Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
multi window editor
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
Other Matches
editor
ویراستار
sub-editor
ویراستار
editor
سردبیر روزنامه
editor
نرم افزازی که فقط یک خط از برنامه اصل قابل ویرایش در آن در هر لحظه است
editor
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد بخشی از فایل را انتخاب کند و تغییر دهد یا حذف کند
editor
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor
ویرایشگر
linkage editor
ویراستار پیوندی
city editor
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
symbolic editor
ویرایشگر سمبلیک
text editor
ویرایشگر متن
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi address
با چند نشانی
multi ply
چند لا
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi purpose
چند منظوره
multi disk
مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi pass
چند گذری
multi stage
چند طبقه
multi stage
چند مرحلهای
multi-coloured
چندرنگه
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi channel
چند کاناله
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi-storey
چندطبقه
multi tasking
اجرای چندین کار
multi valued
چند ارز
multi way machine
دستگاه چند راهه
multi way switch
کلید چند راهه
multi contact
چند قطبی
multi way switch
کلید تبدیل
multi mate
مالتی میت
multi meter
سنجه چند کاره
multi-millionaires
بسیار ثروتمند
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi-millionaire
بسیار ثروتمند
multi-millionaire
بسیار پولدار
multi user
چند کاربری
multi tasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi level
چند سطحی
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi blade grap
قلاب چند تیغه
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
multi part stationery
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi electrode valve
لامپ چند قطبی
multi flame burner
اجاق چند شعله
multi grid tube
لامپ چند شبکه
multi jet blowpipe
بوری چند شعله
multi conductor cable
کابل چند رشتهای
multi contact plug
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable
کابل افشان
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi bus system
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi line spectrum
طیف چند خطی
multi chamber klin
کوره چند محفظهای
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
multi circuit switch
کلید سری
multi color recorder
نگارنده چند رنگ
A multi-storey building.
ساختمان چندین طبقه
multi stage amplifier
امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment
ازمایش چند مرحلهای
multi stage press
پرس چند طبقه
multi stage production
تولید چند مرحلهای
multi stage sampling
نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding
داربست چند طبقه
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi strand machine
دستگاه چند رشتهای
multi level planning
برنامه ریزی چند سطحی
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi variate analysis
تحلیل چند متغیره
multi-purpose ladder
نردبانچندمنظوره
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multi-ply plywood
تختهچندخط
multi-chain necklaces
گردن بند چند زنجیره
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
multi scan monitor
مشابه 6632
multi purpose machine
ماشین چند کاره
multi segment magnetron
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi span bridge
پل چند دهانه
multi prupose project
طرح چند منظوره
multi-ply yarn
نخ چند لا
multi speed motor
موتور چند سرعتی
multi-storey car park
پارکینگ طبقاتی
multi-storey car park
پارکینگ چند طبقه
multi strike printer ribbon
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi span deap beam
تیر تیغه چند دهانه
multi spindle drilling machine
ماشین مته با چند هرزگرد
multi section type rotary switch
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub
پروه انس لامپ چند قطبی
window
پنجره دار کردن
window
پنجره
window
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
window
روزنه
window
ویترین دریچه
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
window
مشابه 10682
window
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
window
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
بیوه زن
go out the window
<idiom>
اثرش از بین رفته
by the window
کنار پنجره
to go to the window
به
[سوی]
پنجره رفتن
window-sills
لب پنجره
window-sill
هرهی پنجره
to lean out of the window
به پنجره تکیه دادن
screen window
پوششپنجره
louvred window
پنجرهیروزنهدار
worksheet window
پنجره صفحه کاری
sliding window
پنجرهمتحرک
pylon window
قسمتبازبرج
protective window
پنجرهحفافتی
playing window
پنجرهنمایش
window-sills
تختهی زیر پنجره
access window
مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
window-sills
هرهی پنجره
casement window
پنجرهیلولایی
landing window
پنجرهفرود
lattic-window
پنجره مشبک
window-sill
تختهی زیر پنجره
maintenance window
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
window-sill
لب پنجره
observation window
پنجرهدیدهبانی
panoramic window
پنجرهوسیع
basement window
پنجرهزیرزمین
types of window
انواعپنجره
window awning
پنجرهچادر
biforate window
پنجره دودر
bay-window
شاه نشین
bay-window
[پنجره ی بیرون زده ]
balanced window
پنجره چرخان
My desk is by the window.
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
to stand at
[by]
the window
کنار پنجره ایستادن
a seat by the window
یک صندلی کنار پنجره
The window is jammed.
پنجره گیر کرده است.
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
Could we have a table by the window?
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
cabinet-window
ویترین
chicago window
پنجره شیکاگویی
window curtain
پردهپنجره
French window
پنجره لولادار
laced window
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
Ipswich window
پنجره بالکن
window tab
برچسبپنجره
flanking window
نورگیر ثابت
eyebrow window
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eucharistic window
[نیم پنجره محراب]
double window
پنجره دو جداره
Diocletion Window
پنجره نیم دایره
cross-window
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
compss-window
پنجره کنسولی
window-shopping
نگاهکردناجناسبدونقصدخریدآنها
lattice window
پنجره مشبک
window seat
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window pane
جام پنجره
window-pane
جام پنجره
window-panes
جام پنجره
active window
پنجره فعال
balance window
پنجره چرخان
camera window
دریچه دیافراگم دوربین
cant bay window
کج پنجره
case window
پنجره لولادار
child window
پنجرهای در پنجره اصلی
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
compass window
شاه نشین نیم گرد
continuous window
پنجره سراسری
dormer window
پنجره شیروانی
oval window
روزنه بیضی
round window
روزنه گرد
window-frames
قاب پنجره
window-frame
قاب پنجره
lattice window
شباک
window dressing
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
window-dressing
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
bay window
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window
پنجره پیش امده
bay window
پیش امدگی ساختمان
bay window
شاه نشین
French window
اقشقشه
French window
درپنجرهای
sash window
اروسی
bow window
پنجره قوسی
bow window
پنجره پیش امده کمانی
window box
قاب پنجره
window-box
قاب پنجره
window-boxes
قاب پنجره
window frame
قاب پنجره
inactive window
پنجره غیرفعال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com