Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
neutral terminal
قطب مدار خنثی
Other Matches
neutral
بیطرف
neutral
خلاص
neutral
بیطرفی
neutral
سیستمی که پاس ولتاژ و صفر دست در آن بیانگر اعداد با دیگری 100 است
neutral
بدون هیچ وضعیت یا در پایه یا ولتاژ 0
neutral
بدون جانبداری خنثی
neutral
بیرنگ
neutral
نادر گیر
neutral
بی طرف
neutral
خنثی
neutral
بی اثر
neutral ground
سیم زمین خنثی
neutral flame
شعله خنثی
neutral fibre
تار خنثی
neutral equilibrium
تعادل بی تفاوت
neutral equilibrium
تعادل بی طرف
neutral equilibrium
تعادل خنثی
neutral line
خط بی اثر
neutral point
نقطه بی اثر
neutral point
نقطه خنثی
neutral point
نقطه صفر
neutral point
نقطه نول
neutral position
محل بی اثر
neutral position
وضعیت بی باری
neutral position
وضعیت خنثی یا خلاص حالت خلاص یا بی باری
neutral earth
زمین کردن نقطه صفر
neutral earth
زمین خنثی
neutral atmosphere
چوبی اثر
neutral axis
محور خنثی
neutral axis
محور بی تنش تار خنثی
it is u. to remain neutral
بیطرف ماندن کارعاقلانه یامصلحت نیست
neutral axis
میان تار بی تنش
neutral brick
اجر نسوز
neutral burning
سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
grounded neutral
سیم میانی زمین
neutral conductor
سیم میانی
neutral conductor
سیم نول
neutral conductor
سیم خنثی
neutral conductor
سیم صفر
neutral corner
گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
neutral zone
منطقه خنثی
neutral potential
پتانسیل خنثی
neutral tax
مالیات بی طرف
neutral tax
مالیات خنثی
neutral technology
تکنولوژی خنثی
voltage to neutral
ولتاژ اتصال ستارهای
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
neutral transmission
مخابره خنثی
neutral vowel
صدای له شده
neutral wire
سیم میانی
neutral pole
قطب خنثی
neutral wire
سیم وسط
neutral wire
سیم نول
neutral wire
سیم صفر
neutral wire
سیم خنثی
neutral zone
منطقه بی طرف
neutral stress
تنش خنثی
neutral stimulus
محرک بی اثر
neutral red
قرمز خنثی
neutral relay
رله ناقطبی
neutral indicator
شاخصسوخت
neutral rocks
سنگهای خنثی
neutral soil
خاک خنثی
neutral soil
خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
neutral color
رنگ بی فام
neutral spirits
الکل سفید
neutral stability
پایداری بی تفاوت
neutral stability
پایداری خنثی
neutral state
حالت خنثی و بی اثر
neutral state
حالت بی طرفی سیاسی
neutral states
دول بیطرف
neutral zone
منطقه بیطرف
phase to neutral voltage
ولتاژ فازی
neutral rate of interest
نرخ بهره خنثی
line to neutral voltage
ولتاژ فازی
neutral density faceplate
صفحه رنگی تلویزیون
neutral service wire
عایقسیممات
tv terminal
ترمینال تلویزیونی
ro terminal
ترمینال- RO
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal
اخری
terminal
ترمینال
terminal
قطب مدار
terminal
نهائی
terminal
پایانی
terminal
انتهائی
terminal
پایانه پایانی
terminal
کلم
terminal
پایانه
terminal
خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
واقع در نوک پایان
terminal
اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal
نهایی
terminal
انتهایی
terminal
نقطه اتصال الکتریکی
terminal
انتها
terminal box
جعبه ترمینال
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
terminal board
تخته ترمینال
terminal box
جعبه کلم
terminal error
خطای پایانی
terminal velocity
سرعت گلوله داخل لوله
terminal emulation
نمایه سازی پایانه
terminal emulation
تقلید ترمینالی
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal price
قیمت نهائی
terminal insomnia
بیخوابی پایانی
terminal price
قیمت تحویل
terminal reinforcement
تقویت پایانی
terminal port
بندر مقصد
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal organ
اندام پایانی
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal operations
عملیات بارانداز
terminal board
تخته کلم
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
grain terminal
پایانهحبوبات
container terminal
پایانهبستهها
bulk terminal
اندازهپایانی
bonding terminal
اتصالترمینال
water terminal
ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
water terminal
باراندازهای ابی
VT terminal emulation
مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
oil terminal
پایانهسوخت
passenger terminal
ترمینالمسافران
terminal moraine
منبعیخانتهایی
terminal lobe
برگهگوشتیانتهایی
terminal filament
رشتهانتخابی
terminal bud
شکوفهانتهایی
terminal bronchiole
برنشبتانتهایی
terminal arborization
ترمینالشاخهشاخه
telecommunication terminal
ترمینالارتباطراهدور
satellite terminal
ترمینالفضاپیما
video terminal
ترمینال تصویری
video terminal
پایانه تصویری
terminal unit
واحد پایانه
terminal threshold
استانه پایانی
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal tackle
طعمه
terminal symbol
علامت پایانی
terminal symbol
نماد پایانی
terminal stand
پایه ترمینال
terminal sensitivity
حد بیشینه حساسیت
terminal unit
واحد پایانی
terminal velocity
سرعت داخلی گلوله
user's terminal
ترمینال استفاده کننده
user terminal
پایانه کاربر
upper terminal
ایستگاه کوهستانی
two terminal network
شبکه دو قطبی
transformer terminal
ترمینال ترانسفورماتور
terminal voltage
ولتاژ ترمینال
terminal voltage
ولتاژ قطبی
terminal velocity
سرعت حد
terminal tackles
انتهایقرقرهقلاب
terminal board
محوراتصال سیمها
battery terminal
قطب باتری
earth terminal
ترمینال زمین
dumb terminal
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
dumb terminal
ترمینال گنگ
dumb terminal
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
display terminal
ترمینال نمایش
display terminal
پایانه نمایشگر
dial up terminal
ترمینال شماره گیری
data terminal
ترمینال داده
terminal stimulus
محرک پایانی
intelligent terminal
ترمینال هوشمند
communications terminal
ترمینالهای ارتباطی
collector terminal
ترمینال کلکتور
central terminal
پایانه مرکزی
filament terminal
ترمینال فیلامان
four terminal network
شبکه چهار قطبی
negative terminal
پایانه منفی
local terminal
ترمینال محلی
local terminal
پایانه محلی
line terminal
ترمینال خط
keyboard terminal
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
intermediate terminal
ترمینال میانی
input terminal
ترمینال اولیه
input terminal
ترمینال ورودی
grid terminal
اتصال شبکه
grid terminal
ترمینال شبکه
graphics terminal
ترمینال گرافیکی
graphical terminal
ترمینال گرافیکی
generator terminal
ترمینالهای ژنراتور
bus terminal
ایستگاه اتوبوس
bus terminal
ترمینال
air terminal
ترمینال هوایی
negative terminal
قطب مدار منفی
terminal board
تخته اتصال سیم
positive terminal
قطب مدار مثبت
reset terminal
پایانه بازنشانی
remote terminal
پایانه راه دور
remote terminal
ترمینال دوردست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com