Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English
Persian
man darin duck
یکجور مرغابی کاکل دار که اصل ان از چین است
Other Matches
duck under
سر زیر بغل
duck
جا خالی دادن
duck
غوض
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
duck
درگیر شدن هواپیماها
duck
کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck
مرغابی
duck
اردک ماده غوطه
duck
زیر اب رفتن غوض کردن
duck
اردک
To dodge . To duck.
جاخالی دادن (دربازی )
to be a dead duck
بیهوده بودن
[چیزی یا کسی]
dead duck
آنچهشانسزندگیو موفقیتندارد
dead duck
<idiom>
در شرایط ناامید کننده قرار داشتن
duck soup
<idiom>
آسان
lame duck
<idiom>
نزدیک به بازنشسته شدن
sitting duck
<idiom>
هدف ثابت
sitting duck
<idiom>
بی خیال نشستن
to be a dead duck
امکان موفق شدن را نداشتن
[چیزی یا کسی]
sitting duck
هدف بی دفاع واسان
shoot the duck
حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
scaup duck
اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
duck and drake
پرتاب سنگ روی اب بطوریکه قبل از فرورفتن دراب بچند نقطه از سطح اب بخورد
duck and drake
اردک نر
lame duck
علیل وناتوان
lame duck
از کار افتاده
baiting duck
مرغ دام
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
decoy duck
مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
duck soup
سهل
duck soup
کار اسان وسهل
duck soup
اسان
duck hook
ضربه پیچدار کوتاه
duck under and rear takedown
یک دست و یک پا
like water off a duck's back
<idiom>
بی تاثیر ،بدون تغیر عقیده
like a duck takes the water
[Idiom]
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
He stands there like a duck in a thunder storm.
<idiom>
مانند خر در گل گیر کرده.
[اصطلاح مجازی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com