English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
multiple unit valve لامپ مرکب
Other Matches
multiple grid valve لامپ چند شبکه
multiple مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple گوناگون
multiple نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple چندین
multiple متعدد
multiple مضاعف
multiple چندلا گوناگون
multiple مضرب
multiple چند فاز چندگانه
multiple چند برابر
multiple مضروب
multiple چندگانه
multiple ضرب چندتا
multiple چند
multiple landuse استفاده چندگانه زمین
multiple length با درازی چندگانه
multiple moment گشتاور چندگانه
multiple offence حمله مرکب
multiple personality شخصیت چندگانه
least common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple key کلید چند راه
multiple ionization یونش مکرر
multiple gun توپ چند لولهای
multiple correlation همبستگی چندگانه
multiple foul خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill تمرین چند یکانی
multiple cut off برش چند متغیری
multiple correlation همبستگی چند متغیری
multiple precision دقت چند برابر
multiple punch منگنه چندگانه
multiple regression رگرسیون چند متغیره
multiple wire چند رشتهای
multiple integral انتگرال چندگانه [ریاضی]
least common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple transformer مبدل با اتصال موازی
multiple telegraphy تلگراف چندگانه
multiple stores فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple star ستاره چندگانه
multiple well system سیستم چند چاهی
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple reinforcement تقویت چندگانه
multiple regression رگرسیون چند گانه
multiple regression چندمتغیری
multiple regression رگرسیون
multiple wire چند سیمه
multiple bond پیوند چندگانه
multiple capacitor خازن چندگانه
common multiple مضرب مشترک
multiple access دستیابی چندگانه
multiple use key استفادهمتعددکلید
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
multiple-choice وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple address با نشانی چندگانه
multiple sclerosis فلج چندگانه
multiple circuit مدار چند طبقه
multiple contact کنتاکت دستهای
multiple contact دسته کنتاکت
multiple connector بست چند گانه
multiple circuit مدار چندگانه
multiple images تصاویر چندگانه
multiple therapy درمان تعاونی
multiple cable کابل چند رشتهای
multiple arc lamp لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple address message پیام چند ادرسه
multiple arch dam سد چند قوسی
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
multiple absolute prediction پیش بینی چند متغیری مطلق
lowest common multiple کوچکترین مضرب مشترک
law of multiple proportions قانون نسبتهای اضعافی
smallest common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
multiple voltage system روش چند ولتی
multiple series condenser خازن متغیر چند اتصالی
multiple conductor cable کابل چند رشتهای
multiple determination coefficient ضریب تعین چند متغیری
multiple differential prediction پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple discriminant function تابع تشخیص چند متغیری
multiple dome dam سد چند گنبدی
multiple choice test ازمون چند گزینهای
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple choice item پرسش چند گزینهای
coefficient of multiple correlation ضریب همبستگی چندگانه
multiple user system سیستم چند استفاده کننده
multiple channel system سیستم چند کاناله
multiple job processing پردازش چند کاره
multiple cable joint اتصال کابل چند رشتهای
multiple cable joint موف انشعاب
multiple cable joint مفصل انشعاب
multiple pass printing چاپ چند گذری
multiple light fitting رابطچندلامپ
multiple exposure mode چندحالته
multiple contact switch کلید پلهای
lowest common multiple کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple-span beam bridge پلمیلهایچنددهانهای
double multiple disc clutch کلاج چند صفحه- دوبل
lowest common multiple [LCM] کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
multiple loading operating system سیستم عامل بارکننده چندتایی
valve شیرفلکه
valve سوپاپ
valve دریچه خروجی
valve شیر فلکه
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve والو
y valve شیر تخلیه روغن
j valve سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
k valve شیر ساده روی کپسول هوای غواصی
valve شیر
valve در
valve دریچه
valve لامپ سوپاپ
valve سرپوش
valve بشکل دریچه یا سوپاپ
valve شیر صنعتی
valve لامپ
valve فلکه [شیر فلکه]
valve ولو [شیر صنعتی]
valve شیر دریچه
valve لوله
valve شیر فلکه
intake valve سوپاپ ورودی
slide valve دریچه متحرک
slide valve دریچه کشویی
gavernor valve سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
intake valve سوپاپ گاز
mud valve دریجه رسوب
tricuspid valve دریچه سه لختی سر پوش سه گوش
tulip valve سوپاپ لولهای
two electrode valve لامپ دو قطبی
two electrode valve دیود
two valve receiver گیرنده دو لامپی
mixing valve دریچه اختلاط
mixing valve دریچه امیزش
slide valve سوپاپ متحرک
lift valve سوپاپ بالارونده
shut off valve شیر قطع کننده
inlet valve سوپاپ ورودی
inlet valve سوپاپ گاز
flood valve شیر پر اب کن
float valve دریچه شناور
flap valve شیر یک طرفه
outlet valve دریچه رانش
five electrode valve لامپ پنتود
exhaust valve شیر خروج
exhaust valve سوپاپ دود
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
gate valve شیر قطع جریان
inlet valve دریچه مکش
injector valve سوپاپ تزریق
injector valve دریچه پاشش
slide valve دریچه متحرکی که باز وبسته میشود
globe valve شیر سوپاپی
globe valve سوپاپ کروی
gate valve شیر کشویی
valve clearance لقی سوپاپ
ohmic valve مقدار مقاومت اهمی
needle valve شیر سوزنی
needle valve شیر محفظههای پرفشار
needle valve شیرفلکه سوزنی
poppet valve دریچه مکش
poppet valve سوپاپ مکش
purge valve لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
pyloric valve دریچه یا سرپوش باب المعده
rectifying valve شیر یکسو کننده
non return valve شیر یکطرفه
non return valve شیر یک سویه
poppet valve سوپاپ لولهای
plunge valve سوپاپ شناور
plate valve سوپاپ بشقابکی
pilot valve سوپاپ تنظیم
throttle valve ساسات
throttle valve شیر خفه کننده
throttle valve شیر فشارشکن
ohmic valve مقدارمقاومت حقیقی
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
regulating valve سوپاپ تنظیم
safety valve دریچه اطمینان
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
solenoid valve سوپاپ مغناطیسی
soft valve شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
semilunar valve دریچههای ریوی وائورت در قلب
sequence valve شیر هماهنگ کننده
snifting valve در رو
safe valve در رو
safe valve دریچه ایمنی
safe valve دریچه اطمینان
relief valve شیر اطمینان
relief valve شیر فشارشکن
relief valve شیر خلاص
stop valve شیر قطع جریان
steam valve دریچه بخار
root valve شیر اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com