Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (8 milliseconds)
English
Persian
multi mate
مالتی میت
Other Matches
mate
لنگه
mate
مات
mate
معاون کشتی معاون ناخدا
mate
کمک ناخدا
mate
جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
mate
جفت گیری یاعمل جنسی کردن
mate
شاه مات کردن
mate
جفت
mate
همسر
mate
کمک رفیق
mate
همدم
mate
شاگرد
team-mate
همگروه
team-mate
یار
mate's receipt
رسید کاپیتان کشتی
mate's receipt
رسیدکاپیتان کشتی
mate's receipt
رسیدافسر ارشد کشتی
mate's receipt
رسید معاون ناخدا
machinist's mate
ماشین ساز
machinist's mate
چرخکار
machinist's mate
ماشین کار
running mate
متحد انتخاباتی
running mate
نامزد معاونت ریاستجمهوری
running mate
اسب همگام
room mate
هم اتاق
school mate
هم مدرسه
school mate
هم شاگردی
smothered mate
مات مختنق
soul mate
محبوب
soul mate
معشوق
soul mate
دلبر
torpedoman's mate
درجه دار متخصص اژدر
troitzky mate
مات ترویتسکی
legal's mate
مات لگال
aerographer's mate
کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
anastasia's mate
مات اناستازیا
boden's mate
مات بودن
case mate
پناهگاه توپ
case mate
بمب پناه جای نصب توپ درناو
case mate
پناهگاه توپ پناهگاه بمب جای نصب توپ در ناو
cook's mate
کمک اشپز
cook's mate
شاگرد اشپز
gunner's mate
تعمیر کارتوپ
gunner's mate
مکانیسین توپ
electricians mate
تکنیسین برق
electricians mate
برقی
driver's mate
شاگرد راننده
diver's mate
یار اب باز که اورا ازاب بالا می کشد
diver's mate
صیاب
construction electrician mate
تکنیسین برق ساختمان
This canary and its mate are in the same cage
این قناری وجفتش در یک قفس هستند
Where is the mate ( companion ) of this glove ?
لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
corrosive subli mate
داراشکنه فرنگی
multi-
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-millionaire
بسیار پولدار
multi stage
چند طبقه
multi tasking
اجرای چندین کار
multi tasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi user
چند کاربری
multi valued
چند ارز
multi-storey
چندطبقه
multi-millionaires
بسیار ثروتمند
multi way machine
دستگاه چند راهه
multi way switch
کلید چند راهه
multi way switch
کلید تبدیل
multi-coloured
چندرنگه
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi-millionaire
بسیار ثروتمند
multi stage
چند مرحلهای
multi purpose
چند منظوره
multi contact
چند قطبی
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi ply
چند لا
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi pass
چند گذری
multi channel
چند کاناله
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi disk
مربوط به چندین نوع دیسک
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi meter
سنجه چند کاره
multi address
با چند نشانی
multi level
چند سطحی
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi electrode valve
لامپ چند قطبی
multi flame burner
اجاق چند شعله
multi grid tube
لامپ چند شبکه
multi jet blowpipe
بوری چند شعله
multi-ply yarn
نخ چند لا
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable
کابل افشان
multi-chain necklaces
گردن بند چند زنجیره
A multi-storey building.
ساختمان چندین طبقه
multi blade grap
قلاب چند تیغه
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi bus system
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi-purpose ladder
نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood
تختهچندخط
multi chamber klin
کوره چند محفظهای
multi circuit switch
کلید سری
multi color recorder
نگارنده چند رنگ
multi variate analysis
تحلیل چند متغیره
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
multi window editor
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
multi stage amplifier
امپلی فایر چند طبقه
multi purpose machine
ماشین چند کاره
multi prupose project
طرح چند منظوره
multi speed motor
موتور چند سرعتی
multi span bridge
پل چند دهانه
multi segment magnetron
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi scan monitor
مشابه 6632
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
multi stage press
پرس چند طبقه
multi stage production
تولید چند مرحلهای
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi part stationery
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi level planning
برنامه ریزی چند سطحی
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi stage scaffolding
داربست چند طبقه
multi line spectrum
طیف چند خطی
multi-storey car park
پارکینگ طبقاتی
multi span deap beam
تیر تیغه چند دهانه
multi spindle drilling machine
ماشین مته با چند هرزگرد
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park
پارکینگ چند طبقه
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub
پروه انس لامپ چند قطبی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
یونیماک
[حمل و نقل]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com