English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (9 milliseconds)
English Persian
network server خدمتگزار شبکه
Search result with all words
client server network شبکه خدمتگزار- مشتری
Other Matches
server برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server خدمتگزار
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server سیستم
server خدمتکار
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
server بازیکنی که توپ را میزند
server نوکر
server کمک کننده
server خدمتگذار
time server بوجارلنجان
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
process server مامور ابلاغ برگهای قانونی
LAN Server سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
time server ابن الوقت
Web server کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
file server سرور فایل
file server خدمتگزار فایل
proxy server کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
communications server سرویس دهنده مخابراتی
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
a dedicated server [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
server based application برنامه کاربرد شبکه
dedicated file server خدمتگذار فایل اختصاصی
back end server کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
An opportunist. A time -server. آدم استفاده جو ( استفاده گر )
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
To be a time server . To sail with the wind . ابن الوقت بودن
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled. نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network شبکه ارتباطی
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network وابسته به شبکه
network اتصال
network شبکه سیم کشی
network نمودار
network شبکه توری
sub network شبکه فرعی
network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
y network شبکه ستاره
network شبکه
network stracture ساختار شبکه
network version نسخه شبکه
network of pipes شبکه لوله کشی
public network شبکه عمومی
network structure ساختار شبکهای
network theory نظریه شبکه
network topology توپولوژی شبکه
network topology چگونگی استقرار شبکه
network topology جانمایی شبکه
neural network سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
neural network شبکه عصبی
novell network شبکه نوول
radar network شبکه ی رادار
research network شبکه پژوهشی
ring network شبکه حلقوی
network communication ارتباطشبکهای
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
two terminal network شبکه دو قطبی
tree network شبکه درختی
telephone network شبکه تلفن
telecommunication network شبکه مخابرات
telecommunication network پبکه ارتباطات
synchronous network شبکه همزمان
network socket سوکت شبکه [کامپیوتر]
star network شبکه ستارهای
network socket پریز شبکه [کامپیوتر]
switching network شبکه راه گزینی
value added network ارزش اضافی شبکه
ring network شبکه حلقهای
network port قسمتکارباشبکهاینترنت
sorting network شبکه مرتب کردن داده ها
despotic network شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
heterogeneous network شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
hierarchical network شبکه سلسله مراتبی
company network شبکه همکار
isochronous network شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
ladder network شبکه نردبانی
lattice network شبکه توری منظم
company network شبکه شرکت
communication network شبکه ارتباطی
regional network شبکه منطقهای
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
communication network شبکه مخابراتی
four terminal network شبکه چهار قطبی
distributed network شبکه توزیع شده
distributed network شبکه توزیعی
distribution network شبکه پخش
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
cooperative network شبکه همیاری
feedback network شبکه فیدبک
computer network شبکه کامپیوتری
filter network شبکه ی صافی
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
communication network شبکه ارتباط و مخابرات
multistar network شبکه چند ستارهای
network circuit اتصال شبکه
network circuit مدار شبکه
network chart نمودار شبکه
network architecture معماری شبکه
network analysis تحلیل شبکه
network analyser تحلیل کننده شبکه
fixer network شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
network administrator سرپرست شبکه
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
multisystem network شبکه چند سیستمی
local network شبکه محلی
communication network شبکه ارتباط
logic network شبکه منطقی
closed network شبکه بسته
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
network analyser شبکه کاو
wide area network شبکه گسترده
token bus network EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
decentralized computer network شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
token ring network شبکه نشانه حلقهای
network interface card کارت میانجی شبکه
wide area network شبکه راه دور
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
distribution by cable network پخشبوسیلهسیستمکابلی
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
wide area network شبکه بلند پوشش
private broadcasting network شبکهپیشبینیخصوصی
wide area network شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
three phase supply network شبکه سه فاز
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network شبکه محلی
local area network شبکه کوتاه پوشش
local area network شبکه ناحیه محلی
long haul network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
low voltage network شبکه ی فشار ضعیف
metropolitan area network شبکه گسترده در مسافت محدود.
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
systems network architecture معماری شبکه سیستم ها
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
star network topology شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
local area network و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
network operating system سیستم عامل شبکه
high voltage network شبکه ی فشار قوی
frequency dividing network اتصال مقسم فرکانس
frequency dividing network شبکه تقسیم فرکانس
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
power fed into the distribution network سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
point to point network شبکه نقطه به نقطه
peer to peer network شبکه همتا
peer to peer network شبکه همراه به همراه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com