Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
military assistance advisory group (maag
هیئت مستشاری نظامی
Other Matches
military assistance
کمک نظامی
advisory
مشورتی
advisory area
منطقه زیرپوشش اطلاعات
advisory system
سیستم خبرهای که کاربر را راهنمایی میکند
advisory department
بخش مشاوره
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
advisory control
کنترل مشورتی هواپیما
advisory lock
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
advisory signal
علامت هشدار
advisory services
خدمات مشورتی
advisory service
دفتر مشاور
advisory area
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
advisory signal
علامت یادآوری کننده
assistance
پایمردی
assistance
دستیاری
assistance
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
assistance
موافبت رسیدگی
assistance
مساعدت
assistance
همدستی کمک
adjustment assistance
کمک تعدیلی
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
security assistance
کمکهای امنیتی
capital assistance
کمک سرمایهای
technical assistance
کمکهای فنی
assistance dog
سگ سرویس
technical assistance
کمک فنی
assistance dog
سگ دستیار
judicial assistance
معاضدت قضایی
road assistance
امداد جادهای
anchimeric assistance
کمک گروه مجاور
mutual assistance
کمک متقابل
mutual assistance
تعاون
legal assistance
کمکهای قضایی شرح علایم
legal assistance
مشاوره قضایی
legal assistance
علایم قراردادی نقشه
public assistance
کمکهای دولتی
to vow assistance
قول همراهی دادن
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
military
ارتشی
military
مربوط به نظام
military
نظام
military
جنگی ارتش
military
سربازی
military
نظامی
counter military
مقابله باعملیات نظامی
military services
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
military specifications
خصوصیات نظامی
politico military
عملیات سیاسی نظامی
military doctorine
مقررات نظامی
counter military
ضد عملیات نظامی
military strategy
فنون سوق الجیشی نظامی
military strategy
استراتژی نظامی
military specifications
کدتخصصی نظامی
military symbols
علایم قراردادی نظامی
military posture
ارایش نظامی
military testament
وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
military training
اموزش نظامی
military resources
منابع نظامی
military services
قسمتهای نظامی
military psychology
روانشناسی نظامی
military training
تعلیم نظامی
military testament
وصیتنامه نظامی
politico military
امور سیاسی نظامی
military spending
مخارج نظامی
military comission
کمیسیون نظامی
military adviser
مستشار نظامی
military convention
اتحاد نظامی
military tribunal
دادگاه نظامی
military court
دادگاه نظامی
military courtesy
اداب معاشرت نظامی
military courtesy
رفتارو اداب نظامی
military body
هیئت نظامی
military courtesy
احترامات نظامی
military advisor
مستشار نظامی
military area
منطقه نظامی
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
military comission
هیئت نظامی
military college
دانشکده افسری
military clock
ساعت یا وقت نظامی
military channel
چانل نظامی مجرای نظامی
military channel
سلسله مراتب نظامی
military body
هیئت رئیسه نظامی
military attache
وابسته نظامی
military courtesy
شئونات نظامی
military crest
خط الراس نظامی
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
military intelligence
اطلاعات نظامی
military intervention
مداخله نظامی
military justice
دادسرای نظامی
military justice
دادرسی نظامی
military justice
قوانین جزایی ارتش
military occupation
اشغال نظامی یک منطقه
military platform
سکوی نظامی
military grid
شبکه نظامی
military grid
شبکه مختصات نظامی
military governor
حاکم نظامی
military doctorine
دکترین نظامی
military expenditure
مخارج نظامی
military funds
اعتبار نظامی
military funds
بودجه نظامی
military government
دولت نظامی
military government
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military government
حکومت نظامی
military governor
فرمانداری نظامی
military posture
وضعیت نظامی
military device
اسباب ارتشی
A military band.
دسته موزیک نظامی
military service
خدمت نظامی
military service
خدمت نظام وفیفه
military service
خدمت زیر پرچم
military service
نظام وفیفه
military police
دژبان
by military force
با نیروی نظامی
military communica
ارتباطاتنظامی
to enter the military
داخل نظام شدن
Military operations.
عملیات نظامی
the military profession
کار نظامی
the military profession
کار نظام
military campaign
لشکرکشی
[ارتش]
civil military action
عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
military pay order
لیست حقوقی پرسنل
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
military occupational speciality
کد تخصصی نظامی
males of military age
مردان در سن سربازی
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
military planning process
مراحل طرح ریزی نظامی
military occupational speciality
تخصص شغلی نظامی
liability to military service
مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
liable to military service
مشمول خدمت وفیفه
civil military relations
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil military action
عملیات مردم یاری
desert from military service
فراری از خدمت نظام
area of military significant fallout
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
Military aid with no strings attached .
کمکهای نظامی بدون قید وشرط
group
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group
ناوگروه
group
گروه رزمی
group
شیعه
group
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group
جمع شدن
group
حزب
group
جمعیت گروه بندی کردن
group
انجمن
group
گروه
group
دسته
group
دسته دسته کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
جمع کردن چندین وسیله با هم
group
طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
we group
گروه خودی
in group
گروه خودی
group
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group
دسته بندی کردن
group
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group
جمع اوری چندین چیز با هم
group
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
out group
برون گروه
t group
گروه حساسیت اموزی
t group
گروه T
task group
گروه ماموریت زمینی
selected group
گروه گزیده
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
salvage group
گروه بازیابی وسایل
repeating group
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
reference group
گروه مرجع
tractor group
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
product group
کالاهی مشابه
user group
گروه استفاده کننده
shot group
گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
spelling group
حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
side group
گروه جانبی
task group
ناو گروه مامور اجرای عملیات
tail group
مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
standardization group
گروه معیاریابی
management group
ائتلاف تجاری
symmetry group
گروه تقارن
substituent group
گروه استخلافی
thiocarbonyl group
گروه تیوکربونیل
strength group
گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
primary group
گروه نخستین
user group
گروه کاربران
within group variance
پراکنش درون گروهی
noun group
گروهکلمات
splinter group
گروهجداییطلب
group practice
گروهپزشکی
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
finite group
گروه متناهی
[ریاضی]
cyclic group
گروه دوری
[ریاضی]
sporadic group
گروه نامنظم
[ریاضی]
interest group
علایقگروهی
extra-group
ناهمراه گروه
[پرنده شناسی]
point group
گروه نقطهای
pile group
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
phosphoryl group
گروه فسفریل
open group
گروه باز
norm group
گروه هنجار
natural group
گروه طبیعی
adverbial group
گروه قیدی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com