English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
mnemonic system نظام یادیار
Other Matches
mnemonic وابسته به قوه حافظه
mnemonic حفظی نام حفظی
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
mnemonic برای بار کردن در ثبات A
mnemonic حفظی
mnemonic نام حفظی
mnemonic یادمان
mnemonic حامت مختصر کلمه یا تابع که برای یادآوری کمک میکند.
mnemonic opcode رمزالعمل حفظی
mnemonic code رمز حفظی
mnemonic symbol نماد حفظی
mnemonic code کد یادمان
mnemonic language زبان یادمان
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system سازگان
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
i.f.f. system دستگاه تشخیص
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
c.g.s. system دستگاه سگث
system سامانه
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
value system نظام ارزشها
system اسلوب
system دستگاه
system تشکیلات
system سازمان
system سیستم
system جهاز
system نظام
system نظم منظومه
system قاعده رویه
system طرز اسلوب
system سلسله رشته
system همست
system همستاد روش
system طریقه
system نظام سیستم
system روش اصول
system ترتیب
system طرز روش
system سلسله
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system رشته دستگاه
system نظم ترتیب
system منظومه
system اصول وجود
system مجموعه سازمان
interactive system سیستم فعل و انفعالی
system library کتابخانه سیستم
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
indeterminate system آن قابل پیش بینی نیست
system log شرح ماوقع سیستم
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
irrigation system شبکه ابیاری
interphone system سیستم تلفنی
system international سیستم بین المللی
system interrupt وقفه سیستم
system loader بارکننده سیستم
integrate system سیستم مجتمع
induction system سیستم مکش
system of units سلسه احاد
system of units دستگاه یکانها
system of forces دستگاه نیروها
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
information system سیستم اطلاعاتی
system mangement مدیریت سیستم
information system سیستم اطلاعات
system maintenance تامین و نگهداری سیستم
system log گزارش روزانه عملیات سیستم
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
system of units دستگاه واحدها
isolated system سیستم منزوی
management system سیستم مدیریت
system engineering مهندسی سیستم
magnet system سیستم اهنربایی
magnetic system سیستم مغناطیسی
system dynamics شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
system dynamics پویائی نظام
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system disk دیسک سیستم
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
management system سیستم اداره
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم
market system نظام بازار
lymphatic system دستگاه لنفاوی
system file فایل سیستم
system floder مخزن سیستم
system engineer مهندس سیستم
system installation نصب سیستم
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
system implementation پیاده سازی سیستم
system generator مولد سیستم
system generation تولید سیستم
limbic system دستگاه کناری
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system generation ایجاد سیستم
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
filing system نرم افزار مرتب سازی فایل
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design طرح سیستم
freshwater system سیستم لوله کشی اب شیرین
system's design ساختمان سیستم
system unit محفظه سیستم
geniculostriate system دستگاه مخطط زانویی
geocentric system دستگاه زمین مرکزی
giorgi system دستگاه جورجی
system time ساعت سیستم
system time زمان سیستم
system testing ازمایش سیستم
system test ازمون سیستم
system study مطالعه سیستم
tandem system سیستم دو پشته
target system سیستم هدفها
formmal system سیستم صوری
filing system روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
the nervous system سلسله پیهای نباتی
text system سیستم متن
tetragonal system دستگاه چهار گوشهای
first signal system دستگاه علامتی اول
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
telephone system سیستم تلفن
fixed system توزیع ثابت اب
tectopulvinar system دستگاه بامی- پروانهای
tax system نظام مالیاتی
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
foreign value system نظام ارزشی بیگانه
system standard استانداردسیستم
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
system program برنامه سیستم
system priorities تقدم های سیستم
household system نظام خانوادگی
household system نظام تولیدخانوادگی
system planning طرح ریزی سیستم
hydraulic system سیستم هیدرولیک
system overhead مازاد سیستم
system overhead بالاسری سیتم
vantilating system سیستم تهویه
ignition system سیستم احتراق موتور
illuminating system سیستم روشنایی
system of ventilation سیستم تهویه
incentive system نظام تشویقی
system programmer برنامه نویس سیستم
system standard معیار سیستم
system software نرم افزار سیستم
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
system security حفافت سیستم
system resource وسیله سیستم
system resource منبع سیستم
system resolution تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset راه اندازی مجدد سیستم
system prompt اعلان سیستم
system programs برنامههای سیستم
system programming برنامه نویسی سیستم
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
open system نظام باز
payroll system سیستم پرداخت حقوق
phonetic system سیستم صوتی
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
spoils system سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
planetary system سیستم خورشیدی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
software system سیستم نرم افزاری
polyphase system دستگاه چندفاز
social system نظام اجتماعی
power system شبکه نیرو
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
parallel system شبکه موازی
supervisory system سیستم نافر
open system سیستم باز
open system سازگان باز
symmetrical system جریان متقارن
swiss system نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
operating system/ سیستم عامل دو
swiss system سیستم سویس
organ system دستگاه
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
rhombic system دستگاه راست گوشه
smyslov system سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
practical system دستگاه یکانهای عملی
railway system شبکه راه اهن
railway system سیستم راه اهن
rationing system نظام جیره بندی
rationing system نظام سهمیه بندی
russian system سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system توزیع تناوبی
recoil system سیستم دافع
recoil system دستگاه دافع توپ
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
road system شبکه راهسازی
redox system سیستم اکسایش- کاهش
road system شبکه راهها
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com