Dictiornary-Farsi | minimum price | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
minimum price	کمترین قیمت
minimum price	حداقل قیمت


Other Matches

minimum	کمترین
minimum	مینیموم
minimum	سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
minimum	کوچکترین مقدار چیزی
at a [the] minimum <adv.>	کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
the minimum value	law by prescribed stolengoods of نصاب در مال مسروقه
minimum	کهین
minimum	کمینه
minimum	حداقل کمینه
minimum	دست کم
minimum	مینیمم
minimum	حداقل
minimum size	اندازه حداقل
minimum wage	حداقل دستمزد
double minimum	جفت کمینه
minimum thermometer	حداقلمیزانحرارت
relative minimum	می نیمم نسبی
minimum charge	حداقل قیمت
minimum charge	حداقل هزینه
We'll need 10 years at a [the] minimum.	ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
minimum range	حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
minimum range	حداقل برد
minimum clearance	حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minimum down payment	حداقل میزان پیش پرداخت
global minimum	حداقل مطلق
minimum elevation	حداقل درجه
minimum elevation	حداقل ارتفاع لوله
minimum elevation	حداقل درجه مربوط به مانع
minimum flow	اب کاستی
minimum mortality	کمینه مرگ و میر
single minimum	تک کمینه
minimum mortality	حداقل مرگ و میر
relative minimum	حداقل نسبی
minimum subsistence level	سطح حداقل معیشت
minimum energy orbit	مدار انرژی می نیمم
minimum stock level	حداقل
maximum and minimum thermometer	گرماسنج حداقل و حداکثر
minimum stock level	موجودی
minimum standard of living	حداقل سطح زندگی
minimum durability date [MDD]	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something	حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
price	قیمت گذاشتن
outside price	حد اکثر بها
price	بها
price	قیمت
asking price	قیمت مورد مطالبهی فروشنده
asking price	قیمت آخر
price	مبلغ شرطبندی
price	نرخ
price	ارزش پولی کالا
price	بها قائل شدن
mean price	قیمت متوسط
all in price	بهای کامل
at any price	بهر قسمت که باشد
at any price	بهر بها
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...?	قیمت ... چقدر است؟
all in price	قیمت کل
Without ( beyond , above ) price .	بی نهایت قیمتی
least price	حداقل قیمت
last price	اخرین قیمت حداقل قیمت
last price	قیمت اخر
price	ارزش
just price	قیمت عادلانه
just price	قیمت منصفانه
price war	جنگ قیمتها
regular price	قیمت عادی
price stability	ثبات قیمت
quoted price	قیمت داده شده
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
reduced price	بهای نازل
reasonable price	قیمت عادله
reasonable price	قیمت معقول
prohibitive price	بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
quoted price	مظنه
price of blood	دیه
price freeze	تثبیت قیمت ها
price theory	اقتصاد خرد
price of blood	خون بها
price of blood	خون تاوان
price increase	ترقی قیمت
price ratio	نسبت قیمت
price reduction	کاهش قیمت
price responsiveness	کشش قیمت
price homogeneity	همگنی قیمت
price responsiveness	انعطاف پذیری قیمت
price market	وضع کردن قیمت در انحصار
price list	لیست قیمت
price level	سطح قیمت
price levels	سطح قیمتها
price index	شاخص قیمت
price limit	حد قیمت
price line	خط قیمت
price list	فهرست قیمت
price rigidity	انعطاف ناپذیری قیمت
price setter	قیمت وضع کردن در انحصار
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
price freezing	تثبیت قیمت
price tag	برچسب قیمت کالا
price freezing	انجماد قیمت
price tag	اتیکت قیمت
price taker	قیمت را داده شده فرض کردن
price taker	خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
price theory	نظریه قیمت
price system	نظام قیمتی
price system	نظام قیمت
price stability	تثبیت قیمت
price stabilization	تثبیت قیمت
price stabilization	ثبات قیمت
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
price support	حمایت قیمتی
price support	قیمت حمایت شده از طرف دولت
price support	تایید قیمت
price support	حمایت قیمت
price leadership	رهبری قیمت
reserve price	قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
half-price	نیمبها
cut-price	جنسحراجشده
wholesale price	قیمت عمده فروشی
very low price	ثمن بخس
upset price	کمترین بهای مقطوع درهراج
unjust price	قیمت ناعادلانه
unit price	بهای واحد
unit price	قیمت واحد
unit price	واحد قیمت
unit price	واحد بهاء
trade price	قیمت صنفی
trade price	قیمت تجاری
trade price	قیمت تجارتی
trade price	قیمت عمده فروشی
Price are fixed here .	دراینجا قیمتها ثابت هستند
spot price	قیمت نقدی
We must settle the price first.	اول باید قیمت راطی کرد
at a knock-down price	به قیمت مفت
crash price	قیمت مفت
give-away price	قیمت مفت
It's a steal at that price.	این قیمت مفت است.
half price	نصف قیمت
What is the price per week?	قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
At all costs . At any price .	به هر قیمتی که شده
To put a price on something .	روی چیزی قیمت گذاشتن
Every man has his price .	هر کسی یک قیمتی دارد ( قابل تطمیع وپذیرفتن رشوه )
At the price of. At the cost of .	به قیمت
trade price	بهای تجارتی
the price was not reasonable	بهای گزافی بران گذاشته بودند
selling price	قیمت فروش
sale price	قیمت حراج
sale price	قیمت فروش
ruling price	قیمت روز
retail price	قیمت خرده فروشی
retail price	بهای خرده فروشی
resonable price	بهای عادله
reserve price	قیمت پایه در حراج
reserve price	قیمت نهایی بهای قطعی
reserve price	بهای قطعی
reserve price	اخرین بها
resale price	بهای خرده فروشی
resale price	قیمت فروش مجدد
shadow price	قیمت سایهای
shadow price	شبه قیمت قیمت ضمنی
sopt price	قیمت روز
the price was not reasonable	بهای ان معقول بنظر نمیرسید
terminal price	قیمت نهائی
terminal price	قیمت تحویل
target price	قیمت موردنظر
target price	قیمت مورد نظر
support price	قیمت حمایتی
supply price	قیمت تولیدکننده
supply price	قیمت عرضه
standard price	قیمت پایه
standard price	قیمت استاندارد
spot price	قیمت تمام شده
spot price	بهای جنس در معامله نقدی
spot price	قیمت برای فروش فوری
sopt price	قیمت نقد
sopt price	قیمت فروش نقدی
repurchase price	قیمت بازخرید
price fixing	ثابت نمودن قیمت
highest price	بیشترین قیمت
excess price	قیمت اضافی
equilibrium price	قیمت در حالت توازن و تعادل
equilibrium price	قیمت تعادل
demand price	حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
current price	قیمت جاری
conversion price	قیمت تبدیل
conversion price	بهای تبدیل
computed price	قیمت ساختگی معادل administeredprice
computed price	قیمت محاسبه شده
competitive price	قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
competitive price	قیمت جاری
competitive price	قیمت رقابتی
close price	دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
close price	قیمت نزدیک
charm price	قیمت چشمگیر
excess price	اضافه قیمت
expected price	قیمت مورد انتظار
expected price	قیمت پیش بینی شده
highest price	بالاترین قیمت