Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English
Persian
minor axis
قطر اقصر
Other Matches
minor
کوچک
minor
فرعی
minor
کهاد
[ریاضی]
minor
صغیر کم
minor
پایین رتبه
minor
کمتر
minor
کوچکتر
minor
پایین رتبه خرد
minor
خردسال
minor
اصغر
minor
شخص نابالغ
minor
محزون
minor
رشته فرعی کهاد
minor
صغیر
minor
جزیی
minor
کهاد
minor
در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن کماد
minor
صغری
minor premiss
صغری
the minor premise
صغری
minor planet
asteroid
minor pieces
سوارهای سبک شطرنج
minor penalty
خطای کوچک و 2 دقیقه اخراج
minor party
حزب اقلیت
minor order
صفوف روحانی پایین درجه
minor offence
جرم خلافی
minor planet
سیارک
discerning minor
صغیر ممیز
minor planet
اخترواره
minor planet
سیاره خرد
minor port
بندر کوچک
canis minor
سگ کوچک
minor suit
خال خشتی
minor repair
تعمیرات کوچک
canis minor
کلب اصغر
minor premise
مقدمه صغری
minor offence
خلاف
indiscerning minor
صغیر غیر ممیز
leo minor
اسدالاصغر
minor cycle
خرد چرخه
minor control
کنترل کم
minor control
کنترل ضعیف
minor diameter
قطر کوچک
minor constituent
عنصر فرعی
minor change
خرد تغییر
minor arts
هنرهای فرعی
minor diameter
قطر کوچکتر قطر اقصر
minor epilepsy
صرع کوچک
minor elements
عناصر فرعی
minor elements
عناصر جزئی
minor exchange
تفاوت کوچک
minor league
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
minor league
لیگ فرعی
minor occultation
غیبت صغری
minor of matrix
کهاد ماتریس
leo minor
شیر کوچک
minor cycle
چرخه خرد
minor suit
یا خال گشنیزی
ursa minor
خرس کوچک هفت اورنگ کهین
minor sort
مرتب سازی جزیی جورسازی فرعی
minor constituent
عنصر جزئی
a minor incident
یک حادثه جزئی
asia minor
اسیای صغیر
teres minor
ماهیچهحداقلترس
ursa minor
خرس کوچک
minor term
صغرای قیاس منطقی
ursa minor
دب اصغر
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
minor vote
رای اقلیت
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
punishment of a minor offence
مجازات تکدیری
minor sciatic nerve
عصبسیاتیککوچک
minor sort key
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
guilty of a minor offence
مرتکب جرم خلافی
guilty of a minor offence
خلاف کار
commit a minor offence
خلاف کردن
commit a minor offence
مرتکب جرم خلافی شدن
court of minor offence
محکمه خلاف
minor ablutions as prescribed by shariah
وضو
z axis
بردار عمق در گراف سه بعدی
z axis
محور z
z axis
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
z axis
محور "زد"
axis
آسه
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
y axis
محور y
y axis
بردار عمودی گراف
y axis
محور عرضها
x axis
محور طولها
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
x axis
محور ایکس ها
x axis
بردار افقی گراف
x axis
محور x
x axis
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
y axis
محور عمودی
y axis
محور ایگرگ
y axis
محور وای
x axis
محور ایکس
y axis
محور ایگرگ ها
y axis
محور عرضی مختصات
axis
محور چرخ
axis
مهره دوم گردن مهره محوری
axis
برای مختصات عمودی در گراف
axis
برای مختصات افقی در گراف
axis
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
axis
محورهای مختصات
axis
خط محور
axis
قطب
axis
محور تقارن مهره اسه
axis
محور طولی
axis
خط طولی یا عرضی
axis
محور
axis
میله
vertical axis
محور عمودی
vertical axis
محور قائم
visual axis
محور بینایی
wing axis
محور بال
axis of symmery
محور تقارن
symmetry axis
محور تقارن
axis of the bore
محور لوله
axis of symmetry
محور تقارن
transverse axis
محور عرضی
signal axis
محورارتباطات
axis of rotation
محور دوران
axis of rotation
محور چرخش
inclined axis
محور مورب
declination axis
محورنقصان
z axis amplifier
تقویت کننده محور "زد"
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
signal axis
محور مخابرات
axis of advance
محور پیشروی
axis of control
محور کنترل هواپیما
axis of control
محورکنترل خودکار هواپیما
x axis defelection
انحراف- ایکس
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
axis of coordinates
محورهای مختصات
cordinate axis
محورهای مختصات
axis of earth
محور زمین
polar axis
محورقطبی
imaginary axis
محورموهومی
inclined axis
محور مورب
lift axis
محور برا
magnetic axis
محور مغناطیسی
cartesial axis
محور دکارتی
camera axis
محور دوربین عکاسی
magnetic axis
محور قطب مغناطیسی
axis of trunnions
محور قبضیتن توپ
neutral axis
محور خنثی
command axis
محور حرکت یکان
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
improper axis
محور نامتعارف
imaginary axis
محور انگاری
longitudinal axis
محور طولی
flexural axis
محور خمش
elastic axis
محور الاستیک
earth's axis
محور زمین
drag axis
محور پسا
dam axis
محور سد
crystal axis
محور کریستال
neutral axis
محور بی تنش تار خنثی
neutral axis
میان تار بی تنش
principal axis
محور مبداء
mass axis
محور جرم
celestrial axis
محور عالم
principle axis
محور اصلی
axis of the bore
محور مرکزی لوله
refrence axis
محور مبداء
roll axis
محور غلطش
rotary axis
محور دوار
principal axis
محور اصلی
paradigmatic axis
درزبانشناسی
magnetic axis
محورمغناطیسی
normal axis
محور قائم
main axis
محور اصلی
normal axis
محور عمودی
major axis
محور کانونی
optical axis
محور اپتیکی
paradigmatic axis
محور جانشینی
alternating axis of symmerty
محور تقارن متناوب
coordinate system of axis
سیستم محورهای مختصات
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
simple axis of symmetry
محور ساده تقارن
blade span axis
محور تغییر گام ریشه تیغه
principal axis of inertia
محور اصلی ماند
center of gravity axis
محور ثقل مرکزی
cerebro spinal axis
محور مغزی- نخاعی
dual y axis graph
نمودار با دو محور y
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
vertical-axis wind turbine
توربینبادیمحورعمودی
horizontal-axis wind turbine
توربینافقیبامحوربادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com