Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
multiple cable joint
مفصل انشعاب
multiple cable joint
موف انشعاب
multiple cable joint
اتصال کابل چند رشتهای
Other Matches
multiple cable
کابل چند رشتهای
multiple conductor cable
کابل چند رشتهای
cable joint
مفصل اتصال کابل
cable joint
موف اتصال
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
multiple
گوناگون
multiple
ضرب چندتا
multiple
چندگانه
multiple
چند فاز چندگانه
multiple
چند برابر
multiple
مضروب
multiple
مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple
نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple
دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple
معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple
حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple
مضرب
multiple
چندلا گوناگون
multiple
مضاعف
multiple
چند
multiple
چندین
multiple
متعدد
multiple-choice
وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple wire
چند سیمه
multiple wire
چند رشتهای
multiple therapy
درمان تعاونی
common multiple
مضرب مشترک
multiple circuit
مدار چندگانه
multiple sclerosis
فلج چندگانه
multiple well system
سیستم چند چاهی
multiple transformer
مبدل با اتصال موازی
multiple telegraphy
تلگراف چندگانه
multiple regression
رگرسیون
multiple regression
چندمتغیری
multiple regression
رگرسیون چند گانه
multiple reinforcement
تقویت چندگانه
multiple regression
رگرسیون چند متغیره
multiple punch
منگنه چندگانه
multiple series
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple star
ستاره چندگانه
multiple stores
فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple precision
دقت چند برابر
multiple personality
شخصیت چندگانه
multiple cut off
برش چند متغیری
multiple correlation
همبستگی چند متغیری
multiple correlation
همبستگی چندگانه
multiple contact
کنتاکت دستهای
multiple contact
دسته کنتاکت
multiple connector
بست چند گانه
multiple circuit
مدار چند طبقه
multiple bond
پیوند چندگانه
multiple amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multiple address
با نشانی چندگانه
multiple drill
تمرین چند یکانی
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
multiple capacitor
خازن چندگانه
multiple offence
حمله مرکب
multiple moment
گشتاور چندگانه
multiple length
با درازی چندگانه
multiple landuse
استفاده چندگانه زمین
multiple key
کلید چند راه
multiple ionization
یونش مکرر
multiple images
تصاویر چندگانه
multiple gun
توپ چند لولهای
multiple foul
خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple access
دستیابی چندگانه
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
multiple integral
انتگرال چندگانه
[ریاضی]
multiple use key
استفادهمتعددکلید
smallest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
lowest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
multiple pass printing
چاپ چند گذری
multiple discriminant function
تابع تشخیص چند متغیری
multiple channel system
سیستم چند کاناله
multiple differential prediction
پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple drum winding
سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple determination coefficient
ضریب تعین چند متغیری
index of multiple correlation
شاخص همبستگی چندگانه
multiple job processing
پردازش چند کاره
multiple dome dam
سد چند گنبدی
multiple contact switch
کلید پلهای
multiple choice test
ازمون چند گزینهای
multiple choice item
پرسش چند گزینهای
multiple arch dam
سد چند قوسی
multiple arc lamp
لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple series condenser
خازن متغیر چند اتصالی
multiple exposure mode
چندحالته
law of multiple proportions
قانون نسبتهای اضعافی
lowest common multiple
کوچکترین مضرب مشترک
coefficient of multiple correlation
ضریب همبستگی چندگانه
multiple voltage system
روش چند ولتی
multiple user system
سیستم چند استفاده کننده
multiple unit valve
لامپ مرکب
multiple grid valve
لامپ چند شبکه
multiple light fitting
رابطچندلامپ
multiple absolute prediction
پیش بینی چند متغیری مطلق
multiple address message
پیام چند ادرسه
multiple access network
شبکه با دسترسی چندگانه
multiple address instruction
دستورالعمل چند ادرسه
lowest common multiple
[LCM]
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
double multiple disc clutch
کلاج چند صفحه- دوبل
multiple-span beam bridge
پلمیلهایچنددهانهای
multiple loading operating system
سیستم عامل بارکننده چندتایی
cable way
سیم یا کابل نقاله
d.c. cable
کابل جریان دائم
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
هادی
cable
اتصال در انتهای کامل
have her cable
لنگر جواب دادن
cable
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable way
مسیر کابل
cable way
راه اهن برقی
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable
مفتول فلزی بافته
cable
سیم تلگراف
cable
طناب فلزی
cable
تلگراف کردن
cable
شاه سیم
cable
سیم
cable
سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable
طناب سیمی
cable
کابل
bx cable
لوله ب ایکس
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable
تلگراف
transmission cable
کابلانتقال
multicore cable
کابل چند رشتهای
duplex cable
کابل دو سیمه
power cable
کابل قدرت
control cable
کابل کنترل
measuring cable
کابل سنجش
multicore cable
کابل افشان
microphone cable
سیم میکروفن
microphone cable
کابل میکروفن
quadded cable
کابل چهار سیمی
phantomed cable
کابل چهار سیمی
cable television
تلویزیونکابلی
junction cable
کابل اتصال
lighting cable
کابل نور روشنایی
outgoing cable
کابل خروجی
telecommunication cable
کابل ارتباطی
main cable
کابل اصلی
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
mains cable
کابل شبکه
dial cable
کابل صفحه مدرج
exchange cable
کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
insulated cable
کابل عایق بندی شده
four core cable
کابل چهاررشتهای
gas cable
کابل گازی
insulated cable
کابل عایق شده
ignition cable
سیم سیستم جرقه زنی
ignition cable
کابل احتراق
hook cable
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
hook cable
کابل قلاب
four core cable
کابل چهار سیمه
flexible cable
کابل خم پذیر
cable locker
چاه زنجیر
flat cable
کابل پهن
cable tail
انتهای سیم
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
hoisting cable
کابل بالاکش
flat cable
کابل تخت
trunk cable
کابل ارتباطی
hoisting cable
طناب بالابر
cable core
سیم کابل
supply cable
کابل تغذیه
suspension cable
کابل اویزان
suspension cable
کابل معلق
tape cable
کابل نواری
telegraph cable
کابل تلگراف
telephone cable
کابل تلفن
bunched cable
کابل چندلایی
three core cable
کابل سه رشتهای
tiers of cable
سیم کابل حلقه شده
cable accessory
قطعات کابل
cable accessory
وسایل کابل
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
subscriber's cable
کابل اتصال
cable connector
دو شاخه کابل
cable clip
پل کابل
cable support
بست کابل
cable cleat
بست کابل
cable clamp
بست کابل
cable box
اتاقک کابل
cable block
قسمت کابل
cable block
مجموعه کابل
cable assembly
کابل
trailing cable
کابل برق روکش دار
trunk cable
کابل ترانک
cable railway
تراموای
cable railway
ترن کابلی
cable railways
تراموای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com