English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
Search result with all words
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
Other Matches
national در سطح ملی
national شهروند
national تبعه
national قومی
national وابسته به قوم یاملتی
national ملی
national planning برنامه ریزی ملی
national consumption مصرف ملی
national product تولید ملی
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national parks باغ ملی
national insurance بیمه ملی
national insurance بیمه اجتماعی
national debt قرض ملی
national debt بدهی ملی
national debt قرضه ملی
national culture فرهنگ ملی
national convention مجمع ملی
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national reserve پاستگاه ملی
national capital سرمایه ملی
national salute احترام به پرچم ملی
national salute شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national saving پس انداز ملی
national security امنیت ملی
national sovereignty حاکمیت ملی
national spending مخارج ملی
national state دولت ملی
national strategy استراتژی ملی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national wealth ثروت ملی
local national سکنه محلی
local national اهل محل
national budget بودجه ملی
national bank بانک ملی
national asset دارائی ملی
national assembly مجلس ملی
national accounting حسابداری ملی
national plan برنامه ملی
national policy خط مشی ملی
national policy سیاست ملی
national pride شعوبیه
national programs برنامههای ملی
national reserve اندوختگاه ملی
national supply عرضه ملی
national output تولید ملی
national highway راه اصلی
national highway شاهراه
national income درامد ملی
national guard گارد ملی
national ensign پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national government ائتلافدولت
national objectives هدفهای ملی
national loan وام ملی
national investment سرمایه گذاری ملی
national service خدمت نظام وظیفه
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national mourning سوگواری ملی
foreign national تبعه خارجی
national flag پرچم ملی
national finance مالیه ملی
national defense دفاع در سطح ملی
national service خدمت ملی
foreign national ملیت خارجی
national anthems سرود ملی
national defense دفاع ملی
national demand تقاضای ملی
national defence پدافند ملی
national defence دفاع ملی
national dividend سود سهام ملی
national expenditures مخارج ملی
national expenditures هزینههای ملی
national park باغ ملی
national anthem سرود ملی
national economy اقتصاد ملی
national debt burden بار قرضه ملی
national net income درامد خالص ملی
national money income درامد ملی پولی
national income determination تعیین درامد ملی
national balance sheet ترازنامه ملی
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
ministry of national defence وزارت دفاع ملی
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
ministry of national economy وزارت اقتصاد ملی
member of the national team عضو تیم ملی
national consulative assembly مجلس شورای ملی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
national income analysis تحلیل درامد ملی
net national income درامد خالص ملی
drawen on the national bank عهده بانک ملی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
front de liberation national فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
gross national product تولید ناخالص ملی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
real national income درامد ملی واقعی
gross national product محصول ناخالص ملی
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
National Health Service سیستمتفمینسلامتعمومی
net national product محصول خالص ملی
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
national crime information center شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
To squander tyhe national wealth. ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
to go round دورزدن
to round on any one چغلی کسیرا کردن
to round on any one از کسی چغلی کردن
to go round دیدنیهای غیر رسمی کردن
to go round برای همه کفایت کردن
to go round به همه رسیدن
to get round باحیله پیشدستی کردن بر
round in به هم بستن قرقرههای تاکل ناو
to get round ازسرخودرفع کردن ریشخندکردن
to come round گشت زدن
to come round سرزدن
to round up گرد کردن
to round up گلوله کردن
to round up تبعیدکردن
round-up حمله ناگهانی پلیس
round-up ورود ناگهانی پلیس
to come round [around] <idiom> به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
get round طفره رفتن
get round از زیر [کاری] در رفتن
round up <idiom> گرد هم آوردن ،جمع آوری
out of round غیرمدور
to round up جمع اوری کردن
to be round with any one با کسی رک حرف زدن وسخت گیری کردن
to look round اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن
ro round off گرد کردن
ro round off صاف کردن
ro round off ازتیزی دراوردن
ro round off کاو کردن محدب کردن
round about دور سر گرداندن مطلب
round d. دوجین تمام
round d. دوازده تاتمام
round and round ازهر طرف
round and round از هرسو
round and round گرداگرد
round and round دور تا دور
right round از هر طرف
round off گرد کردن
round off گرد کردن برشی
round down گرد کردن کاهشی
right round دور تادور
round up گرد کردن افزایشی
right round گرداگرد
round up جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
round out دورزدن هواپیما برای نشستن
round out گرد کردن
round out دور زدن
round on گرد کردن
round on جمع اوری کردن
right round از هرسو
round about پر پیچ و خم
round گرد
round مدور
round هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
round تکمیل کردن
come round شفا یافتن
round گلوله
round دور زدن مدور
come round بهوش امدن
come round بازگشتن
come round بحال اول رسیدن
round مشابه 8759
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
get round از سر خود وا کردن
get round پیش دستی کردن بر
round عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن
round بی خرده
round تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
round کامل کردن
round نوبت گردکردن
round نوبت گرد کردن
round گرد بی خرده
round گرد کردن
round آنچه در دایره حرکت میکند
round تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
all round دورتا دور
all round سرتاسر
all round کاملا شامل هر چیز یا هرکس
round روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
get round قلق
get round بدست اوردن
it is the other way round وارونه است
round عدد صحیح
round تعداد تیر تعداد شلیک دور
round دوربازی
go round دور زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com