English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
manning table جدول مشاغل
manning table جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
Other Matches
manning بحثوجدلدرموردتعدادکارگراناستخدامی
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
manning the rail گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table طرح کردن
under the table <idiom> زیرمیزی
get table بدست اوردنی
get table دست یافتنی
the f. of a table بطوریکه
the f. of a table باید
table look up جستجوی جدول
inner table میزداخلی
table look up مراجعه به جدول
table saw تابلونمایشگر
look up table جدول مراجعهای
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table به صورت جدول دراوردن
table فهرست
table میز
table از دستور خارج کردن
table معوق گذاردن
table لیست
table سفره
table در فهرست نوشتن
table روی میز گذاشتن
table خوان
table لوح جدول
table به جدولی انتقال دادن
table میزبازی
table تو گذاردن
table جدول
two way table جدول دو سویی
table کوهمیز
table مطرح کردن
table of organization جدول سازمان
table of distribution جدول تقسیم اماد
round table کنفرانس میز گرد
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
serve at table پیشخدمتی کردن
table of authorities جدول اولیا امور
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table point جدول امتیازها
table set وسیله رومیزی
time table جدول زمانی
tide table جگول جزر و مد
tide table جدول کشند
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
tier table میز کوچک
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table of equipment جدول ساز و برگ
rotary table میز گردان
table spoon قاشق سوپ خوری
table set دستگاه میزی
table spoonful قاشق سوپخوری
time table جدول زمان بندی
to serve at table پیشخدمتی کردن
table waters ابهای معدنی سر سفره
table water سفره اب زیر زمینی
table utility برنامه کمکی جدولی
table tomb گورصندوقی وتخت
table telephone تلفن رومیزی
symbolic table جدول علائم
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
tilting table میز نوسان دار
table of distribution جدول توزیع
table comparator مقایسه کننده نوارها
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
state table جدول حالات
table linen رومیزی
table linen دستمال سفره
table land زمین هموار
table lamp لامپ استاندارد
table instrument وسیله رومیزی
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table ware لوازم میز یا سفره
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
swivel table میز نوسان دار
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table جدوللیگ
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
training table میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
turn table میز چرخش
turn table میز سمت
turn table سینی گردش درسمت
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
type table نوع جدول تیر
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
type table نوع جدول سازمان
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
addition table جدول افزایشی
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
embarkation table جدول بارگیری
earth table رج بنا
earth table سنگ رگی
expectancy table جدول انتظار
external table جدول برونی
firing table جدول تیر
gipsy table میزگردسه پایه
gaming table میزقمار
gaming table میزبازی
function table جدول تابعی
frequency table جدول بسامد
fourfold table جدول چهارخانه
fly table میز تا شونده
convertible table میزتاشو
firing table جدول تیراندازی
drip table میز چکانش
drilling table میز مته کاری
astronomical table ذیج
convertible table میز صحرایی تا شونده
conversion table جدول تبدیل
water table سطح ایستائی اب
billiard table میز بیلیارد
character table جدول شناسایی
circular table میز گرد
contingency table جدول وابستگی
collapsible table میز تاشو
data table جدول داده ها
decimal table جدول تصمیمی
decision table جدول تصمیمی
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
deviation table جدول انحراف
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
astronomical table زیگ
delivery table میز تحویل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
imposing table در چاپخانه رانگا
periocic table جدول تناوبی عناصر
night table پاتختی
table tennis بازی پینگ پنگ
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
mutilation table جدول بارگیری پیش بینی شده
movement table جدول حرکت ستونهای موتوری
mealing table صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
lord's table میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
lookup table جدول مراجعه
permutation table جدول تعیین رمز
permutation table جدول کلمات رمز
pier table میز زیر ایینه قدی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com