English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
near leg pickup and turnover گرفتن یک پا وپس گردن و پیچاندن
Other Matches
turnover کل فروش
turnover خطای منجر به از کف دادن توپ
turnover گردش
turnover جاگردی
turnover مقدار فروش
turnover حجم فروش
turnover گردش معاملات
turnover مبلغ فروش
turnover فروش
turnover حجم معاملات
turnover تغییرو تبدیل
turnover دست بدست شدن
turnover جابجا شدن
turnover تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
turnover تجدید
turnover برگرداندن
turnover تجدیددوران
turnover برگشت
turnover tax مالیات بر اصل مبادلات
turnover tax مالیات بر گردش کالا
labor turnover نقل و انتقال کارگری
capital turnover گردش سرمایه
turnover [British English] فروش [اقتصاد]
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
pickup بلندکردن
pickup برداشتن
pickup سوارکردن گرفتن
pickup بهبودی یافتن
pickup انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
pickup دستگاه برقی ناقل صدای گرامافون
pickup تجدید فعالیت چیدن
pickup ترقی
pickup پیکاپ
pickup انتخاب رشد
double leg and inside turnover دوخم با عوض کردن دست شبیه سر و ته یکی مخالف یایک پا رو کار
midrange pickup انگشتزنباسرعتمیانی
pickup cylinder سیلندرلندشو
pickup selector انتخابگرزه
pickup truck وانتپیکان
treble pickup زهسهبرابر
reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
pickup artist مردلاس زن
pickup message پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
pickup artist مشتاق زن
pickup artist مرد زن پرست
magnetic pickup پیکاپ مغناطیسی
pickup tube دوربین تلویزیونی
bass pickup پیکاپباس
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal pickup پیک اپ کریستالی
leg pickup کنده کشی
phonograph pickup پیکاپ گرامافون
phono pickup پیکاپ گرامافون
pickup field زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
pickup artist زن دنبال کن
pickup field محوطه سوار شدن درهواپیما
pickup man اسب سوار کمکی به گاوسواربرای پیاده شدن او
piezoelectric pickup پیکاپ بلورین
pickup point نقطه سوار شدن یا سوارکردن
pickup zone منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
variable reluctance pickup پیکاپ مغناطیسی
head control and ankle pickup بزکش
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
near leg pickup and leg block زیر یک خم و تبدیل ان به کنده افلاک پیشرو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com