English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
English Persian
matrix or matrices زهدان
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices بچه دان
matrix or matrices قالب
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices کالبد
Other Matches
matrices شکم تخمدان
matrices نطفه گاه
matrices زهدان
matrices بچه دان رحم
progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج
advanced progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته
colored progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
standard progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج معیار
raven's progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج ریون
matrix ماترس
matrix ماتریس [ریاضی]
z matrix ماتریس "زد"
y matrix ماتریس ایگرگ
matrix قالب
matrix جدول اعداد
matrix زمینه ملاط
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix ماتریس
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix بچه دان موطن
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix رحم
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix زهدان
matrix شبکه
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
unit matrix ماتریس واحد
triangular matrix ماتریس مثلثی
residual matrix ماتریس مازاد
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس تکین
square matrix ماتریس مربعی
symmetric matrix ماتریس متقارن
transpose matrix ماتریس برگردان
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
square matrix ماتریس مربع
nail matrix جایگاهناخن
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
incidence matrix ماتریس تلاقی
inverse matrix ماتریس عکس
invert matrix ماتریس معکوس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
identity matrix ماتریس واحد
factor matrix ماتریس عاملی
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
boolean matrix ماتریس بولی
core matrix ماتریس چنبرهای
correlation matrix ماتریس همبستگی
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
order of matrix مرتبه ماتریس
null matrix ماتریس صفر
singular matrix ماتریس منفرد
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix storage انباره ماتریسی
matrix algebra جبر ماتریس
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix notation نمایش ماتریسی
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com