English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (10 milliseconds)
English Persian
matrix notation نمایش ماتریسی
Other Matches
notation نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
notation و A تا F
notation نماد سازی
notation یادداشت
notation ثبت توجه
notation بخاطر سپاری حاشیه نویسی
notation نشان گذاری
notation قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
notation تذکر
notation و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation نمادگذاری
notation علامتگذاری
notation عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notation سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
notation روش نوشتن یا نمایش اعداد
notation ثبت حرکات شطرنج
notation که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
decimal notation نشان گذاری دهدهی
decimal notation نمادسازی دهدهی
denary notation سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
descriptive notation ثبت تشریحی حرکتهای شطرنج
excess n notation نشان گذاری با افزونی n
hexadecimal notation صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
octal notation نشان گذاری هشت هشتی
octal notation توان هشت مربوط به محل هر رقم در عدد
hexadecimal notation سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
iinfix notation نشان گذاری میانوندی
infix notation روش قواعد برنامه نویسی کامپیوتر که عملگرها درون عملوندها هستند مثل D-C یا x+y
infix notation نشان گذاری میانوندی
positional notation نشان گذاری مرتبهای
hexadecimal notation نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
symbolic notation نشانگذاری نمادی
scientific notation نشان گذاری علمی
scientific notation نمادعلمی
suffix notation نشانگذاری پسوندی
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
chess notation نمایشگاهشطرنج
mathematical notation نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
radix notation نشان گذاری مبنایی
octal notation رقمی که در سیستم هشتایی به کار می رود
octal notation یا اعداد 0 تا 7
polish notation نشان گذاری لهستانی
positional notation نشان گذاری مکانی
postfix notation نشان گذاری پسوندی
prefix notation نشان گذاری پیشوندی
prefix notation عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
binary notation نشان گذاری دودویی
arabic notation پیکر
binary notation نمادسازی دوتایی
binary notation نشان گذاری دودوئی
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
algebriac notation نمادگذاری جبری
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
arabic notation هندسی
fixed point notation نشان گذاری با ممیز ثابت
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
floating point notation نشان گذاری با ممیز شناور
mixed radix notation نشان گذاری امیخته مبنا
reverse polish notation نشان گذاری لهستانی معکوس
fixed point notation = نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
binary coded decimal notation code BCD
matrix شبکه
matrix جدول اعداد
y matrix ماتریس ایگرگ
z matrix ماتریس "زد"
matrix قالب
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix زمینه ملاط
matrix زهدان
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix ماترس
matrix ماتریس
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix رحم
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix بچه دان موطن
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
transpose matrix ماتریس برگردان
unit matrix ماتریس واحد
singular matrix ماتریس منفرد
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
square matrix ماتریس مربع
singular matrix ماتریس تکین
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس ویژه
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
nail matrix جایگاهناخن
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی
correlation matrix ماتریس همبستگی
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
incidence matrix ماتریس تلاقی
inverse matrix ماتریس عکس
invert matrix ماتریس معکوس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
matrix algebra جبر ماتریس
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix or matrices زهدان
core matrix ماتریس چنبرهای
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
factor matrix ماتریس عاملی
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
identity matrix ماتریس واحد
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
residual matrix ماتریس مازاد
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
null matrix ماتریس صفر
order of matrix مرتبه ماتریس
matrix or matrices بچه دان
boolean matrix ماتریس بولی
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix or matrices کالبد
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix or matrices قالب
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices تخمدان
matrix storage انباره ماتریسی
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com