English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
English Persian
mode of execution طرز اجرا
mode of execution روش انجام کاری
Other Matches
execution اجرا
execution مدت زمان بین اجرای یک دستور
execution محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
execution خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
execution اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution اجرا [حکم دادگاه]
non execution عدم اجرا
to do execution خرابی وارداوردن
execution قتل
execution انجام
execution اعدام
execution ضبط توقیف
execution امضا
execution عمل کردن
execution بدار زدن اعدام اجرا کردن
stay of execution مجازبهتخطیازقانون
concurrent execution اجرای همزمان
command of execution فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
command of execution ریاست اجرایی
to carry into execution انجام دادن
execution time زمان اجرا
budget execution اجرای بودجه
carry into execution اجرا کردن
to carry into execution اجراکردن
execution time هنگام اجرا
execution time حین اجرا
execution time مدت اجرا
execution of wills اجرای وصایا
execution of judgments اجرای احکام
execution for debt اقدام برای طلب وصول
execution cycle چرخه اجرا
program execution اجرای برنامه
concurrent program execution اجرای همزمان برنامه
to suspend [stay] a ruling [proceedings] [the execution] تعلیق کردن حکمی [دعوایی ] [ اجرای حکمی] [قانون]
mode شیوه
mode طرز
mode روش
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode نما
mode رسم
mode سبک
TV mode رویتلوزیون
pi mode روش پی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
mode اسلوب
mode طرز طریقه
mode مد
mode باب
mode وجه
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
a la mode مد روز
a la mode متداول
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode یات مربوطه را وارد میکند
mode فرمان ODE
mode روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
overtype mode تایپ رویهم
mode of production وجه تولید
mode of production طرز تولید
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
mode of transport نوع حمل و نقل
mode of production شیوه تولید
mode interval فاصله نما
overtype mode حالت تایپ روی مطلب
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
mode of vibration شیوه ارتعاش
vibrational mode شیوه ارتعاش
move mode باب حرکت
multiplex mode حالت تسهیم
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
noisy mode باب پرخش
mode of transport روش حمل
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
mode of progression چکونگی یا طرزپیشرفت
multiplex mode وضعیت تسهیم
privileged mode وجه ممتاز
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
theoretical mode نمای نظری
VCR mode مدVCR
track mode روش تعقیب هدف
tuning mode حالتصدا
mode selector انتخابگرحالت
exposure mode دکمهتغیرفیلم
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
typeover mode حالت تایپ روی مطلب
wheel mode ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
slave mode حالت پیرو یا برده
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
privileged mode حالت ممتاز
mode selectors انتخابگرحالت
simplex mode باب سادک
protected mode حالت محفوظ
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode حالت واقعی
whirling mode نوسان شفت
burst mode وجه پشت سرهم
addressing mode باب نشان دهی
conversational mode باب محاورهای
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
conversational mode مد محاورهای
conversational mode حالت محاورهای
coupled mode روش کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
control mode باب کنترل
burst mode حالت پیوسته
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
command mode وضعیت دستوری
command mode حالت فرماندهی
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
browse mode حالت ویرایش کامل
browse mode حالت بررسی عمومی
burst mode وضعیت پشت سرهم
calculator mode مد ماشین حساب
batch mode باب دستهای
answer mode حالت پاسخ
answer mode حالت جواب
calculator mode وجه حسابگر
byte mode وضعیت بایت
byte mode وجه بایت حالت بایت
chararcter mode حالت دخشهای
edit mode مد ویرایش
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode حالت درج
local mode باب محلی
localizer mode روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
locate mode باب مکان یابی
master mode وضعیت اصلی
master mode حالت راهبر
mathematical mode مدل ریاضی
mixed mode باب امیخته
addressing mode وضعیت ادرس دهی
access mode باب دستیابی
mode indicator نشانگر حالت
input mode وضعیت ورودی
input mode حالت ورودی
glide mode روش پرواز ازاد
glide mode روش پرواز با مسیر باد
governing mode روش کنترل خودکار
governing mode روش کنترل
immediate mode commands فرامین مد صریح
iconic mode شیوه تصویرسازی حسی
graphics mode حالت نگاره سازی
mode of operation [Technology] کارکرد
mode of operation [Technology] عاملیت
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
automatic mode switching راه گزینی حالت خودکار
Sun mode position طریقهموقعیتخورشید
current mode logic منطق جریانی
data entry mode حالت ثبت داده ها
preferred cognitive mode شیوه شناختی مرجح
page mode ram حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
they schemed a mode of escape راه گریزی اندیشیدند
multiple exposure mode چندحالته
manual/automatic mode اتوماتیک
manual/automatic mode سبکدستی
focus mode selector انتخابگرکانون
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
copy output mode روکشخروجیکپی
Attitude of mind . Mode of thought . طرز فکر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com