English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
multi chamber klin کوره چند محفظهای
Other Matches
double chamber type tunnel klin بوته ی نوع تونلی دو اطاقکی
double chamber type tunnel klin کوره تونلی دو محفظهای
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
rotary klin کوره گردان
brick klin کوره اجرپزی
klin drying خشک کنندگی کوره
calcining klin کوره تدلیس
calcining klin بوته تصفیه
lime klin کوره اهک پزی
rotary klin کوره دوارسیمان
tunnel klin کوره کانالی کوره تانل
seasoning klin کوره ویژه خشک کردن
tunnel klin کوره تونلی
rotary cement klin کوره سیمان دوار
dolomite calcining klin کوره دولومیت
lime burning klin کوره اهک پزی
multi در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi- در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi purpose چند منظوره
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
multi-millionaire بسیار پولدار
multi user چند کاربری
multi-millionaire بسیار ثروتمند
multi-millionaires بسیار پولدار
multi-millionaires بسیار ثروتمند
multi mate مالتی میت
multi level چند سطحی
multi pass چند گذری
multi platform که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi ply چند لا
multi meter سنجه چند کاره
multi disk سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi address با چند نشانی
multi way switch کلید تبدیل
multi way machine دستگاه چند راهه
multi way switch کلید چند راهه
multi tasking اجرای چندین کار
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi stage چند مرحلهای
multi stage چند طبقه
multi tasking همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi-coloured چندرنگه
multi-storey چندطبقه
multi channel چند کاناله
multi contact چند قطبی
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi valued چند ارز
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi electrode valve لامپ چند قطبی
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi circuit switch کلید سری
multi blade grap قلاب چند تیغه
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
multi window editor برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi color recorder نگارنده چند رنگ
multi conductor cable کابل چند رشتهای
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable کابل افشان
multi flame burner اجاق چند شعله
multi variate analysis تحلیل چند متغیره
multi speed motor موتور چند سرعتی
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment ازمایش چند مرحلهای
multi stage press پرس چند طبقه
multi stage production تولید چند مرحلهای
multi stage scaffolding داربست چند طبقه
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi strand machine دستگاه چند رشتهای
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
multi-ply yarn نخ چند لا
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
multi span bridge پل چند دهانه
multi segment magnetron ماگنترون با اند چند تیغهای
multi jet blowpipe بوری چند شعله
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
multi layer weld جوشکاری چند لایه
multi line spectrum طیف چند خطی
multi part stationery کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi-ply plywood تختهچندخط
multi-purpose ladder نردبانچندمنظوره
multi prupose project طرح چند منظوره
multi purpose machine ماشین چند کاره
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
A multi-storey building. ساختمان چندین طبقه
multi grid tube لامپ چند شبکه
multi scan monitor مشابه 6632
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
chamber جان لوله حفره
chamber اپارتمان در اطاق قرار دادن
chamber جا دادن
chamber اطاق خرج
chamber اطاق
chamber خزانه لوله
chamber خوابگاه
chamber حفره
chamber محفظه
chamber خزانه فشنگ در اسلحه
chamber دفترکار
chamber فشنگ خوریاخزانه
chamber خان
chamber حجره
chamber اتاق خواب خوابگاه
chamber تالار
chamber اتاق
multi-storey car park پارکینگ چند طبقه
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
multi-storey car park پارکینگ طبقاتی
multi spindle drilling machine ماشین مته با چند هرزگرد
multi strike printer ribbon ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
reaction chamber اطاق واکنش
lock-chamber منفذقفل
chamber orchestra ارکستر مجلسی
ante-chamber اتاق انتظار
bell-chamber [اتاقی با یک یا چند ناقوس بزرگ در قاب]
specimen chamber اتاقکنمونه
pulp chamber حفرهمغزی
turbolence chamber اطاق جریان گردابی
surge chamber مخزن تعادل
starting chamber محفظه استارت
star chamber جابرانه وسری
star chamber دادگاه عالی مدنی وجنایی
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
regenerative chamber اطاقک رژنراتیو
reaction chamber محفظه فعل و انفعال
presence chamber بار گاه
presence chamber اطاق بار یا پذیرایی
pneumatic chamber اتاقک فشارسنج
vacuum chamber اتاق خلاء
chamber music موسیقی مجلسی
press chamber حفرهفشار
powder chamber حفرهگرد
posterior chamber حفرهپسین
photographic chamber اتاقکعکاسی
mixing chamber روزنهآمیزش
magma chamber ماگما
firing chamber حفرهسوخت
expansion chamber دریچهانبساط
cartridge chamber گلولهفشنگ
anterior chamber حفرهپیشین
chamber orchestras ارکستر مجلسی
plenum chamber محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
gas chamber محفظه اعدام با گاز
chamber counsel وکیل مشاور
chamber furnace کوره محفظه دار
chamber maid کلفت
chamber maid کنیز
chamber maid خادمه
chamber of commerce اطاق بازرگانی
chamber of commerce اطاق تجارت
chamber of commerce اتاق بازرگانی
chamber of commerce اتاق تجارت
chamber of commerce اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
chamber of deputies مجلس نمایندگان
chamber of shipping اتاق کشتیرانی
chamber counsel مشاورحقوقی
buffer chamber جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
gas chamber اطاق خرج
gas chamber محفظه باروت
guest chamber اطاق مهمان
chamber pot لگن
chamber pots لگن
air chamber مخزن هوا
air chamber محفظه هوا
bed chamber خوابگاه
bed chamber شبستان
breech chamber محفظه خرج انفجار
bride chamber حجله
bubble chamber اتاقک حباب
buffer chamber اطاق خرج
chamber of shipping انجمن صاحبان کشتی
chamber of trade اتاق بازرگانی
chamber of trade اتاق تجارت
council chamber انجمن گاه
drying chamber اطاق مخصوص خشک کردن
dumb chamber اطاق بی روزنه
exhaust chamber اطاقک خروجی
ionization chamber اتاقک یون
grit chamber اطاق اخال گیری
heating chamber اطاق گرمکن
intake chamber محفظه ورودی
ionization chamber اتاقک یونش
cooling chamber اطاقک سرد کننده
lethal chamber اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
checker chamber اطاقک مشبک
cloud chamber اتاقک ابر
ion chamber اتاقک یونش
coking chamber اطاقک کک سازی
gas chamber اطاق گاز
combustion chamber اطاق انفجار
combustion chamber اطاق خرج
combustion chamber محفظه احتراق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com