English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
English Persian
mathematical functions توابع ریاضی
Other Matches
mathematical ریاضی
mathematical مربوط به ریاضیات
mathematical نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
mathematical کسینوس و سینوس و..
mathematical لگاریتم
mathematical مثل ریشه دوم
mathematical توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند
mathematical وابسته به ریاضیات
mathematical model الگوی ریاضی
mathematical model مدل ریاضی
mathematical probability احتمال ریاضی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
mathematical psychology روانشناسی ریاضی
mathematical mode مدل ریاضی
mathematical logic منطق ریاضی
mathematical instrument اسباب نگاره کشی
mathematical induction استقراء ریاضی
mathematical identity اتحاد ریاضی
mathematical expectation امید ریاضی
mathematical economics اقتصاد ریاضی
mathematical school مکتب ریاضی
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical term جمله [ریاضی]
mathematical notation نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
mathematical term عبارت [ریاضی]
mathematical logic منطق ریاضی [ریاضی]
mathematical software نرم افزار ریاضی
mathematical statistics امار ریاضی
mathematical symbols علائم ریاضی
physico mathematical فیزیکی و ریاضی
mathematical learning theory نظریه ریاضی یادگیری
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
functions مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
functions انجام عمل به درستی
functions کار کردن
functions وفیفه
functions مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions تابع
functions عمل
functions نقش
functions دستورالعمل
functions ایین رسمی
functions وفیفه داشتن
functions کارکرد
functions کار
functions کارویژه
functions پیشه
functions مقام
functions ماموریت عمل
functions ایفاء
functions عمل کردن کارکردن
functions فعالیت
functions کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
functions طرزکار تابع
functions دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
functions مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functions چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
functions فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
functions وفیفه عمل کردن
functions کارایی
functions خاصیت وجودی
circular functions تابع های مثلثاتی [ریاضی]
maintenance functions کارکردهای نگهداری
functions of money نقش پول
transfer functions توابع انتقالی
market functions وفائف بازار
money functions وفائف پول
orthogonal functions توابع متعامد
orthonormal functions توابع متعامد بهنجار
orthonormal functions توابع نرمال ارتو
functions of money وفائف پول
post war consumption functions توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
theory of functions of a complex variable آنالیز مختلط [ریاضی]
theory of functions of a complex variable نظریه توابع [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com