English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
English Persian
national programs برنامههای ملی
Other Matches
programs برنامه دستور
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs برنامه دادن برنامه ریختن
programs مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs برنامه ریزی کردن
programs دستور
programs نقشه
programs روش کار پروگرام
programs دستور کار
programs برنامه تهیه کردن
programs برنامه دارکردن
programs برنامه نوشتن
programs برنامه
application programs برنامههای کاربردی
social programs برنامههای اجتماعی
suite of programs 1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
support programs برنامههای پشتیبانی
conservation programs برنامههای حفافت منابع
Programs menu زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
control programs برنامههای کنترلی
utility programs برنامههای سودمند
welfare programs برنامههای رفاهی
medical programs برنامههای پزشکی
system programs برنامههای سیستم
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
family planning programs برنامههای تنظیم خانواده
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
national ملی
national قومی
national وابسته به قوم یاملتی
national تبعه
national شهروند
national در سطح ملی
national defense دفاع در سطح ملی
national demand تقاضای ملی
national infrastructure سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national dividend سود سهام ملی
national investment سرمایه گذاری ملی
national loan وام ملی
national objectives هدفهای ملی
national output تولید ملی
national income درامد ملی
national economy اقتصاد ملی
national ensign پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national expenditures هزینههای ملی
national expenditures مخارج ملی
national finance مالیه ملی
national guard گارد ملی
national highway شاهراه
national highway راه اصلی
national product تولید ملی
national plan برنامه ملی
national sovereignty حاکمیت ملی
national spending مخارج ملی
national state دولت ملی
national strategy استراتژی ملی
national strategy مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national supply عرضه ملی
national wealth ثروت ملی
national government ائتلافدولت
national mourning سوگواری ملی
national security امنیت ملی
national planning برنامه ریزی ملی
national policy خط مشی ملی
national policy سیاست ملی
national pride شعوبیه
national reserve اندوختگاه ملی
national reserve پاستگاه ملی
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national salute احترام به پرچم ملی
national salute شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national saving پس انداز ملی
national service خدمت نظام وظیفه
national defense دفاع ملی
national insurance بیمه ملی
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national insurance بیمه اجتماعی
local national سکنه محلی
national capital سرمایه ملی
national budget بودجه ملی
national park باغ ملی
national flag پرچم ملی
national bank بانک ملی
local national اهل محل
national asset دارائی ملی
national assembly مجلس ملی
national accounting حسابداری ملی
national anthems سرود ملی
national parks باغ ملی
foreign national ملیت خارجی
national debt قرض ملی
national service خدمت ملی
national defence دفاع ملی
national debt بدهی ملی
national debt قرضه ملی
national anthem سرود ملی
national culture فرهنگ ملی
national defence پدافند ملی
national convention مجمع ملی
national consumption مصرف ملی
foreign national تبعه خارجی
net national product محصول خالص ملی
drawen on the national bank عهده بانک ملی
net national income درامد خالص ملی
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
gross national product تولید ناخالص ملی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
gross national product محصول ناخالص ملی
real national income درامد ملی واقعی
National Health Service سیستمتفمینسلامتعمومی
front de liberation national فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
ministry of national economy وزارت اقتصاد ملی
national net income درامد خالص ملی
national money income درامد ملی پولی
national income determination تعیین درامد ملی
national income analysis تحلیل درامد ملی
national consulative assembly مجلس شورای ملی
the national consultative assembly مجلس شورای ملی
member of the national team عضو تیم ملی
national economic budget بودجه اقتصادی ملی
national debt burden بار قرضه ملی
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
ministry of national defence وزارت دفاع ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
national balance sheet ترازنامه ملی
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
national crime information center شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
To squander tyhe national wealth. ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
american national standards institute سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
american national red cross نشان صلیب سرخ امریکا
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
national [state, federal state] <adj.> دولتی
national [state, federal state] <adj.> حکومتی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com