Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
minute glass	ساعت ریگی دقیقهای
Other Matches
to minute down	یاد داشت کردن
minute	نسخه دوم پیش نویس
minute	دقیقه
minute	صورت جلسه
minute	یادداشت وقایع
last-minute	آخرینلحظه
This will only take a minute.	خیلی وقتتان را نمی گیرم.
up-to-the-minute	تازهتریناطلاعات - اطلاعاتدقیقهآخر
This will only take a minute.	خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
minute	کوچک
minute	جزئی
minute	: دقیقه
minute	دم
minute	ان لحظه
minute	پیش نویس
minute	مسوده یادداشت
minute	گزارش وقایع
minute	ریز
minute	پیش نویس کردن
minute	: بسیارخرد
minute	خلاصه مذاکرات
minute	خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
revs per minute	چرخش بر دقیقه
revolutions per minute	گردش بر دقیقه
revs per minute	گردش بر دقیقه
five minute chess	بازی شطرنج 5 دقیقهای
ampere minute	امپر- دقیقه
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
revolutions per minute	دور بر دقیقه
Wait a minute .	یکدقیقه صبر کن
last-minute hitch	گیریی در لحظه آخر
Wait a minute .	یک دقیقه مهلت بده
revs per minute	دور بر دقیقه
wait a minute	اندکی صبر کنید
wait a minute	یک دقیقه صبر کنید
minute gun	توپ سلام
minute book	دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
minute hand	عقربه دقیقه شمار ساعت
revolution per minute	دور در دقیقه
minute gun	توپی که به فواصل معین به احترام مرگ کسی شلیک میکند
watt minute	وات- دقیقه
line per minute	خط در دقیقه
he rows 0 to the minute	او دقیقهای سی پارو میزند
minute book	دفتر وقایع
minute of angle	فاصله یک اینچی روی صفحه هدف
to make a minute of	پیش نویس کردن
to make a minute of	یاد داشت کردن
180 strokes a minute	۱۸۰ ضربه در دقیقه
maximal oxygen consumption per minute	حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
looking glass self	خود ایینهای
to f. glass	شیشه گری کردن
looking glass	ایینه
looking glass	اینه
glass	شیشه گرفتن
glass	عدسی
glass	استکان
glass	ایینه شیشه دوربین
glass	شیشه ذره بین عدسی
glass	لیوان یخ
glass	شیشه الات
glass	شیشه
glass	عینک
glass	زجاج
glass	عینک دار کردن شیشهای کردن
glass	گیلاس جام
glass	لیوان
glass	ابگینه
looking-glass	ائینه
glass	الت شیشهای
glass	دستگاه بارومتر
glass	دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass	صیقلی کردن
security glass	شیشه نشکن
sheet glass	شیشه جام
security glass	شیشه ایمنی
safety glass	شیشه اطمینان
sheet glass	شیشه ورقی
sight glass	شیشه مرئی
safety glass	شیشه نشکن
safety glass	شیشه بی خطراتومبیل
opera glass	دوربین مخصوص اپرا
ornamental glass	شیشه تزئینی
pier glass	ایینه قدی
race glass	دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
rain glass	میزان سنج
rain glass	میزان الهوا
a glass of water	یک لیوان آب
spun glass	شیشه مذاب الیاف مانند
rolled glass	شیشه نورد خورده
obscured glass	شیشه مات
safety glass	عینک ایمنی
safety glass	شیشه ایمنی
opaque glass	شیشه کدر
soluble glass	سدیم سیلیکات
soluble glass	شیشه مایع
burgundy glass	بورگندی
champagne glass	گیلاسگردشامپاین
cocktail glass	لیوانمخصوصمشروب
glass cover	پوشششیشهای
glass dome	برآمدگیشیشهای
glass roof	سقفشیشهای
glass slide	اسلایدشیشهای
glass sphere	گویشیشهای
hock glass	جام پایهبلند
liqueur glass	جام لیکور
port glass	جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
glass fibre	فایبرگلاس
crown glass	شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
stained glass	شیشه کاری منقوش
burgundy glass	لیوان
brandy glass	گیلاسکنیاک
bordeaux glass	گیلاسمخصوصشرابفرانسوی
spun glass	شیشه تاب خورده
spun glass	شیشه ریسیده
spy glass	تلسکپ یادوربین کوچک
stined glass	شیشه رنگی
tempered glass	شیشه ابداده
watch glass	شیشه ساعت
water glass	شیشه محلول
water glass	اب شیشه
water glass	لیوان اب
water glass	شیشه مایع
weather glass	هواسنج میزان الهوا
wire glass	شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wired glass	شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
beer glass	لیوانآبجو
There is a glass missing.	یک لیوان کم است.
glass frit	شیشه متخلخل
glass cloth	کهنه شیشه پاک کن
glass bulb	حباب شیشهای
glass blowing	شیشه گری
glass blower	شیشه گر
gauge glass	درجه اب
frosted glass	شیشه مات
frosted glass	شیشه کدر
focusing glass	ذره بین جیبی
glass cloth	شیشه پاک کن
glass cutter	الماس شیشه بری
glass fibers	الیاف شیشه
glass eyed	بی حالت
glass eyed	کور
glass eye	چشم مصنوعی
glass eye	چشم شیشهای
glass eye	عینک
glass electrode	الکترود شیشهای
cast glass	شیشه ریخته گی
glass cutter	شیشه بر
flint glass	فرف بلور
flint glass	بلور
finger glass	فرف انگشت شوئی
burning glass	عینک جوشکاری
burning glass	عدسی محدب یاایینه مقعر
burning glass	ذره بین
bell glass	مردنگی
plate glass	شیشه سنگ شیشه تختهای
plate glass	شیشه لوحی
magnifying glass	ذره بین
cut glass	بلور کریستال
cast glass	شیشه جام ریختگی
colored glass	شیشه رنگی
field glass	عدسی درونی دوربین یاذره بین
field glass	دوربین صحرایی
eye glass	عینک دستی
eye glass	شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
drinking glass	فنجان
drinking glass	گیلاس
cupping glass	شاخ حجامت
crystal glass	بلور
crown glass	شیشه گردیاچرخی
stained glass	شیشه بندی منقوش
objective glass	عدسی شیئی
hour glass	ساعت ریگی
he is blowing glass	شیشه را با فوت درست کردن
hard glass	شیشه سخت
hand glass	ذره بین
hand glass	کوچک دسته دار
hand glass	ایینه
ground glass	نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
granulated glass	شیشه دان دان
granulated glass	شیشه اج دار
lead glass	شیشه سربی
lime glass	شیشه اهکی
object glass	عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
object glass	عدسی شیئی
night glass	دوربین شب
muscovy glass	شیشه معدنی
muscovy glass	سنگ طلقی
mirror glass	شیشه اینه
measuring glass	درجه دار
measuring glass	پیمانه
obscured glass	شیشه تار
liquid glass	شیشه مایع
glass snake	نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
glass rod	میله شیشهای
glass rebate	دوراهه شیشه
glass vessels	فروف شیشهای
glass paper	کاغذ گلاسه
glass separator	میان گیر شیشهای باتری
glass tube	لوله شیشهای
glass ware	فروف شیشه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com