English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English Persian
message precedence ارجحیت ارسال پیام
Other Matches
precedence برتری
precedence الویت
precedence تقدم پیامها
precedence پیشی گرفتن
precedence ترتیب تقدم
precedence پیشی اولویت
precedence حق تقدم
precedence امتیاز سابقه
precedence تقدم
precedence سبقت
precedence ترتیب اجرای عملیات ریاضی
precedence اولویت
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
taking precedence سبق
taking precedence جلو افتادن
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
immediate message پیام فوری
get the message <idiom> به واضحی فهمیدن مفهوم
message [of something ] [to somebody] پیغام [از چیزی] [به کسی]
d. of a message رسانیدن پیغام
message پیام
message انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
message مخابره
message پیغام دادن
message خبر
message رسالت کردن
message پیغام
message روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
message قوانین از پیش تعریف شده که کد
message نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
message پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
message در مقصد مربوط میشود
message اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
message حجم اطلاع مشخص
message اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
message ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
to send a message پیام فرستادن
meteorological message پیام هواسنجی
start of message اغاز پیام
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
routine message پیام عادی
procedure message پیام معمولی
procedure message پیام عادی
pickup message پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
notification message پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
telegraphic message مخابره تلگرافی
telephone message پیام تلفنی
The message of the film is that ... پیام این فیلم این است که ...
to send a message to somebody پیامی به کسی فرستادن [سیاسی یا اجتماعی]
beginning of message شروع پیام
beginning of message شروع پیغام
message display نمایشپیغام
wrming message پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
to send a message پیغام د ادن
to deliver a message پیغامی را رساندن
telephone message پیغام تلفنی
flash message پیام انی
general message پیام عمومی
fox message پیام دوباره
flash message پیام برق اسا
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
fire message پیام اتش درخواست اتش کردن
fire message درخواست اتش
error message پیام خطا پیغام اشتباه
error message پیام خطانما
end of message انتهای پیام
dummy message پیام دروغی
code message پیام رمز
drop message لولههای خبر
message book دفتر یادداشت پیام
message book دفتر پیام
message switching پیام گزینی
message retrieval استخراج پیام
message source منشاء پیام
message source منبع پیام
message retrieval بازیابی پیام
message queuing صف بندی پیام
message line خط مخابره
message heading عنوان پیام
message header سرپیام
message feedback بازخورد پیام
message center مرکز پیام
dummy message پیام فریبنده
cargo outturn message پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
incoming message cassette نوارپیغام داخلی
message switching center مرکز گزینش پیام
automatic message switching راه گزینی خودکار پیام
multiple address message پیام چند ادرسه
automatic message switching switching message
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com