Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 64 (5 milliseconds)
English	Persian
minister of finance	وزیر اقتصاد
Search result with all words
the finance minister is up	وزیر مالیه
the finance minister is up	سخن میگوید
Other Matches
finance	قسمت مالی یا دارایی
finance	رسته دارایی دارایی
finance	پرداخت هزینه
finance	تامین هزینه پولی
finance	بودجه چیزی را تهیه کردن
the then minister	وقت
the then minister	وزیر
finance	مالی
finance	علم مالیه
minister	:وزیر
minister	وزیر مختار کشیش .
minister	: کمک کردن خدمت کردن
minister	پرستاری کردن بخش کردن
minister	وزیر
minister	کمک کردن
minister	خدمت کردن
finance	سرمایه گذاری
finance	درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finance	علم دارایی تهیه پول کردن
finance	دارایی
finance	مالیه
minister plenipotentiary	نماینده سیاسی که زیر دست سفیرکبیر است ولی قدرت تمام دارد
international finance	مالیه بین الملل
minister plenipotentiary	وزیر مختار
minister resident	سفیر مقیمی که زیردست سفیرتام الاختیاراست
minister resident	وزیر مقیم
minister resident	صاحبمنصب عالیرتبهای که به منظورخاص و جهت امر معینی باعنوان وزارت در کشورخارجی اقامت می گزیند
minister without portfolio	وزیر مشاور
national finance	مالیه ملی
private finance	مالیه خصوصی
public finance	مالیه عمومی
bridge finance	وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
functional finance	سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
functional finance	سیاست مالی اصولی
ex prime minister	رئیس الوزرای سابق
finance house	موسسه مالی
finance company	شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company	شرکت تامین مالی
ex prime minister	نخست وزیرپیشین
deputy minister	قائم مقام وزیر
debt finance	افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
Prime Minister	رئیس الوزرا
finance house	شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance markets	بازارهای مالی
Prime Minister	نخست وزیر
Prime Minister	صدر اعظم
foreign minister	وزیر امور خارجه
finance officer	افسر مالی
finance officer	افسر دارایی
finance office	اداره دارایی
finance ministry	وزارت دارایی
finance ministry	وزارت دارائی
acting minister	کفیل وزارتخانه
It must be put up to the prime minister .	باید بعرض نخست وزیر برسد
acting minister of war	کفیل وزیر جنگ
minister of foreign affairs	وزیر امور خارجه
international finance corporation	شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
minister for foreign affairs	وزیر امور خارجه
The ministry of economic affairs and finance	وزارت امور اقتصاد و دارایی
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.	من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
The minister cut the tape to open a new motory( highway , freeway ) .	وزیر با قطع نوار سه رنگ بزرگراه جدید را افتتاح کرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com