English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
mica plate ورق میکا
Other Matches
mica سنگ طلق
mica تلق نسوز شیشه معدنی
mica میکا
mica میکایی
mica طلق نسوز
mica سنگ طلق شیشه معدنی
mica paper کاغذ میکا
moulded mica میکای قالبی
mica washer واشر میکا
mica undercutter میکا بر
mica substrate ماده اصلی میکا
mica tape نوار میکا
mica strip باریکه میکا
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
mica schist میکا شیست
mica sheet ورق میکا
mica dielectric دی الکتریک میکا
mica condenser خازن میکایی
mica capacitor خازن میکا
mica capacitor خازن میکایی
mica dielectric عایق میکا
mica spark plug شمع موتور میکایی
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
L-plate تحتتعلیم
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
a plate یک بشقاب
plate تسمه
plate ورقه اهن
plate اندودن
plate صفحه اند
plate زره
plate اب دادن
plate زره پوش کردن
plate روپوش دادن
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate ورقه تنکه
plate ورقه
plate پلیت
plate لوحه
plate متورق کردن
plate روکش کردن
plate نعل اسب
plate صفحه
plate صفحه فلزی ورقه
plate :بشقاب
plate قاب
plate شیشه
plate پلاک
plate کلیشه
plate لوح
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate بقدر یک بشقاب
plate لوحه روکش
plate pulsing ضربه گری صفحه اند
plate puller انبر صفحه باتری
plate proof نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate press پرس صفحه باتری
rating plate صفحه مشخصات
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate rectifier یکسوساز صفحه
plate rectifier یکسوسازاندی
positive plate صفحه مثبت
pole plate حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
plate valve سوپاپ بشقابکی
plate strap تسمه صفحه
plate spring فنر بشقابکی
plate shears قیچی ورق بر
plate roll غستگاه نورد صفحه
plate rheostat رئوستای صفحهای
plate point نقطه پلیت
plate mill غستگاه نورد صفحه
plate circuit مدار صفحه اند
tin plate حلبی
shamrock plate plate union eyed three
negative plate صفحه منفی
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
pattern plate صفحه مدل
plate basket سبد قاشق و چنگال
plate capacitor خازن صفحهای
plate clutch کلاج صفحهای
plate clutch کلاج دیسکی
plate condenser خازن صفحهای
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
plate mark نشان عیار
plate mark انگ
plate mill دستگاه فرز غلطکی
plate mark طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
reel plate صفحهقرقرهای
pressure plate صفحهنگهدار
plate grid صفحهمشبک
pitcher's plate صفحهاتصال
pad plate صفحهلایی
needle plate صفحهسوزنی
mounting plate صفحهپایه
home plate صفحهبازی
strike plate صفحهتوپی
foot plate صفحه پایه
escutcheon plate صفحهروقفلی
double plate صفحهیدوبله
salad plate بشقابسالادخوری
side plate پیشدستی
sill plate صفحهپایه
paper plate بشقاب کاغذی
finger-plate ورق دست خور
crown-plate بالشتک
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
warning plate صفحههشدار
warming plate صفحهگرم کننده
top plate صفحهبالایی
splash plate صفحهآبپاش
specification plate صفحهاختصاصی
slide plate صفحهلغزان
dinner plate بشقابپلوخوری
armoured plate ورقهزرهی
absorbing plate صفحه جاذب
spring plate صفحه فنری
sole plate کف پنجره
sole plate بالشتک
silver plate بانقره اندودن
silver plate فرف نقره
silver plate اب نقره
silver plate نقره اندود
shielded plate صفحه محافظ
screw=plate حدیده
screw plate حدیده
screw plate مفتول کش
rating plate پلاک قدرت
stencil plate الگوی نقشه برداری
surface plate تراز
surface plate تراز فلزی یا اهنی
license plate پلاک
license plate نمرهی اتومبیل
book plate برچسب کتاب
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
wobble plate صفحه جنبان
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wall plate زیرسری
union plate صفحه چند چشمی
tie plate بالشتک ریل
theoretical plate بشقابک نظری
tally plate برچسب تست
tally plate برچسب ازمایش
rating plate پلاک مشخصات
cover plate صفحه سرپوش
centre plate keel drop
plate supply تغذیه صفحه
plate voltage ولتاژ اندی
cap plate سرستون
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه کف قنداق
buckled plate صفحه تاشده
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chrome plate روکش کردن با کروم
anchorage plate صفحه مهاری
copper plate ابکاری مس
copper plate صفحه مس
angle plate صفحه زاویه دار
plate of a capacitor جوشن خازن
condenser plate جوشن خازن
plate current جریان صفحه اند
battery plate صفحه باتری
plate saturation اشباع اند
arched plate صفحه قوس دار
buckled plate صفحه دولا شده
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bearing plate صفحه تکیه گاه
bearing plate صفحه اتکاء
armor plate ورق زرهی
base plate صفحه زیر ستون
base plate صفحه پای ستون
baffle plate موج گیر
baffle plate سپر
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
breast plate سینه بند اسب
breast plate زره سینه
armor plate زره
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
armor plate زره دار کردن پوشاندن بازره
bottom plate صفحه مبنا
bolster plate صفحه برای مهار کردن
boiler plate سطح یخزده و سفت برف
back plate صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
drip plate صفحه چکانش
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate صفحه داغ
ground plate صفحه زمین
accumulator plate صفحه اکومولاتور
hot plate اجاق برقی
grid plate صفحه شبکه
fish plate وصله
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com