English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
mind your own business درفکر کار خودت باش
Search result with all words
Beat it !Buzz off! Mind your own business. برو کشکت را بساب
Other Matches
business <adj.> تجارتی
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
business <adj.> بازرگانی
I cant do business with him . با او معامله ام نمی شود
to do business معامله کردن
How is business ? How is everything? کار وبارها چطوره ؟
To go about ones business. پی کار خود رفتن
Anyway it is none of his business. تازه اصلابه او مربوط نیست
I mean business. I mean it. شوخی نمی کنم جدی می گویم
What is it to me?it is none of my business. به من چه؟
to do business کاسبی کردن
I am here on business. برای کار اینجا آمدم.
I am here on business. برای تجارت اینجا آمدم.
to get down to business به کار اصلی پرداختن [اصطلاح روزمره]
do business معامله کردن
what is your business here کار شما اینجا چیست
business like عملی
business like منظم
he had no business to حقی نداشت که
business like مرتب
he was p in his business کارو
he was p in his business خوب بود کارش رونق گرفته بود
business <adj.> تجاری
business name اسم تجارتی
mean business <idiom> جدی بودن
to get down to business کار و بار را شروع کردن [اصطلاح روزمره]
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
business تجارت
business کسب
business شرکت
business موسسه بازرگانی
business کسب و کار بازرگانی
business دادوستد
business داد و ستد تجارتخانه
business کسب و کار
business کار و کسب
business موضوع تجارت
business بنگاه
business دادوستد کاسبی
business حرفه
business سوداگری
business که باعث میشود یک تجارت کار باشد
To go about ones business. دنبال کار خود رفتن
that business does not p به منتظرشدنش می ارزد صبرکردنش ارزش دارد
business شرکت تجاری
business خرید یا فروش
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
business کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
None of your business. [این] به شما مربوط نیست.
business ماشینی که در شرکت استفاده میشود
line of business پیشه
graphics, business تجارت
graphics, business گرافیک
business union اتحادیه بازرگانی
butchery business گوشت فروشی
line of business شاخه پیشه
monkey business <idiom> دوز وکلک ،حقه باز
business group شرکت سهامی [شرکت]
he prospered in his business کارش بالا گرفت
one who transacts business with another معامل
monkey business <idiom> شوخی کردن
show business حرفهی هنرپیشگی و نمایش
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
line of business حرفه
transport business تجارت حمل و نقل
transport business صنعت حمل و نقل
relating to business <adj.> بازرگانی
carrying business صنعت حمل و نقل
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
man of business وکیل گماشته
hours of business ساعتهای کاری
relating to business <adj.> تجارتی
initiated into business دست اندرکار
he prospered in his business در کار خود کامیاب شد کارش رونق گرفت
he has a rushing business کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد
relating to business <adj.> تجاری
carrying business تجارت حمل و نقل
What work do you do ? what is your business ? کارتان چیست ؟
business activity فعالیت بازرگانی
business combination ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
business cycle دور بازرگانی
business cycle دور تجاری
business cycle دور اقتصادی
business cycle دور کسب وکار
business cycle دور فعالیت بازرگانی
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle معادل cycle trade
business depression کسادی کار کسادی سوداگری
business economics علم اقتصاد بازرگانی
show business نمایشگری
carry on business داد و ستد کردن
big business واحد تجاری بزرگ
I am minding my own business. کاری بکار کسی ندارم
monkey business کچلک بازی
He has no business to interfere. بیخود می کند دخالت می کند
business depression بحران کسب و کار
Our business has become tangled up. کارمان پیچ خورده است
He put me out of business. مرا از کسب وکاسبی انداخت
He is well versed in business . درامور با زرگانی کاملا" وارد است
small business تجارتوشرکتکوچککهتعدادکارمندانآنزیادنیست
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
business enterprise بنگاه بازرگانی
business enterprise بنگاه تجاری
business income درامد خالص تجارتی
business economics علم اقتصاد کسب و کار
business inventories موجودی تجاری
business law حقوق تجارت
business prosperty رونق سوداگری
business prosperty رونق کسب و کار
business graphics گرافیکهای تجاری
business man ادم کاسب
business software نرم افزارهای تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
business hours ساعت کاری
business hours ساعت اداری
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
business failure شکست تجاری
business failure ناکامی تجاری
business transaction داد و ستد بازرگانی
business firms بنگاههای انتقاعی
business fluctuations نوسانات بازرگانی
business goods کالای تولیدی
business matters مسائل کسبی
net business saving پس انداز خالص شرکتها
He is completely absorbed by his business. کاملاجذب کارش است
to hold a share in a business در شرکتی سهمی داشتن
business type operation عملیات تجارتی
mail order business کسب و کار مکاتبهای
business data processing داده پردازی تجاری
business type operation عملیات کامپیوتری
head of business firm رئیس تجارتخانه
international business machine IB
international business machine corporation
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
land office business کار وسیع وبسیط وسریع کارپر سود یا پر موفقیت
Why did you give away your business patern ? چرا شریک خودت را لو دادی ؟
Trade ( business ) is slack this week . این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
What advice would you give to someone starting up in business? چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
never mind <idiom> نگران نباش
you must be out of your mind مگر مغز تو دیگر درست کار نمی کند؟ [اصطلاح روزمره]
Are you out of your mind? مگر عقلت کم است ( از دست دادی ) ؟
have in mind <idiom> فهمیدن
mind one's P's and Q's <idiom> خیلی دقیق به رفتاروگفتار
Have you gone out of your mind ? مگر بکله ات زده ؟
they are all of one mind همه یکدل
to mind somebody [something] اعتنا کردن به کسی [چیزی] [فکر کسی یا چیزی را کردن]
Mind you. <idiom> خوب گوش بده ،توجه کن
to mind مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
they are all of one mind هستند
to be in one's right mind دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
mind your p's and qs در گفتار و کردار خود بهوش باشید
to have in mind در نظر داشتن
mind نگهداری کردن رسیدگی کردن به
mind نظر
mind نیت
mind رای
it came to my mind بخاطرم خطورکرد
i am not of his mind نیستم
i am not of his mind با او هم عقیده
he is in his right mind عقلش بجا است
mind خاطر
mind در نظر داشتن
mind تصمیم داشتن
to be of the mind that ... این عقیده [نظر] را دارند که ...
never mind در بندش نباشید
mind فکر
mind ذهن
never mind اهمیت ندهید
mind مغز فهم
mind خیال
mind فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
mind تذکر دادن مراقب بودن
mind موافبت کردن ملتفت بودن
mind اعتناء کردن به حذر کردن از
never mind چه برسد به
My trip to Europe was business and pleasure combined . سفرم به اروپ؟ هم فال بود وهم تماشا
to put one's affairs in order [to settle one's business] تکلیف کار خود را روشن کردن
I spoke my mind. آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
Mind the step! حواست به پله باشد!
It is uppermost in my mind . درمد نظرم هست ( درمد نظردارم )
Mind your head! مواظب سرت باش! [که به جایی نخورد]
It crossed my mind. به نظرم رسید.
Allow me to chew it over in my mind . اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
Nothing is further from my mind than marriage . اصلا" فکر ازدواج نیستم
watch/mind one's P's and Q's <idiom> مراقبباش مراقب حرف زدنت باش
It slipped my mind. آن را فراموش کردم.
conscious mind حس اگاهی
conscious mind هوشیاری
She has a twisted mind . آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
... if you don't mind my asking ... اگر پرسش من [برای تو] ایرادی ندارد
slip one's mind <idiom> فراموش شده
It was engraved on my mind . درزهنم نقش گرفت ( بست )
It crossed my mind. به فکرم رسید.
have half a mind <idiom> احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
one-track mind <idiom> تنها به یک چیز فکر کردن
It is better to know each others mind than to know each others language. <proverb> همدلى از همزبانى بهتر است .
conscious mind آگاهی
in one's mind's eye <idiom> درفکر شخص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com