoes are a size too big for my feet.	کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .	پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
types	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
types	نوع خون را معلوم کردن
types	نوع خون
types	با ماشین تحریر نوشتن
types	ماشین کردن طبقه بندی کردن
types	باسمه ماشین تحریر
types	کلیشه
types	فرمان TYPE
types	نمونه
types	تیره
types	مدل
types	ساختمان
types	سنخ تیپ
types	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types	تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
types	وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
types	حروف چاپی حروف چاپ
types	قبیل
types	گونه الگو
types	رقم
types	قسم
types	نوع
types	سنخ
types of arch	انواعکمان
types of arches	انواعقوسها
types of blouse	مدلهایبلوز
types of bodywork	انواعبدنهاتومبیل
types of chair	انواعصندلی
types of collars	انواعیقه
the types are inked over	در چاپخانه حروف را مرکب می زنند
types of curtain	انواعپرده
types of sleeves	انواعآستین
types of tools	انواعابزار
types of trousers	انواعشلوار
truss types	انواع خرپا
types of burst	نوع ترکش
touch-types	نگارش با روش پرماسی
types of telephones	انواعتلفن
types of window	انواعپنجره
types of anchor	شکللنگر
hippocratic types	سنخهای بقراطی
function types	سنخهای کارکردی
types of skirt	انواعدامن
types of pockets	انواعجیب
types of dress	انواعپیراهن
types of head	انواعسرپیچ
types of heading	انواعوالانها
types of inflorescences	انواعگلآذینها
types of leaves	انواعبرگ
types of move	انواعحرکتها
types of oar	انواعپارو
types of handle	انواعدسته
types of outlet	انواعخروجی
adopted types	انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
blood types	گروه خون
blood types	تعیین کردن
blood types	گروه خونی
types of door	انواعدر
types of pleat	انواعپیلی
types of pins	انواعموانعبرلیتگ
types of grip	انواعگرفتن
principal types of knife	انواععمدهچاقو
principal types of interchange	انواععمدهپلهایچندراهی
principal types of forks	انواععمدهچنگالها
principal types of foot	فشرده کننده آب سنگین
wood flooring types	اشکالکفچوبی
principal types of bills	انواعنوک
principal types of berry	انواعتوتفرنگیهایعمده
principal types of armchairs	انواعصندلیهایدستهداراصلی
principal types of nut	انواععمدهمغزهایخوراکی
types of beam bridges	قسمتهایتیرپیل
types of arch bridges	انواعیلها
principal types of tent	انواععمدهچادرها
types of kitchen knife	انواعچاقویآشپزخانه
principal types of tables	انواععمدهمیزها
principal types of missile	انواععمدهموشک
principal types of spoons	انواععمدهقاشقها
principal types of spectacles	انواععمدهعینکها
principal types of shoe	انواععمدهکفشها
principal types of pome	انواععمدهمیوههایکروی
types of golf clubs	انواعچوبگلفباشگاهی
principal types of tropical fruit	انواععمدهمیوههایگرمسیری
principal types of carving blade	انواعتیغهحکاکیاصلی
principal types of stone fruit	انواععمدهمیوههایهستهدار
principal types of citrus fruit	انواععمدهمرکبات
major <adj.>	عمده
major <adj.>	اساسی
major <adj.>	حیاتی
major <adj.>	اصلی
t. major	سرشیپورچی
major <adj.>	مهم
major <adj.>	ضروری
major <adj.>	بنیانی
major	مهاد
major	رشته اصلی
major	سرگرد ارتش
major	مهم عمده
major	ارشد
major	عمده
major	یاور
major	مهم
major	اصلی
major	اکبر
major	بزرگتر
major	بیشتر اعظم
major	بزرگ
major	کبیر
major	طویل ارشد
major	سرگرد
major	بالغ
major	مهاد متخصص شدن
major-domos	نافر خوان سالار
major-domos	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo	نافر خوان سالار
sergeant major	گروهبان یکم
sergeant major	استوار
drum major	فرمانده طبالان
drum major	طبل بزرگ
major generals	سرلشگر
brown major	براون بزرگتر
brown major	براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
canis major	کلب اکبر
canis major	سگ بزرگ
ursa major	خرس برزگ
major-domo	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major domo	نافر خوان سالار
major corporation	شرکت سهامی بزرگ
Plantago major	بارهنگ [گیاه شناسی]
major premise	مقدمه کبری
major general	سرلشکر
major general	سرلشگر
major general	امیر تومان تومان اغا
major generals	سرلشکر
major generals	امیر تومان تومان اغا
major domo	متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
cqnis major	کلب اکبر
etat major	ستادارتش
quart major	ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
ursa major	خرس بزرگ
ursa major	هفت اورنگ مهین
vis major	فورس ماژور
vis major	قوه قاهره
major planets	سیارات بزرگ
major motions	مهمترینحرکات
ursa major	دب اکبر
major diagonal	قطر اصلی [ریاضی]
major product	تولیدات عمده
major term	شرط عمده واساسی
major suit	دست عالی وپر امتیاز
the major premise	کبری
major sort	مرتب سازی اصلی
major sort	جورسازی عمده
major seminary	دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
major road	راه با حق پیش افت راه با پیش افت
trumpet major	سر شیپورچی
major road	راه با حق تقدم
major pieces	سوارهای سنگین شطرنج
major penalty	اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
major cycle	کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
major cycle	چرخه بزرگ
major cycle	بزرگ چرخه
major command	فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
major command	یکان عمده