English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (5 milliseconds)
English Persian
multi-storey چندطبقه
Other Matches
A multi-storey building. ساختمان چندین طبقه
multi-storey car park پارکینگ چند طبقه
multi-storey car park پارکینگ طبقاتی
the second storey اشکوب دوم
storey اشکوب
the second storey طبقه دوم
storey طبقه
storey=story طبقه
storey=story اشکوب
story=storey طبقه
story=storey اشکوب
the upper storey طبقه فوقانی مخ
the upper storey اشکوب بالا
Attic storey [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
basement storey طبقه زیرزمین
basement storey اشکوب زیر زمین
blind storey تریبون کلیسا
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi purpose چند منظوره
multi ply چند لا
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi user چند کاربری
multi valued چند ارز
multi stage چند طبقه
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi stage چند مرحلهای
multi tasking همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi way machine دستگاه چند راهه
multi tasking اجرای چندین کار
multi way switch کلید چند راهه
multi way switch کلید تبدیل
multi platform که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi pass چند گذری
multi disk سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi channel چند کاناله
multi contact چند قطبی
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
multi-coloured چندرنگه
multi address با چند نشانی
multi level چند سطحی
multi-millionaire بسیار پولدار
multi-millionaire بسیار ثروتمند
multi-millionaires بسیار پولدار
multi-millionaires بسیار ثروتمند
multi mate مالتی میت
multi meter سنجه چند کاره
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
multi-ply yarn نخ چند لا
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
multi variate analysis تحلیل چند متغیره
multi window editor برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi-ply plywood تختهچندخط
multi-purpose ladder نردبانچندمنظوره
multi strand machine دستگاه چند رشتهای
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi part stationery کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi line spectrum طیف چند خطی
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
multi layer weld جوشکاری چند لایه
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
multi jet blowpipe بوری چند شعله
multi grid tube لامپ چند شبکه
multi flame burner اجاق چند شعله
multi electrode valve لامپ چند قطبی
multi blade grap قلاب چند تیغه
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable کابل افشان
multi conductor cable کابل چند رشتهای
multi color recorder نگارنده چند رنگ
multi circuit switch کلید سری
multi chamber klin کوره چند محفظهای
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi prupose project طرح چند منظوره
multi purpose machine ماشین چند کاره
multi stage amplifier امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment ازمایش چند مرحلهای
multi stage press پرس چند طبقه
multi stage production تولید چند مرحلهای
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding داربست چند طبقه
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi speed motor موتور چند سرعتی
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi span bridge پل چند دهانه
multi segment magnetron ماگنترون با اند چند تیغهای
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
multi scan monitor مشابه 6632
multi spindle drilling machine ماشین مته با چند هرزگرد
multi strike printer ribbon ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub پروه انس لامپ چند قطبی
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks] یونیماک [حمل و نقل]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com