English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
matrix storage انباره ماتریسی
Other Matches
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
y matrix ماتریس ایگرگ
z matrix ماتریس "زد"
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix زمینه ملاط
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix بچه دان موطن
matrix رحم
matrix ماتریس
matrix زهدان
matrix جدول اعداد
matrix قالب
matrix شبکه
matrix ماترس
core matrix ماتریس چنبرهای
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
correlation matrix ماتریس همبستگی
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
boolean matrix ماتریس بولی
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
identity matrix ماتریس واحد
transpose matrix ماتریس برگردان
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
triangular matrix ماتریس مثلثی
nail matrix جایگاهناخن
unit matrix ماتریس واحد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
dot matrix ماتریس نقطهای
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
factor matrix ماتریس عاملی
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
null matrix ماتریس تهی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix or matrices کالبد
matrix or matrices قرارگاه گوهر
matrix or matrices قالب
null matrix ماتریس صفر
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس تکین
square matrix ماتریس مربع
residual matrix ماتریس مازاد
square matrix ماتریس مربعی
invert matrix ماتریس معکوس
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
order of matrix مرتبه ماتریس
matrix or matrices بچه دان
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices شکم
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
lattice matrix ماتریس
symmetric matrix ماتریس متقارن
inverse matrix ماتریس عکس
matrix algebra جبر ماتریس
incidence matrix ماتریس تلاقی
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
impedance matrix ماتریس امپدانس
matrix or matrices رحم
matrix or matrices زهدان
matrix notation نمایش ماتریسی
leontief matrix ماتریس لئونتیف
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
storage خزانه
storage می نیست
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage ذخیره سازی
storage نگهداری
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage مشابه 9641
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage ذخیره کردن
storage انبار
storage ذخیره کردن ذخیره
storage انبار کردن
storage مخزن
storage ذخیره سازی انبار کالا
storage انبارش
storage انباره
storage که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage اندوزش
storage دیسک برای ذخیره داده
storage چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage device انباره
storage device دستگاه ذخیره سازی
storage dump روبرداری حافظه
storage device دستگاه انبارش
storage fragmentation تکه تکه شدن انباره
storage device دستگاه انباره
storage device دستگاه ذخیره
storage capacity گنجایش انباره
storage cycle سیکل انباره
storage battery باتری بارشدنی
storage battery اکولاموتور
storage battery انباره
storage battery باتری انبارهای
storage array ارایه انباره
storage area ناحیه انبارش
storage allocation تخصیص حافظه
storage allocation تخصیص انباره
static storage انباره ایستا
storage block بلوک ذخیره
storage buffer میانگیر انباره
storage cycle چرخه انباره
storage costs هزینههای انبارداری
storage compaction فشردگی انباره
storage circuit مدار ذخیره
serial storage انباره نوبتی
storage cell سلول انباره
storage cell باتری
storage cell پیل باتری
storage cell یاخته انباره
storage capacity فرفیت انباره
storage bunker دخیره
storage bunker انبار
serial storage انباره سری
winter storage مخزن زمستانه
temporary storage انباره موقتی
storage space فضایذخیره
storage tray سینیذخیره
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
temporary storage حافظه موقت
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
temporary storage می نیست
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
storage door دروسایلذخیرهای
storage compartment قسمتذخیره
scenery storage چشماندازانبار
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
wet storage تر داری
weekly storage مخزن هفتگی
volatile storage حافظه فرار
volatile storage انباره فرار
virtual storage حافظه مجازی
virtual storage انباره مجازی
vault storage محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
useable storage ذخیره مفید
working storage حافظه کاری
working storage انباره کاری
cold storage سردخانه
temporary storage ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage انباره موقت
terabit storage بیلیون بیت حافظه
storage pile انبار مصالح در کارگاه
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com