English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (2 milliseconds)
English Persian
mixed crystal کریستال مخلوط
mixed crystal کریستال امیخته
Other Matches
mixed مخلوط
mixed مرکب
mixed مختلط
mixed یکان مختلط
mixed توام
(get or become) mixed up <idiom> گیج شدن ،سردرگم شدن
mixed درهم
mixed قاتی
mixed امیخته
mixed up گیجشدن قاطیکردن
get mixed up <idiom> گیج شدن
mixed bag آش شله قلمکار
mixed strategy استراتژی ترکیبی
random mixed مخلوط شدن به طور شانسی
mixed marriage پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
mixed tides کشندهای امیخته
mixed system نظام مختلط
mixed strategy استراتژی مختلط
mixed semiconductor نیمرسانای مخلوط
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mixed bathing اب تنی مرد و زن با هم
mixed reinforcement تقویت مختلط
mixed policy بیمه نامه مختلط
mixed pairs مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
mixed glue چسب مخلوط
mixed gas گاز مخلوط
mixed gas گاز امیخته
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
mixed flow جریان مرکب
mixed laws قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
mixed capitalism سرمایه داری مختلط
mixed glue چسب ترکیبی
mixed goods کالاهای مختلط
mixed government حکومت مختلط
mixed environment محیط درهم
mixed number عددمختلط
mixed number عدد امیخته
mixed number عدد مرکب
mixed mode باب امیخته
mixed highs بسامدهای زیاد مخلوط شده
mixed graze توام زمین
mixed government حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
mixed air توام هوا
mixed bag هرچیز قاتی پاتی
mixed bag جورواجور
mixed grill نوعیغذایکبابی
mixed farming مزرعهمخصوصکاشتمحصولونگهداریحیوانات
mixed blessing کمکحاللذتبخشودرعینحالگاهیمشکلساز
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
mixed doubles دونفره مختلط
mixed economy سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed economy اقتصاد مختلط
mixed economies سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
applied or mixed ریاضیات علمی
mixed economies اقتصاد مختلط
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
mixed radix notation نشان گذاری امیخته مبنا
mixed crude oil نفت خام مخلوط
mixed cerebral dominance برتری نامتمایز مخ
mixed cycle engine موتور سرسرخ
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
ready mixed concrete بتن اماده
transit mixed concrete بتن اماده
ready mixed paints رنگهای مخلوط اماده
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal بلور
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal کریستال
crystal بلور کوارتز
crystal شفاف
crystal زلال بلوری کردن
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal lattic شبکه کریستالی
metal crystal بلور فلز
crystal button ریسهکریستالی
single crystal تک بلور
crystal clear واضح-مبرهن
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
molecular crystal بلور مولکولی
monovalent crystal بلور تک والانسی
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
quartz crystal بلور کوارتز
quasi crystal شبه بلور
crystal drop اشککریستالی
rock crystal سنگ بلور
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
ionic crystal بلور یونی
crystal balls انتن رادار
crystal filter صافی بلورین
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal gazing بلور بینی
crystal glass بلور
crystal grain دانه بلوری
crystal growth رشد بلور
crystal lattice شبکه بلورین
crystal lattice شبکه بلوری
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلور
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal pendant اویز
crystal energy انرژی بلور
crystal diode دیود
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal کریستال مایع
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
atomic crystal بلور اتمی
cast crystal بلور ریخته
colored crystal بلور سنگین
covalent crystal بلور کووالانسی
valence crystal بلور کووالانسی
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal axis محور کریستال
crystal control تنظیم با بلور
crystal defect نقص بلور
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal diode دیود بلوری
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal pickup پیک اپ کریستالی
crystal transducer مبدل
iceland crystal بلور ایسلند
host crystal بلور زمینه
crystal water اب تبلور
detecting crystal بلور اشکارساز
distorted crystal بلور واپیچیده
filter crystal کریستال صافی
crystal ball انتن رادار
ideal crystal کریستال ایده ال
host crystal بلور میزبان
crystal system دستگاه بلور
crystal structure ساختار بلور
crystal plane سطح کریستالی
crystal plane سطح بلوری
crystal plane صفحه بلور
crystal pulling بلور پردازی
crystal rectifier دیود
crystal rectifier دو قطبی بلورین
crystal set رادیوی ترانزیستوری
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set گیرنده اشکارساز
crystal transducer کریستالی
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
crystal field theory نظریه میدان بلور
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
Dont confuse the issue . Dont get it all mixed up . شلوغش نکن
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com