English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
English Persian
mooring chain زنجیرمهار
Other Matches
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
mooring winch مهارگردان
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
mine mooring خوشه مین
mine mooring اتصال دادن مینها به همدیگر به وسیله سیم یا بند
mooring buoy بویه لنگر
mooring buoy بویه مهار
mooring line طناب مهار مین
mooring line سیم مهار
mooring swivel مدور چهار راه
mooring swivel خودگر مهار مین
mooring rope طناب مهار
mooring ring حلقه مهار
mooring swivel مدور مهار
mooring penant طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
mooring pendant سیم مهار
chain saw اره زنجیری
chain لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain saw اره برقی
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain مراجعه کنید به CATENA
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain دارد.
chain سری
chain سلسله سلسله مراتب
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain زنجیر
chain زنجیره
chain شبکه زنجیری
chain : زنجیرکردن
chain سلسله
chain رشته
chain کند وزنجیز حلقه
chain زنجیر
chain سلسله کوه
chain زنجیر مساحی
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain از کلمه قبلی
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
drag chain زنجیرکشش
markov chain زنجیره مارکف
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
daughter chain زنجیر نوزاد
daughter chain زنجیر فرعی
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
parent chain زنجیر مادر
endless chain زنجیر مدور
measuring chain زنجیر مساحی
grab chain زنجیر قلاب دار
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
gunters chain زنجیرزمین پیمایی
hoisting chain زنجیر بالابر
elevating chain زنجیر بالابر
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
homoatomic chain زنجیر جور اتم
link chain زنجیر رابط
link chain زنجیر اتصال
drag chain عایق
lock chain زنجیربرای بستن چرخ
lost chain زنجیره از دست رفته
lost chain زنجیره گم شده
markov chain زنجیر مارکوف
load chain زنجیر بار
parent chain زنجیر اصلی
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
chain stay محلقرارگیریزنجیر
chain of neurons نرونهایزنجیرهای
chain of dunes زنجیرتلمسه
chain guide محافظزنجیر
chain drive زنجیرهکششی
chain brake عایقزنجیر
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
chain stitch بافت زنجیری
chain wheel A زنجیریچرخهیA
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
safety chain زنجیرهامنیت
lifting chain زنجیربالابر
drive chain زنجیرهراندن
chainsaw chain تیغهارهدرختبری
chain wheel B زنجیریچرخهیب
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
surveyor's chain پاپیمایشگری
surveyor's chain زنجیر مساحی
studded chain حلقه زنجیر میان دار
sprocket chain زنجیر دندانه دار
skid chain زنجیر چرخ
side chain زنجیر جانبی
print chain زنجیر چاپ
pointer chain زنجیر اشاره گرها
surveyor's chain زنچیر سنجش
tire chain زنجیر چرخ
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
chain letters نامهی زنجیری
chain letter نامهی زنجیری
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
tire chain زنجیر یخ شکن
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain crew متصدیان اندازه گیری
chain clamp گیره زنجیری
chain case جعبه زنجیر
chain case جعبه محافظ زنجیر
chain cable زنجیر لنگر
chain bridge پل معلق
chain bridge پل زنجیری
chain block قرقره
chain effects اثرات زنجیری
chain field فیلد اتصال
chain locker انبار زنجیر
chain hook هوک زنجیر
chain hook دیلم زنجیر لنگر
chain hob دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain guage اشل زنجیری
chain grab زنجیر گیر
chain gang هم زنجیر
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain banking بانکداری زنجیری
block chain زنجیردوچرخه
chain reaction واکنش زنجیرهای
chain reaction واکنش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain reactions واکنش زنجیرهای
band chain زنجیر مساحی
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain polymerization بسپارش افزایشی
food chain زنجیره غذایی
chain saws اره برقی
chain saws اره زنجیری
chain mail زره زنجیری
chain locker چاله زنجیر
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
chain survey نقشه برداری زنجیری
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain stopper خفت زنجیری
chain wheel چرخ زنجیر
chain sprocket چرخ زنجیر
chain splice پیوند زنجیری
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
chain track مسیر زنجیر
chain reactions واکنش زنجیری
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
crane chain زنجیر جرثقیل
closed chain زنجیر حلقهای
chain work کار زنجیرهای
chain winding سیم پیچ زنجیری
chain rule قانون زنجیری
chain reflex بازتاب زنجیرهای
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain pipe لوله زنجیر
chain pipe دهانه چاله زنجیر
chain of evacuation سیستم تخلیه
chain of evacuation سیستم اخراجات
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
chain of command سلسله مراتب
chain printer چاپگر زنجیری
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain pulley قرقره زنجیر
chain react دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
carbon chain polymer بسپار زنجیر کربنی
chain growth polymerization بسپارش زنجیری
open chain compound سیستم باز
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
daisy chain interrupt یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
chain check stopper سیم نگهدار
chain growth polymerization بسپارش افزایشی
chain of authorities of a tradition اسناد
straight chain structure ساختار راست زنجیر
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
side chain substitution استخلاف در زنجیر جانبی
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
long chain polymer بسپار بلند زنجیر
chain pipe wrench اچارزنجیرهای
free radical chain reaction واکنش زنجیری رادیکالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com