Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English
Persian
muzzle bell
شعله پوش شیپوری
muzzle bell
دافع دهانه شیپوری لوله توپ
Other Matches
muzzle
دهانه توپ
muzzle
دهانه لوله اسلحه
muzzle
دهانهای
muzzle
دهانه
muzzle
دهانه لوله
muzzle
مانع فعالیت شدن
muzzle
پوزه بندزدن
muzzle
سرلوله هفت تیریاتفنگ
muzzle
دهان بند دهنه
muzzle
پوزه بند
muzzle
پوزه
muzzle velocity
سرعت ابتدایی توپ
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
muzzle velocity
سرعت دهانه
muzzle velocity
سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
muzzle wave
موج ضربتی دهانه لوله توپ
muzzle wave
موج پرتاب گلوله
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
To muzzle the people.
دهان مردم را بستن
muzzle loading
سر پر
muzzle loader
سرپر
muzzle loader
تفنگ سرپر
muzzle boresight
حلقه تار موی محوریابی جلوی لوله توپ
muzzle brake
دافع دهانه
muzzle bag
دهانه بند توپ
muzzle brake
شعله پوش لوله توپ
muzzle bag
روپوش دهانه توپ
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
muzzle compensator
دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
muzzle energy
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
muzzle end
دهانه لوله توپ یا تفنگ
muzzle-loading cannon
بارگیریلولهتوپ
developed muzzle velocity
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
cross section of a muzzle-loading cannon
قسمتموربدهانهتوپ
bell
ناقوس
bell a
شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
bell 0
فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
The bell goes at 9 .
ساعت 9 زنگ می خورد ( می زنند )
bell
زنگ
bell
زنگ زنگوله
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
bell
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
bell
زنگ اویختن به
bell wether
پیش اهنگ
bell-cote
ناقوس خانه
bell-chamber
[اتاقی با یک یا چند ناقوس بزرگ در قاب]
bell-cast
[لبه ی برجسته بام]
bell-gable
ناقوس خانه
bell-flower
حلقه گل
bell-arch
قوس منحنی
bell-metal
مفرغ
bell-roof
بام شیپوری
bell roof
سقفناقوسی
bell-conopy
[سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
bell-cage
[ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
bell-bottomed
شلوارپاچهگشاد
bell push
دکمهزنگدرخانه
The name rings at bell.
لین اسم به گوشم آشناست
bell brace
دکمهسکوت
bell bottoms
شلواردمپاگشاد
to bell the cat
زین برگرگ نهادن
swing bell
اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swimming bell
اندام شنا
sleigh bell
زنگوله سورتمه
bell-tower
برج بلند
silver bell
درخت لعل
pull the bell
زنگ را بزنید
passing bell
زنگی که هنگام درگذشتن کسی بزنند
passing bell
ناقوس مرگ
ring a bell
<idiom>
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
pull the bell
ریسمان زنگ رابکشید
bell-ringing
بهصدادرآوردنناقوسکلیسا
alarm bell
زنگ
bell transformer
ترانسفورماتور زنگ اخبار
bell tower
برج ناقوس
bell tent
چادر قلندری
bell socket
تبدیلی
bell book
دفتر ثبت دستورات موتور
bell mouthed
دهن گشاد
bell metal
ترکیب مس و قلع
bell lap
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
bell lap
اخرین دور مسابقه
bell glass
مردنگی
bell gear
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
bell crank
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
bell conveyor
دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
bell character
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
bell book
دفتر موتورخانه
alarm bell
خطر
bell metal
مفرغ
bell wether
پیش اهنگ گله گوسفندزنگوله دار
bell wether
سردسته
dumb bell
میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
electric bell
زنگ اخبار
glss bell
مردنگی
hare bell
سنبل کوهی
heath bell
گل خلنگ
lutine bell
زنگ کشتی لوتین
lutine bell
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
magneto bell
زنگ اخبار جریان متناوب
door bell
زنگ درخانه
diving bell
الت غواصی
bell's palsy
فلج بل
blue bell
گزارش بدرفتاری
blue bell
گزارش جنایت
bell's bund
دیوار هدایت کننده اب
bell wire
سیم زنگ اخبار
bell and hopper arrangement
ترتیب قیف و مخروط
bell adjustment inventory
پرسشنامه سازگاری بل
i heard the bell ring
زنگ را شنیدم که صدا کرد صدای زنگ را شنیدم
Bell compatible modem
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
bell shaped magnet
اهنربای زنگ شتری
level crossing bell
زنگخطعبور
give the bell a ring
زنگ رابرنید
Somebody is ringing the door bell.
یکنفر دارد زنگ دررامی زند
bell shaped curve
منحنی زنگوله شکل
bell ringing transformer
مبدل زنگ اخبار
bell magendie law
قانون بل- ماژندی
single stroke bell
زنگ تک ضربه
The child of ones old age is a bell hung from ones.
<proverb>
بجه سر پیرى زنگوله تابوت است .
bell type distributing gear
زنگ کوره بلند
bell type annealing furnace
کوره التهابی نوع مسدود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com