Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 164 (8 milliseconds)
English	Persian
motion study	حرکت پژوهی
motion study	مطالعه ی حرکت
motion study	تحرک سنجی
Search result with all words
time and motion study	بررسی زمان و حرکت
Other Matches
I have to study	من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
study	طرح ازمایشی
study	تحقیق
study	بررسی
study	بررسی کردن
to study up	خود را اماده امتحانات کردن
study	عیار گرفتن
study	محک زدن
study	مطالعه کردن
study	بررسی کردن
study	تحقیق کردن
study	ارزیابی کردن
study	سنجیدن
study	تحصیل کردن مطالعه کردن
study	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
self study	مطالعه پیش خود
study	درس خواندن خوانش
s.for study	ذوق تحصیل
s.for study	میل به تحصیل
study	تجزیه کردن
to study out	با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
study	غور بررسی
study	مطالعه
study	درس
study	تحصیل
brown study	عالم رویا و هپروت
study habits	عادتهای مطالعه
system study	مطالعه سیستم
field study	بررسی میدانی
threat study	بررسی توسعه تهدید دشمن
time study	بررسی زمانی
to make a study of something	برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
case study	مورد پژوهی
he applied him self to study	دست بتحصیل زد
graduate study	تحصیلات دانشگاهی
feasibility study	مطالعه امکان سنجی
staff study	بررسی ستادی
to study persian	زبان فارسی تحصیل کردن
study for bar	دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
to make a study of something	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
pilot study	بررسی مقدماتی
my unwillingness to study	بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
What is your branch of study?	رشته تحصیلیتان چیست ؟
methodical study	بررسی روشمند
to study for the bar	تحصیل حقوق کردن
threat study	بررسی امکانات رزمی دشمن
he applied him self to study	مشغول تحصیل شد
to study for the bar	درس حقوق خواندن
feasibility study	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
feasibility study	مطالعه امکانپذیری
capability study	مطالعه امکان انجام کار
child study	کودک پژوهی
empirical study	بررسی تجربی
area study	بررسی منطقه
application study	بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
application study	بررسی پذیرش اماد
empirical study	بررسی ازمودی
case study	بررسی موردی
feasability study	مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
feasability study	مطالعات اجرایی
feasibility study	امکان سنجی
area study	بررسی منطقهای
methods of economic study	روشهای مطالعه علم اقتصاد
time study man	وقت نگه دار
symonds' picture study test	ازمون تفسیر تصاویرسایموندز
rozenzweig picture frustration study	ناکامی سنج مصورروزنزوایگ
After dinner he likes to retire to his study.	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
motion	اشاره کردن
motion	طرح دادن
motion	پیشنهادکردن
motion	تکان
motion	حرکت
motion	جنبش
motion	جنب وجوش
motion	پیشنهاد
allport vernon lindzey study of values	ارزش سنج الپورت- ورنون- لیندزی
uniform motion	حرکت متشابه
vibrational motion	حرکت راتعاشی
to put in motion	بحرکت در اوردن
to put in motion	در جنبش دراوردن
to set in motion	بجریان انداختن به جنبش اوردن
to put in motion	راه انداختن
to put in motion	بکار انداختن
to set in motion	راه انداختن
slow motion	کند نمایی
slow motion	حرکت کند
slow-motion	برپیچسرخورنده
To set in motion.	بحرکت ؟ رآوردن
equation of motion	معادله حرکت [فیزیک]
motion [politic]	پیشنهاد
to decide on a motion	در مورد تقاضایی تصمیم گرفتن
to carry a motion	پیشنهادی را اجرا کردن
slow motion	کند جنبی
slow motion	کند
wave motion	انتشار موج
transitional motion	حرکت انتقالی
translational motion	حرکت انتقالی
upward motion	حرکت رو به بالا
vortex motion	حرکت گردابی
wave motion	حرکت موجی
wave motion	حرکت موج
motion pictures	سینما
drift motion	حرکت سوقی
equations of motion	معادلات حرکت
forward motion	جنبش پیشرو
harmonic motion	الحان مرکب
harmonic motion	اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
motion analysis	تحلیل حرکات
motion analysis	تجزیه حرکت
harmonic motion	حرکت هماهنگ
nonliner motion	حرکت غیرخطی
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
constant of motion	ثابت حرکت
motion picture	سینما
apparent motion	حرکت فاهری
ballistic motion	حرکت پرتابی
circular motion	حرکت مستدیر
circular motion	حرکت دایرهای
circular motion	حرکت گردشی
compound motion	حرکت مرکب
compound motion	حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
conrotatory motion	چرخش همسو
oscillating motion	حرکت نوسانی
oscillatory motion	جنبش تاب وار
oscillatory motion	نوسان
range of motion	دامنه حرکت
relative motion	حرکت نسبی
retrograde motion	حرکت رجعی
rotary motion	حرکت دایرهای
rotational motion	حرکت چرخشی
sampling in motion	نمونه برداری در حال انتقال
set in motion	راه انداختن
simple motion	حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
helicoidal motion	حرکت پیچی یا مارپیچی
to make a motion	اشاره کردن
proper motion	حرکت خاص
to make a motion	پیشنهاد کردن بر ان شدن
polar motion	وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
perpetual motion	حرکت دائم
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
newton's laws of motion	قوانین نیوتون
slow motion picture	تصویر با حرکت اهسته
horizontal motion lock	دستهتنظیمافقی
simple harmonic motion	حرکت هماهنگ ساده
newton's laws of motion	قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion	قوانین حرکت نیوتن
damped harmonic motion	حرکت هماهنگ میرا
perpetual motion machine	ماشین خودکار دائمی
perpetual motion machine	ماشین با حرکت دائم
lagrange's equations of motion	معادلات حرکت لاگرانژ
to carry a motion by acclamation	درخواستی [رأیی] را بوسیله بله گفتن اکثریت پذیرفتن
hamilton's equations of motion	معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
simple harmonic motion	حرکت نوسانی ساده
laws of motion of capitalism	قوانین حرکت سرمایه داری
transmission of the rotary motion to the rotor	ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
steady state wave motion	حرکت موجی پایا
main motion [at a party conference etc.]	دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
To get things moving. To set the wheels in motion.	کارها راراه انداختن
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
To get things moving. To set the ball rolling. To set the wheels in motion.	کارها را بجریان انداختن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com