Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 47 (5 milliseconds)
English	Persian
mature student	دانشآموزبزرگسال محصلاکابر
Other Matches
student	دانشجو
student	دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
student	شاگرد
student	شاگرد اهل تحقیق
student	دانش اموز
student t	تی استودنت
fellow student	همشاگردی
graduate student	دانشجوی بعد از لیسانس
student of law	شاگرد دانشکده حقوق
student of medicine	شاگردیامحصل طب
student teacher	شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
student teacher	کارورز معلمی
student teaching	کارورزی معلمی
straight "A " student	دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
student residence permit	جواز اقامت دانشجوئی
mature	بالیده
mature	حال
mature	بالغ
mature	رشد کردن
mature	رشید
mature	به موعد چیزی رسیدن
mature	به حد کمال رسیدن
mature	کامل شدن
mature	کامل کردن
mature	کامل سررسیده شده
mature	بحد رشدرساندن
mature	بحدبلوغ رساندن
mature	واجب الادا تکمیل کردن
mature	واجب الادا شدن
mature	حال شدن
mature	حال شده
mature	موعدرسیده
mature	بالغ شدن
of mature years	سالخورده
the bill of has come to mature	وعده پرداخت برات رسیده است
mature system	سیستم کامل
mature economy	اقتصاد رشد یافته
mature economy	تکامل یافته
mature obligation	تعهد حال
mature soil	خاک تکامل یافته
mentally mature	رشید
of mature age	بالغ
the bill will mature to morrow	سر رسید پرداخت ان قبض فردا است
pre mature failure	گسیختگی زودرس
pre mature blast	انفخار زودرس
the bill will mature tomorrow	سررسید ان قبض فردا است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com