Dictiornary-Farsi | nautical terms | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 76 (5 milliseconds)

English	Persian
nautical terms	اصطلاحات دریایی


Other Matches

nautical	مربوط به دریانوردی ملوانی
nautical	مربوط به کشتیرانی
nautical	خلبان کتاب
nautical	دریایی
nautical chart	نقشه دریایی
nautical twilight	تاریک و روشن دریایی
nautical chart	نقشه دریایی اب نگاری شده
nautical chart	نقشه دریانوردی
nautical mile	میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical almanac	زیج دریایی
nautical twilight	شفق دریایی
nautical miles	میل دریایی امریکامعادل 02/0806 فوت
nautical mile	مایل دریایی معادل 0581متر
nautical mile	مایل دریایی
nautical miles	میل دریایی
nautical mile	میل دریایی
nautical miles	مایل دریایی
nautical mile	میل دریایی امریکامعادل 02/0806 فوت
nautical miles	مایل دریایی معادل 0581متر
nautical miles	میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical slide rule	خط کش محاسبه دریایی
It is for the Court to fix the terms. [ The terms are a matter for the Court to fix.]	این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
terms	شرایط
come to terms <idiom>	به موافقت رسیدن
to come to terms	سازش یا موافقت پیداکردن
To come to terms with someone .	با کسی کنا رآمدن
it is a in terms	پرازاصطلاحات است اصطلاعات فراوان دارد
come to terms	سازش کردن
terms	ضوابط
in terms of	برحسب
popular terms	شرایطتودهای
we are not on speaking terms	با هم حرف نمیزنیم با هم قهر هستیم
terms and conditions	ضوابط و شرایط
terms of trade	شرایط مبادله
terms of trade	شرایط معامله
terms of trade	رابطه مبادله
terms of payment	شرایط پرداخت
scientific terms	شرایطعلمی
technical terms	شرایطدگرگونی
usual terms	شرایطمعمولی
botanical terms	اصطلاحات گیاه شناسی
architectural terms	اصطلاحات معماری
We are not on speaking terms .	با هم قهر هستیم
We are on very friendly terms .	میانه ماخیلی گرم است
landed terms	قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
perturbation [terms]	آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
terms of shipment	شرایط حمل
liner terms	شرایط خط کشتیرانی
mutual terms	شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
implied terms	شرایط تلویحی
implied terms	شرایط ضمنی
delivery terms	نحوه تحویل
delivery terms	شرایط تحویل
mutual terms	شرایط متقابل
contradiction in terms	تناقص لفظی
credit terms	شرایط اعتبار
shipping terms	شرایط حمل
settlement terms	شرایط تسویه
settlement terms	شرایط پرداخت
payment terms	شرایط پرداخت
conference terms	شرایط کنفرانس
ink hard terms	اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
the difference between the consecutive terms	اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
She is not well disposed towards me . She is not on particularly . fricndly terms with me .	با من میانه یی ( میانه خوبی ؟ میانه چندانی ) ندارد
I am on intimate terms with one of the ministers .	با یکی از وزراء نزدیک هستم
reasonableness of terms in contract	معقول بودن شرایط قرارداد
She is on familiar (intimate) terms with me.	با من رویش باز است
terms and conditions of the credit	ضوابط و شرایط اعتبار
international commercial terms (incoterm	قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
sum of the terms of an infinite sequence	مجموع یک دنباله [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence	سری [ریاضی]
To talk in contradictory terms. To contradict one self .	ضد ونقیض با من حرف زدن
international commercial terms (incoterm	اینکوترمز
To talk in measured terms . To talk slowly.	شمرده صحبت کردن
to buy something on a deferred payment plan [on a time payment plan] [on deferred terms]	چیزی را قسطی خریدن