Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 40 (1 milliseconds)
English	Persian
neat heard	گاو چران
neat heard	گاوبان
Other Matches
heard	گوش داد
i heard him	شکایت
i heard him	او را شنیدم شنیدم گله میکرد
heard	استماع کرد خبرداشت
heard	شنفت گوش کرد
heard	شنید
i have heard it of old	از قبل این سخن را شنیده ام
I heard it through the grapevine.	افرادی به طورغیر رسمی به من آگاهی دادند.
I heard through the grapevine that ... <idiom>	من به طور غیر رسمی مطلع شدم که ... [اصطلاح]
i heard it go pop	شنیدم که تپ صدا کرد
As soon as a shot was heard …	تا صدای تیر شنیده شد …
I listend but heard nothing .	گوش دادم ولی چیزی نشنیدم
I heard a sound .	صدائی به گوشم خورد( رسید )
i heard the bell ring	زنگ را شنیدم که صدا کرد صدای زنگ را شنیدم
I havent heard of her for a long time.	مدتها است از او خبری ندارم
he was neat	بی ماسه خالص
neat	دوغاب سیمان
neat	گاو
neat	شسته و رفته
neat	شسته و رفته مرتب
neat	تمیز
neat <adj.>	مرتب
neat <adj.>	منظم
he was neat	ماهر
he was neat	مرتب
he was neat	ناب
neat	پاکیزه
neat and tidy	تر و تمیز
neat herd	گاوچران
neat cattle	گله گاو
neat handed	زیر دست
neat handed	ماهر
neat size	اندازه خالص
she kept her room neat	اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
neat'sfoot	پاچه گاو
It is a neat tidy job.	کار شسته ورفته ای است
neat'sfoot oil	روغن پاچه گاو
You pulled a fast one. That was a neat trick you played.	خوب حقه زدی ( سوار کردی )

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com