English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
mitre gate recess دریچهتنفسشمار
Other Matches
mitre تاج
mitre تاج اسقف
mitre فارسی بریدن
t mitre the square گوشه نودزینه را نیم کردن
mitre gauge فشارسنج
mitre joint اتصال فارسی
t mitre the square گونیا را فارسی کردن
mitre cut cut digaonal
mitre gauge slot شکاففشارسنج
recess تورفتگی دردیوار
recess طاقچه دار کردن
recess گودی
recess طاقچه
to take a recess موقتا دست از کار کشیدن تنفس کردن
recess پس نشستگی
recess تنفس کردن
recess موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
recess عقب نشینی
recess پس زنی
recess پس رفت کردن
recess بازگشت
recess فترت دوره فترت
recess مرخصی گرفتن
recess پستی تورفتگی
recess کنار
recess گوشه
recess تعطیل موقتی تنفس
breech recess محفظه کولاس
Break. Recess. زنگ تفریح
Gate ورودی به باند
and gate دریچه و دریچه ضرب منطقی
and gate مدار AND
and gate دریچه و
not or gate دریچه نا- یا
gate سوزن اتصال به یک FET
gate یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
nor gate دریچه نایا
down gate راهگاه پایین دست
not and gate دریچه نا- و
nor gate دریچه نقیض یا
not gate دریچه نقیض
or gate دریچه یا
or gate دریچه OR
saw gate چارچوب اره
not gate دریچه نا
take out gate دریچه ابگیر ابیاری
gate دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate دروازه شروع اسکی
gate محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate در بزرگ
gate مدخل دریجه سد
gate وسایل ورود ورودیه
gate دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate دریچه
gate فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate دروازه
gate مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate مدخل
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate راه تغذیه لشعلث
gate گیت
gate تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
pouring gate دریچه ریزش
pouring gate تغذیه قالب
proselte of the gate کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
nand gate دریچه نقیض و
lich gate سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
nonequality gate دریچه نابرابری
logic gate دروازه منطقی
majority gate دریجه اکثریت
nand gate دریچه ناو
railroad gate درب ورودی راه اهن
roller gate دریچه غلطان
lich-gate راهرو سرپوشیده
gate-leg پایهدروازهایشکل
ring gate دهانهحلقوی
spillway gate درخروجآبسطحسد
upper gate دروازهبالایی
wicket gate دهانهدریچه
gate money پولبلیطورودیه
crash the gate <idiom> بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
xor gate دریچه یای ضمنی
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
sluice gate ابگیره
sluice gate اب بند
sluice gate دریچه
starting gate دروازه شروع
tainter gate دریچه قطائی
tainter gate دریچه لولادار
lower gate دروازهپائینی
threshold gate دریچه استانهای
He was approaching the gate. او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
gate keeper دروازه بان
equivalence gate دریچه هم ارزی
equivalence gate دریچه معادل
exclusive nor gate دریچه نقیض یای انحصاری
exjunction gate دریچه یای انحصاری
exclusive or gate دریچه یای انحصاری
flap gate دریچه یک طرفه
flood gate ابگیره
flood gate بندسیلگیر
flood gate سد دریچهای
equality gate برابر سازی
equal gate دریچه برابری
elementary gate دریچه ابتدایی
bifurcation gate دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
blind gate دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
burst gate لامپ پیام گذار
caterpillar gate دریچه چرخ زنجیری
check gate دریچه تنظیم
color gate دریچه پیام رنگی
complement gate دریچه متمم ساز
cow gate چراگاه گاو
discharge gate دریچه تخلیه
elementary gate دریچه مقدماتی
gate crasher میهمان ناخوانده
gate electrode الکترود دریچهای
gate tube لامپ دریچهای
gate valve شیر قطع جریان
gate valve شیر کشویی
inclusive or gate دریچه یای شامل
gate vessel شناور درب حوض تعمیرات ناو
head gate دریچه بالادست سد
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
gate transition شیر فلکه تبدیل
gate post تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
lich gate راهرو
gate hanger التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
gate leaf بدنه دریچه سد
gate meeting انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
indicator gate دریچه شاخص
head gate دریچه فوقانی کانال
jet flow gate فشاراین دریچه زیاداست
jet flow gate دریچه با سرلوله
The crowd was pressing against the gate . جمعیت به درورودی فشار می دادند
master gate valve مدخلدریچهاصلی
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
fixed wheel gate دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed roller gate دریچه چرخ قرقرهای ثابت
gate operating ring حلقهورودیعملکننده
gate-leg table میزپایهدروازهای
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
bear tape shutter gate دریچه شیروانی شکل
Fortune Knocks at least once at everymans gate. <proverb> خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
A creaking gate hang long. <proverb> یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
memory controller gate array ارایه درگاه کنترل حافظه
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com