English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English Persian
most significant character رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
Other Matches
significant معنی دار
significant یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
most significant پراهمیت ترین
least significant کم اهمیت ترین
significant پر معنی
significant مهم
significant قابل توجه حاکی از
significant عمده
significant آنچه معنای مخصوصی دارد
more significant اهم
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
most significant digit رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
most significant digit با اهمیت ترین رقم
significant digits ارقام معنی دار
significant effect اثر مهم
most significant digit با ارزش ترین رقم
significant figure رقم با معنی
significant effect اثر معنی دار
most significant bit با ارزش ترین بیت
significant digit رقم معنی دار
least significant digit کم اهمیت ترین رقم
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
least significant digit رقم با کمترین ارزش
least significant digit مشابه 5781
least significant bit کم اهمیت ترین بیت
most significant bit با اهمیت ترین بیت
significant difference تفاوت معنادار
She gave me a significant ( knowing ) look . نگاه پر معنی یی به من کرد
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
The matter assumed significant proportions. دامنه کار با لاگرفت
character per second کاراکتر درثانیه
character per second دخشه در ثانیه
character دخشه
character منش
character نویسه
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character حرف
character صفت اختصاصی
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character صفت
character سیرت
character مجسم کردن شخصیت
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character رقم
character خط
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character نهاد سیرت
character خیم
character علامت
character دخشه کاراکتر
in character <idiom> مثل معمول
character مونه
character عدد صحیح خصوصیت
graphic character دخشه نگارهای
global character کاراکتر سراسری
genital character منش تناسلی
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
gap character دخشه شکاف پر کن
functional character دخشه وفیفه بندی
exploitative character منش بهره کش
forbidden character دخشه ممنوعه
identification character علامت مشخصه
membership character ویژگی عضویت
illigal character کاراکتر غیر مجاز
ionic character خصلت یونی
illigal character کاراکتر غیرقانونی
escape character ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
illigal character دخشه غیر مجاز
magnetic character دخشه مغناطیسی
magnetic character کاراکتر مغناطیسی
escape character کاراکتر گریز
new line character دخشه تعویض سطر
sign character دخشه علامت نما
null character دخشه پوچ
special character دخشه
special character ویژه
special character دخشه ویژه
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character correction نمایشتغییرات
extended character دکمهبازکنندهصفحه
He has a clean character. اخلاقا" آدم سالمی است
historic character [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
out of character [OOC] دور از منش من
separating character دخشه جدا ساز
rub out character دخشه پاک کن
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
null character کاراکتر تهی
numeric character دخشه عددی
sync character کاراکتر همگام
numeric character کاراکتر عددی
optical character دخشه نوری
optical character کاراکتر نوری
oral character منش دهانی
pad character حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
pad character کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
receptive character منش پذیرا
reserved character کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
aknowledge character کاراکتر مورد قبول
character generator مولد کاراکتر
character graphics نگاره سازی دخشهای
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
character neurosis روان رنجوری منش
character per inch دخشه در اینچ
blank character دخشه
character per inch کاراکتر دراینچ
character pitch تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
character pitch pica
character pitch type elite
character printer چاپگر دخشهای
character printer چاپگرعلامتی
character printer چاپگر کاراکتری
character generator دخشه زا
character fill پر کردن کاراکترها
alphanumeric character دخشههای الفبا عددی
anal character منش مقعدی
backspace character دخشه پسبرد
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
blank character فاصله
blank character کاراکتر تهی
blank character کاراکتر جای خالی
blank character دخشه فاصله
character analysis تحلیل منش
character checking تست کاراکتری
character code رمز دخشهای
character code کد کاراکتری
character code رمز کاراکتر
character density تراکم دخشه ها
character density تراکم کاراکترها
character disorder اختلال منش
character reader دخشه خوان
character recognition دخشه شناسی
enquiry character کاراکتر پرس و جو
check character کاراکتر مقابلهای
character training پرورش منش
character trait صفت منشی
check character دخشه مقابلهای
check character علامت مقابلهای
coded character دخشه رمزی
erase character دخته پاک کن
compliant character منش تسلیم گر
control character دخشه کنترل
control character علامت کنترلی
control character دخشه کنترلی
crc character کاراکتر CRC
control character کاراکتر کنترلی
character table جدول شناسایی
character template مبدل کاراکتری
character set مجموعه علائم
character set دخشکان
character sketch شمایل
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
erase character حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
character recognition تشخیص کاراکتر
character string رشته کاراکتری
character string رشته دخشهای
accuracy control character دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
alphabetic character set رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
wild card character نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
alphabetic character set حروفی که
alphabetic character set الفبا را می سازند
There is not a single stain on your character . هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد
numeric character set دخشگان عددی
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
fully formed character کاراکتر تمام شکل یافته
optical character reader کاراکترنوری خوان
line feed character دخشه تعویض پذیر
character oriented protocol پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
optical character reader دخشه خوان نوری
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
character mapped display نمایش طرح دخشهای
partial ionioc character خصلت جزیی یونی
passive aggressive character منش نافعال- پرخاشگر
character based program برنامه دخشه
character based program برنامه مبتنی بر کاراکتر
communication control character کاراکتر کنترل ارتباطی
print control character کاراکتر کنترل چاپ
error control character کاراکتر کنترل خطا
negative acknowledge character کاراکتر تصدیق منفی
variable length character encoding رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
magnetic ink character reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com