Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
medium range
با شعاع عمل متوسط
medium range
وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
Search result with all words
medium range ballistic missile
موشک بالستیک میان برد
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
یونیماک
[حمل و نقل]
Other Matches
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium
حد وسط
medium
میانه
medium
ملا "
medium
محیط
medium
وسط یا میانگین
medium
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
medium
رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium
میانی
medium
واسط
medium
محیط کشت
medium
مقدار متوسط
medium
معدل
medium
واسطه دلال
medium
وسیله انجام کار
medium
رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
medium
متوسط
medium
میانجی واسطه
medium
وسیله
medium
متوسط معتدل
medium
رسانه
medium
واسطه
medium pacer
توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium wave
موج متوسط
empty medium
رسانه تهی
medium steak
استیک متوسط سرخ یا پخته شده
medium-dry
شرابنهچندانشیرین RO
medium term
میان مدت
medium speed
بیت در ثانیه
medium voltage
ولتاژ متوسط
medium curing
قیرهای محلول کندگیر
medium scale
نقشه مقیاس متوسط
medium scale
در مقیاس متوسط
medium of exchange
وسیله مبادله
medium of exchange
وسیله داد وستد
medium lampholder
سرپیچ معمولی
medium gravle
شن متوسط
medium frequency
فرکانس میانه
medium frequency
بسامد متوسط
medium cloud
ابرهای متوسط
medium artillery
توپخانه متوسط
end of medium
انتهای رسانه
virgin medium
رسانه بکر
virgin medium
واسطه دست نخورده
circulating medium
وسیله انتقال قدرت خرید
transfer medium
رسانه انتقال
polarization of a medium
قطبش محیط
data medium
داده رسان
data medium
رسانه داده ها
dispersion medium
محیط پاشندگی
dispersive medium
محیط پخش
medium term planning
برنامه ریزی میان مدت
iron at medium setting
درجهمیانیدراتو
medium carbon steel
فولادباکربن متوسط
medium format SLR (6 x 6)
شکلمتوسطSLR
medium scale intergration
مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium energy particle
ذره با انرژی متوسط
a medium sized car
یک اتومبیل متوسط
medium frequency motor
موتور با فرکانس میانی
medium term loan
وام میان مدت
medium term forecast
پیش بینی میان مدت
medium pace bowler
توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium scale integration
مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale integration
مدار مجتمع با دو قطعه
medium energy particle
ذره میان انرژی
secondary storage medium
رسانه انباره ثانوی
track
[on a sound recording medium]
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
Short medium and long wave
موج کوتاه ومتوسط و بلند
track
[on a sound recording medium]
تیتر آهنگ
medium tension distribution line
خطسیرپخشفشارمتوسط
tumble dry at medium to high temperature
بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید
range
برد سلاح
range
دامه تغییرات
range
میدان تیر
range
بردهدف
range
مسافت
range
حدود
range
حدودجذر و مد دریا
range
فاصله
range
رشته کوه
range
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range
به نظم وترتیب واداشتن
out of range
که خارج از حد سیستم باشد
out of range
دور از تیر رس یا صدارس
range
ردیف
range
به خط کردن
range
در طبقه قرار دادن
range
دسته
range
صف
range
سلسله
range
دامنه
range
منحنی مبنا
range
تغییر کردن خط مبنا
range
حوزه
range
دسترسی
range
تیررس برد
range
چشم رس
range
رسایی
range name
نام دامنه
range
درصف اوردن
in range with
درخط
range
محدوده
range
حدود محدوده
range
سیر و حرکت کردن
range
دامنه تغییرات
range
عبور کردن مسطح کردن
range
مرتب کردن میزان کردن
range
اراستن
in range with
در امتداد
range
دامنه
[ریاضی]
range
برد
range
حدود وسعت
range
سلسله ردیف
range
رشته
range
ناحیه
range
حیطه
within range
در تیررس
within range
در برد جنگ افزار
range
گستره
range
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
range
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range
یک خانه یا تعدادی خانه
range
تغییر کردن یا متفاوت بودن
range
قرار دادن متن در یک ترتیب معین
range
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range
مجموعه مقادیر مجاز
range
طبقه
range
میدان حدودتغییرات
range
گام
range k
ضریب تصحیح کای برد
range
طیف
range k
ضریب تصحیح برد
range
بر
range
حد فاصل
range light
چراغ دوم دکل ناو
range ladder
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
range ladder
تنظیم با نردبان بردی
range keeper
محاسب مسافت توپ
range finding
تخمین مسافت کردن
range finding
مسافت یابی
range keeper
محاسب توپ
range finder
هدفیاب
range board
میز تنظیم مسافت
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
range calibration
تنظیم مسافت
range card
کارت برد
range alongside
نزدیک کردن ناو به ناوی دیگر
range indicator
مقیاس مسافت
range angle
زاویه مربوط به برد مورب هدف
range adjustment
تنظیم مسافت
range check
بررسی محدوده
range house
دفتر میدان تیر
range format
قالب دامنه
range flag
پرچم میدان تیر
range adjustment
تنظیم برد
range markers
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
range firing
تیراندازی در میدان تیر
range house
اطاق انبارمیدان
range markers
چراغ شاخص مسیر
range marker
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
range angle
زاویه بردی هواپیما
range indicator
شاخص مسافت
range marker
فاصله یاب راداری
range indicator
طبله مسافت
range card
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range calibration
تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
supporting range
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
supporting range
برد پشتیبانی سلاحها
subcaliber range
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
subcaliber range
میدان تیر مخصوص
subcaliber range
میدان تیر لوله جوفی
stress range
گستره تنش
slant range
برد مایل
slant range
برد مورب هدف
restriction of range
محدودیت دامنه
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
repeat range
فرمان برد از نو
range wind
باد در برد
range wind
باد بردی
target range
برد هدف
target range
مسافت هدف میدان تیر مشقی
the range of a firearm
تیر رس
range of doubt
گستره شک
[ریاضی]
Range of mountains.
رشته کوه ( کوهها ؟جبال )
free-range
خانگی
free-range
آزادچر
visibility range
شعاع عمل دیدبانی یا دید
visibility range
میدان دید
visual range
حیطه دید
vhf range
ناحیه فرکانس خیلی بالا
tropic range
دامنه استوایی
tidal range
دامنه جذر و مد دریایی
the range of voice
دانگ صدا
range table
جدول تیرتوپ
range table
جدول مسافت توپ
range spread
اتش درعمق
range of variation
ناحیه تغییر
range of stress
دامنه تنش
range of storke
ناحیه ضربه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com