English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
mass media رسانههای گروهی
mass media وسایل ارتباط جمعی
mass media رسانههای همگانی
Other Matches
media پوشش میانی سرخرگ
media واسطه ها وسیله ها
media هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
media خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
media دستوراتی که به هر برنامه امکان کنترل چند رسانهای می دهند مثل کارت صدا و قطعه ویدیو
media رسانه ها واسطه ها
media وسایل
media رسانه ها
media رسانههای گروهی
media طرق
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
media مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
media specialist متخصص رسانه ها
Media Player برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
media eraser رسانه پاک کن
media conversion تبدیل رسانه ها
magnetic media ابزارمیانی مغناطیسی
magnetic media رسانه مغناطیسی
input media رسانه ورودی
diluting media ماده رقیق کننده
output media رسانه خروجی
removeable media وسیله برداشتنی
media hype تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
media circus تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
otitis media [OM] عفونت گوش میانی [پزشکی]
removable storage media رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
He is seriously claiming [trying to tell us] that the problems are all the fault of the media. او [مرد] به طور جدی ادعا می کند که همه مشکلات تقصیر رسانه ها است.
mass جرم [فیزیک]
mass جرم ماند [فیزیک]
mass جرم لختی [فیزیک]
in the mass مجموعا
in mass به شکل توده
in mass بطور دسته جمعی
in mass بطوریکجا
in the mass یکجا
in the mass بطور کلی
mass انبوه توده
mass مقدار حجم توده کردن قوا
mass قسمت عمده
mass جرم
mass جماعت
mass انبوه
mass جمعی
mass جمع اوری کردن
mass توده مردم
mass توده
mass تمرکز قوای جنگی
mass مراسم عشاء ربانی
mass گروه
mass جرم حجم
mass جمع
mass کپه
reduced mass جرم کاهیده
rest mass جرم ساکن
land mass سرزمین بزرگ
virtual mass مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
stamping mass جرم قالب گیری
rolling mass توده غلطان
rest mass جرم سکون
mass reflex بازتاب کلی
rest mass جرم مسکون
reduced mass جرم کاهش یافته
material mass جرم مادی
mass storage تل انباره
mass spectrometry طیف سنجی جرمی
mass spectrometer طیف سنج جرمی
mass spectrograph طیف نگار جرمی
mass society جامعه انبوهیده
mass reaction واکنش کلی
mass storage انبارش تودهای
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
neutron mass جرم نوترون
molecular mass جرم مولکولی
molar mass جرم مولی
mass unemployment بیکاری انبوه
mass storage انبار انبوه
mass storage ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
land mass اقلیم
relativistic mass جرم نسبیتی
rest mass جرم ماند [فیزیک]
invariant mass جرم ماند [فیزیک]
mass noun اسم کل
mass nouns اسم عام
proper mass جرم لختی [فیزیک]
intrinsic mass جرم ماند [فیزیک]
proper mass جرم ماند [فیزیک]
mass noun اسم عام
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
intrinsic mass جرم لختی [فیزیک]
centre of mass گرانیگاه
centre of mass مرکز ثقل
mass squad گروه توده
mass-produce تولیدانبوه
land mass خشکسار
land mass کشخر
mass education اموزش جمعی
mass nouns اسم کل
angular mass گشتاور لختی [فیزیک]
rest mass جرم لختی [فیزیک]
invariant mass جرم لختی [فیزیک]
angular mass گشتاور خطی [فیزیک]
angular mass گشتاور ماند [فیزیک]
angular mass ممان اینرسی [فیزیک]
land mass قاره
mass conservation بقاء جرم
mass bombing بمباران یکجا
mass bombing بمباران زیاد
mass balance موازنه جرم
mass axis محور جرم
mass action قانون اثر جرم
mass action عمل کلی
low mass عشای ربانی ساده
lost mass افت جرم
mass book کتاب نماز سالیانه
mass book زادالمعاد
mass book کتاب نماز
mass conditioning جهت دادن به توده مردم
mass concrete مرکز جرم
mass concrete بتن حجیم
mass concrete بتن توده
mass concrete بتن معمولی
mass communication ارتباط جمعی
mass casualties تلفات و ضایعات شدید
mass casualties تلفات زیاد
levy in mass masse en levee
mass psychology روانشناسی توده ها
center of mass مرکز جرم
center of mass مرکز حجم هدف
center of mass مرکز هیولای هدف
center of mass مرکز هدف
mass polymerization بسپارش تودهای
atomic mass جرم اتمی
air mass توده هوا
conservation of mass بقای جرم
critical mass توده مهم
isotopic mass جرم ایزوتوپی
initial mass جرم اولیه
mass-production تولید انبوه
he is a mass of faults سراپا عیب است
gravitational mass جرم گرانشی
electron mass جرم الکترون
critical mass جرم بحرانی
critical mass توده حساس
air mass جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
mass consumption مصرف انبوه
mass production تولید انبوه
mass number عدد وزن اتمی
mass movement جنبش تودهای
mass memory حافظه انبوه
mass number وزن اتمی
mass meeting انجمن یا مجمعی که از عده زیادی مردم تشکیل شود
mass hysteria هیستری جمعی
mass hall سالن غذاخوری
mass hall سالن نهارخوری
mass number عدد جرمی
mass production تولید بمقدارزیاد
mass production بس فراوری
mass practice تمرین فشرده
mass practice تمرین بدون استراحت
mass poverty فقر عمومی
mass of the electron جرم الکترون
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
mass of maneuver حجم مانور
mass formation ارایش هجومی انبوه
mass formation ارایش توده
mass flow دبی جرمی
mass diagram منحنی نجموع
mass diagram منحنی مجموع بدهها
mass production تولید ماشینی
mass data دادههای انبوه
mass curve منحنی تجمعی
mass contagion سرایت جمعی
mass consumption مصرف کلان
mass defect نقصان جرم
mass education اموزش همگانی
mass energy جرم - انرژی
law of conservation of mass قانون بقای جرم
central mass storage انباره انبوه مرکزی
vehicle mass ratio نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
mass energy equation تساوی جرم و انرژی
mass energy equivalence هم ارزی جرم و انرژی
rest mass of the electron جرم ساکن الکترون
atomic mass unit واحد اتمی جرم
mass action law قانون اثر جرم
mass production of goods تولید توده وار کالا
mass production of goods تولید انبوه کالا
mass energy relation رابطه جرم و انرژی
age of mass consumption عصر مصرف انبوه
charge mass ratio نسبت بار به جرم
mass market product محصول پر فروش
mass storage device دستگاه تل انبارش
type of air mass شکلتودهایهوا
high mass consumption مصرف انبوه
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
law of mass action قانون اثر جرم
removable mass storage انباره انبوه قابل انتقال
mass storage device دستگاه انبوه ذخیره
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com