Dictiornary-Farsi | my unwillingness to study | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 76 (5 milliseconds)

English	Persian
my unwillingness to study	بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل


Other Matches

unwillingness	بی میلی
unwillingness	بیزاری
I have to study	من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
s.for study	میل به تحصیل
s.for study	ذوق تحصیل
self study	مطالعه پیش خود
to study out	با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
to study up	خود را اماده امتحانات کردن
study	عیار گرفتن
study	محک زدن
study	مطالعه کردن
study	بررسی کردن
study	تحقیق کردن
study	ارزیابی کردن
study	سنجیدن
study	تجزیه کردن
study	درس
study	طرح ازمایشی
study	تحصیل
study	تحقیق
study	بررسی
study	بررسی کردن
study	غور بررسی
study	درس خواندن خوانش
study	تحصیل کردن مطالعه کردن
study	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study	مطالعه
to make a study of something	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
time study	بررسی زمانی
threat study	بررسی توسعه تهدید دشمن
study habits	عادتهای مطالعه
threat study	بررسی امکانات رزمی دشمن
system study	مطالعه سیستم
to make a study of something	برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
to study for the bar	درس حقوق خواندن
to study for the bar	تحصیل حقوق کردن
case study	بررسی موردی
to study persian	زبان فارسی تحصیل کردن
What is your branch of study?	رشته تحصیلیتان چیست ؟
brown study	عالم رویا و هپروت
feasibility study	مطالعه امکان سنجی
feasibility study	امکان سنجی
study for bar	دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
staff study	بررسی ستادی
he applied him self to study	مشغول تحصیل شد
he applied him self to study	دست بتحصیل زد
empirical study	بررسی تجربی
empirical study	بررسی ازمودی
graduate study	تحصیلات دانشگاهی
feasability study	مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
field study	بررسی میدانی
area study	بررسی منطقه
feasibility study	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
feasibility study	مطالعه امکانپذیری
methodical study	بررسی روشمند
feasability study	مطالعات اجرایی
motion study	حرکت پژوهی
application study	بررسی پذیرش اماد
child study	کودک پژوهی
area study	بررسی منطقهای
pilot study	بررسی مقدماتی
case study	مورد پژوهی
application study	بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
motion study	تحرک سنجی
motion study	مطالعه ی حرکت
capability study	مطالعه امکان انجام کار
time and motion study	بررسی زمان و حرکت
time study man	وقت نگه دار
methods of economic study	روشهای مطالعه علم اقتصاد
After dinner he likes to retire to his study.	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
rozenzweig picture frustration study	ناکامی سنج مصورروزنزوایگ
symonds' picture study test	ازمون تفسیر تصاویرسایموندز
allport vernon lindzey study of values	ارزش سنج الپورت- ورنون- لیندزی
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند

my unwillingness to study

بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل