Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
minimum flow	اب کاستی
Other Matches
minimum	کمترین
minimum	مینیموم
minimum	سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
minimum	کوچکترین مقدار چیزی
at a [the] minimum <adv.>	کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
the minimum value	law by prescribed stolengoods of نصاب در مال مسروقه
minimum	مینیمم
minimum	دست کم
minimum	حداقل کمینه
minimum	کهین
minimum	حداقل
minimum	کمینه
minimum elevation	حداقل درجه
minimum size	اندازه حداقل
minimum range	حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
double minimum	جفت کمینه
minimum range	حداقل برد
minimum price	حداقل قیمت
minimum price	کمترین قیمت
minimum mortality	حداقل مرگ و میر
minimum mortality	کمینه مرگ و میر
global minimum	حداقل مطلق
minimum elevation	حداقل درجه مربوط به مانع
minimum clearance	حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minimum down payment	حداقل میزان پیش پرداخت
minimum wage	حداقل دستمزد
minimum thermometer	حداقلمیزانحرارت
minimum charge	حداقل قیمت
minimum elevation	حداقل ارتفاع لوله
single minimum	تک کمینه
relative minimum	حداقل نسبی
minimum charge	حداقل هزینه
We'll need 10 years at a [the] minimum.	ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
relative minimum	می نیمم نسبی
maximum and minimum thermometer	گرماسنج حداقل و حداکثر
minimum energy orbit	مدار انرژی می نیمم
minimum subsistence level	سطح حداقل معیشت
minimum standard of living	حداقل سطح زندگی
minimum stock level	موجودی
minimum stock level	حداقل
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something	حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
minimum durability date [MDD]	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
over flow	لبریز شدن
out flow	برون ریز
to flow over	سر رفتن
over flow	سر ریز
to flow over	طغیان کردن
over flow	طغیان ریزش
over flow	لبریزی
to flow over	لبریزشدن
to go with the flow <idiom>	در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
flow	سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow	روانی سلاست
flow	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow	ناشی شدن فلو
flow	حرکت متناوب
flow	حرکت داده در یک سیستم
flow	مدیریت جریان داده
flow	حرکت به نرمی
flow	بده
flow	جاری شدن
flow	جریان جاری کردن
flow	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow	روند
flow	بده شریدن
flow	سلیس بودن
flow	جاری بودن روان شدن
flow	سلاست
flow	مد
flow	روانی
flow	جریان
flow	سیلان
flow	گردش
permanent flow	بده همیشگی
molecular flow	جریان مولکولی
permanent flow	بده دایمی
permanent flow	ابدهی دایمی
permanent flow	بده پایا
permanent flow	ابدهی پایا
poiseuille flow	جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
money flow	جریان پول
out flow of labor	خروج نیروی کار
oil flow	جریان روغن
permanent flow	بده پایدار
mixed flow	جریان مرکب
flow charts	شمای عملیات
mass flow	دبی جرمی
magnetic flow	فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic flow	شار مغناطیسی
line of flow	خط جریان
non unifor flow	جریان غیریکنواخت
laminar flow	جریان لایهای
laminar flow	جریان خطی
laminar flow	جریان ارام
mewtonian flow	جریان نیوتنی
flow charts	نمودارچرخش کار
flow chart	نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart	نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow chart	نمودار گردش کار
flow chart	نمودارچرخش کار
flow chart	شمای عملیات
flow chart	نمودارگردشی
flow charts	نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow charts	نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow charts	نمودار گردش کار
laminal flow	جریان خطی
Every flow must have its ebb. <proverb>	هر فرازى نشیبى دارد.
turbulent flow	جریان اشفته
turbulent flow	جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
turbulent flow	جریان متلاطم
transient flow	جریان گداز
tranquil flow	جریان اسوده
traffic flow	کشش عبور ومرور
traffic flow	کشش ترافیک
flow net	شبکه جریان
uniform flow	جریان یکنواخت
underground flow	جریانزیرزمینی
program flow	گردش برنامه
lava flow	جریانگدازه
flow tube	تیوبدرگردش
flow bean	توپکدرگردش
air flow	جریانهوا
vortex flow	جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
viscous flow	جریان جسبناک یا ناروان
upward flow	جریان رو به بالا
unsteady flow	جریان غیرماندگار
swinging of flow	نوسانات عرضی جریان
supercritical flow	جریان سیلابی
rotation flow	شارش چرخشی
rotation flow	شارش دورانی
return flow	جریان برگشت
stramline flow	جریان موازی یابی ممانعت
rate of flow	دبی
rate of flow	بده
rate of flow	میزان جریان
rapid flow	جریان سریع
radial flow	جریان شعاعی
shear flow	جریان نیروی برشی
single flow	راه یک طرفه
subsonic flow	جریان مادون صوت
subcritical flow	جریان رودخانهای
streamline flow	جریان خطی
steady flow	جریان لایه وار
steady flow	جریان دائم
steady flow	جریان دائمی
steady flow	جریان ماندگار
sinuous flow	جریان موجی
single flow	جاده یک مسیره
program flow	روند برنامه
flow diagram	دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
ebb and flow	جزرومد
average flow	بده میانگین
diagonal flow	جریان مورب
data flow	روند داده ها
data flow	گردش داده ها
current flow	سیلان جریان فلوی جریان
current flow	شار جریان
cross flow	دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
critical flow	جریان بحرانی
cretical flow	جریان بحرانی
electron flow	جریان الکترونی
electron flow	فلوی الکترون
electron flow	سیلان الکترون ها
flow diagram	نمودار جریان
flow diagram	نمودار گردشی
flow cycle	سیکل جریان کار
flow cycle	مدار ترتیب کار
flow control	کنترل جریان
flow chip	براده پیوسته
energy flow	شارش انرژی
energy flow	سیلان انرژی
energy flow	جریان انرژی
control flow	روند کنترل
control flow	گردش کنترل
capital flow	انتقال سرمایه
capital flow	جریان سرمایه
blasius flow	جریان کاملا لایهای تئوریکی
bidirectional flow	روند دوسویه
bidirectional flow	جریان دو جهتی
base flow	مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow	جریان پایه
axial flow	جریان خطی
axial flow	جریان محوری
out flow of capital	خروج سرمایه
chimney flow	دودکش
chimney flow	سوراخ تنور
contra flow	خلاف جهت
contra flow	جهت مخالف
equilibrium flow	جریان متعادل
continuous flow	جریان با دبی ثابت
continuity of flow	پیوستگی جریان
consistent flow	جریان دائمی
conical flow	تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
commodity flow	جریان کالا
circular flow	جریان دوری
circular flow	جریان دایرهای
average flow	جریان متوسط
flow diagram	فلوچارت
ion flow	جریان یونی
flow of production	جریان تولید

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com