Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
mass axis
محور جرم
Other Matches
axis
قطب
axis
محور
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
y axis
محور y
y axis
بردار عمودی گراف
y axis
محور ایگرگ ها
y axis
محور عرضها
y axis
محور وای
y axis
محور ایگرگ
y axis
محور عمودی
axis
مهره دوم گردن مهره محوری
z axis
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
x axis
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
z axis
محور z
axis
محور چرخ
axis
میله
axis
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
axis
برای مختصات افقی در گراف
axis
برای مختصات عمودی در گراف
z axis
محور "زد"
axis
خط محور
axis
محورهای مختصات
z axis
بردار عمق در گراف سه بعدی
axis
خط طولی یا عرضی
axis
محور طولی
x axis
محور x
x axis
بردار افقی گراف
axis
آسه
axis
محور تقارن مهره اسه
y axis
محور عرضی مختصات
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
x axis
محور طولها
x axis
محور ایکس
x axis
محور ایکس ها
imaginary axis
محور انگاری
inclined axis
محور مورب
flexural axis
محور خمش
earth's axis
محور زمین
drag axis
محور پسا
dam axis
محور سد
crystal axis
محور کریستال
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
command axis
محور حرکت یکان
celestrial axis
محور عالم
z axis amplifier
تقویت کننده محور "زد"
imaginary axis
محورموهومی
main axis
محور اصلی
major axis
محور کانونی
magnetic axis
محورمغناطیسی
magnetic axis
محور قطب مغناطیسی
magnetic axis
محور مغناطیسی
longitudinal axis
محور طولی
lift axis
محور برا
declination axis
محورنقصان
polar axis
محورقطبی
inclined axis
محور مورب
improper axis
محور نامتعارف
elastic axis
محور الاستیک
x axis defelection
انحراف- ایکس
principle axis
محور اصلی
principal axis
محور مبداء
principal axis
محور اصلی
paradigmatic axis
محور جانشینی
optical axis
محور اپتیکی
normal axis
محور عمودی
normal axis
محور قائم
neutral axis
میان تار بی تنش
neutral axis
محور بی تنش تار خنثی
neutral axis
محور خنثی
refrence axis
محور مبداء
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
paradigmatic axis
درزبانشناسی
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
wing axis
محور بال
visual axis
محور بینایی
vertical axis
محور قائم
vertical axis
محور عمودی
transverse axis
محور عرضی
signal axis
محورارتباطات
signal axis
محور مخابرات
rotary axis
محور دوار
roll axis
محور غلطش
minor axis
قطر اقصر
cartesial axis
محور دکارتی
axis of symmetry
محور تقارن
axis of trunnions
محور قبضیتن توپ
axis of the bore
محور مرکزی لوله
axis of the bore
محور لوله
axis of rotation
محور دوران
symmetry axis
محور تقارن
axis of symmery
محور تقارن
axis of rotation
محور چرخش
axis of earth
محور زمین
axis of control
محورکنترل خودکار هواپیما
axis of advance
محور پیشروی
axis of control
محور کنترل هواپیما
axis of coordinates
محورهای مختصات
camera axis
محور دوربین عکاسی
cordinate axis
محورهای مختصات
cerebro spinal axis
محور مغزی- نخاعی
center of gravity axis
محور ثقل مرکزی
alternating axis of symmerty
محور تقارن متناوب
simple axis of symmetry
محور ساده تقارن
coordinate system of axis
سیستم محورهای مختصات
blade span axis
محور تغییر گام ریشه تیغه
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
dual y axis graph
نمودار با دو محور y
principal axis of inertia
محور اصلی ماند
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
horizontal-axis wind turbine
توربینافقیبامحوربادی
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
vertical-axis wind turbine
توربینبادیمحورعمودی
mass
جماعت
mass
انبوه
mass
کپه
mass
انبوه توده
mass
مراسم عشاء ربانی
mass
تمرکز قوای جنگی
mass
جمع
mass
جرم حجم
mass
مقدار حجم توده کردن قوا
mass
جرم
mass
جمعی
mass
توده
mass
توده مردم
mass
گروه
mass
جمع اوری کردن
mass
قسمت عمده
in the mass
بطور کلی
in mass
به شکل توده
in mass
بطور دسته جمعی
mass
جرم
[فیزیک]
mass
جرم لختی
[فیزیک]
in mass
بطوریکجا
in the mass
یکجا
in the mass
مجموعا
mass
جرم ماند
[فیزیک]
angular mass
گشتاور خطی
[فیزیک]
angular mass
ممان اینرسی
[فیزیک]
reduced mass
جرم کاهش یافته
reduced mass
جرم کاهیده
mass unemployment
بیکاری انبوه
invariant mass
جرم لختی
[فیزیک]
material mass
جرم مادی
proper mass
جرم لختی
[فیزیک]
molar mass
جرم مولی
molecular mass
جرم مولکولی
neutron mass
جرم نوترون
intrinsic mass
جرم لختی
[فیزیک]
rest mass
جرم لختی
[فیزیک]
relativistic mass
جرم نسبیتی
land mass
کشخر
land mass
قاره
land mass
اقلیم
invariant mass
جرم ماند
[فیزیک]
land mass
سرزمین بزرگ
rest mass
جرم ماند
[فیزیک]
intrinsic mass
جرم ماند
[فیزیک]
proper mass
جرم ماند
[فیزیک]
land mass
خشکسار
mass media
رسانههای همگانی
mass-produce
تولیدانبوه
rest mass
جرم ساکن
rest mass
جرم مسکون
rest mass
جرم سکون
angular mass
گشتاور لختی
[فیزیک]
rolling mass
توده غلطان
angular mass
گشتاور ماند
[فیزیک]
stamping mass
جرم قالب گیری
virtual mass
مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
mass squad
گروه توده
mass defect
نقصان جرم
mass book
کتاب نماز
mass book
زادالمعاد
mass book
کتاب نماز سالیانه
mass bombing
بمباران یکجا
mass bombing
بمباران زیاد
mass balance
موازنه جرم
mass action
قانون اثر جرم
mass action
عمل کلی
low mass
عشای ربانی ساده
lost mass
افت جرم
levy in mass
masse en levee
isotopic mass
جرم ایزوتوپی
mass casualties
تلفات زیاد
mass casualties
تلفات و ضایعات شدید
mass data
دادههای انبوه
mass curve
منحنی تجمعی
mass contagion
سرایت جمعی
mass consumption
مصرف کلان
mass consumption
مصرف انبوه
mass conservation
بقاء جرم
mass conditioning
جهت دادن به توده مردم
mass concrete
مرکز جرم
mass concrete
بتن حجیم
mass concrete
بتن توده
mass concrete
بتن معمولی
mass communication
ارتباط جمعی
initial mass
جرم اولیه
he is a mass of faults
سراپا عیب است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com