Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
English
Persian
medical recovery
اخراجات پزشکی
medical recovery
تخلیه پزشکی
Other Matches
medical
دانشکده پزشکی سرپزشک
medical
معالجه
take medical a
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
medical
بهداشتی
medical
بهداری
medical
پزشکی طبی
medical
پزشکی
medical
طبی
medical department
قسمت بهداری
medical evacuation
تخلیه پزشکی
medical evacuation
تخلیه بیماران
medical examiner
طبیب قانونی
medical examiner
پزشک قانونی
medical department
اداره بهداری
medical college
دانشکده پزشکی
medical college
دانشکده طبی
medical badge
علامت رسته پزشکی
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
medical badge
علامت بهداری
medical terminology
اصطلاحات پزشکی یا طبی
medical programs
برنامههای پزشکی
medical fitness
امادگی پزشکی
medical jurisprudence
طب قانونی
medical jurisprudence
پزشکی قانونی
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
medical service
خدمات پزشکی
medical service
قسمت بهداری
medical services
خدمات پزشکی
medical treatment
معالجه
to take medical advice
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
to take medical advice
با پزشک مشورت کردن
because of
[for]
medical reasons
بخاطر دلایل پزشکی
medical records
پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
medical records
پروندههای بهداری
medical man
پزشک
medical man
جراح
medical officer
سر پزشک
medical officer
پزشک
medical monitor
دستگاه پایش
[پزشکی]
medical profession
پزشکی
medical profession
طبابت
medical psychology
روانشناسی پزشکی
medical evacuation
تخلیه بهداری
recovery
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery
ترمیم
recovery
سلامتی
recovery
بازیابی
recovery
استحصال
recovery
وصول
recovery
استرداد جبران
recovery
اصلاحیه
recovery
بازگشت
recovery
برگشت
recovery
بهبود
recovery
حصول
recovery
تحصیل چیزی
recovery
استرداد
recovery
وصول جبران
recovery
بخودایی
recovery
بهوش امدن
recovery
رونق
recovery
جبران
recovery
بهبودی بازیافت
recovery
بازیافت
recovery
مشابه 8398
recovery
برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery
فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery
زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery
برگشت به حالت اولیه
recovery
برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
He is an authority on medical science .
درعلم پزشکی صاحب نظر است
medical response dog
سگ دستیار
medical response dog
سگ سرویس
medical fitness for marriage
قابلیت صحی برای ازدواج
recovery time
مدت توانیابی
recovery time
زمان بهبود
recovery upturn
بهبود
spontaneous recovery
بهبود خود به خودی
error recovery
ترمیم خطا
by product recovery
بازده محصولات فرعی
sent document recovery
استردادمدارکفرستادهشده
at the expense of recovery
در هزینه های بازیابی
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
recovery routine
روال ترمیمی
recovery procedures
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
gas recovery
بازیابی بنزین
file recovery
ترمیم فایل
file recovery
بازیافت فایل
nickel recovery
بازیابی نیکل
quick recovery
رونق سریع
quick recovery
بهبود سریع
recovery airfield
فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
recovery party
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
recovery procedure
رویه ترمیمی
recovery phase
مرحله شکوفائی
recovery procedures
روشهای بازیابی
recovery phase
مرحله رونق
recovery procedures
روشهای اخراجات
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
acid recovery plant
کارگاه بازیابی اسید
capital recovery factor
ضریب برگشت سرمایه
automatic recovery program
برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
error recovery procedures
رویههای ترمیم خطا
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
sulfur recovery unit
واحد بازیابی گوگرد
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com