Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (7 milliseconds)
English
Persian
neutron star
ستاره نوترونی
Other Matches
neutron
نوترون
neutron
ذره بدون بارالکتریکی
neutron
نیوترون
neutron radiation
تشعشع نوترونی
neutron bomb
بمب نوترونی
neutron number
عده نوترون
neutron number
عدد نوترون
neutron mass
جرم نوترون
neutron generator
مولد نوترون
neutron emitter
متصاعدکننده نوترون
neutron bombardment
بمباران نوترونی
neutron bombs
بمب نوترونی
fast neutron
نوترون سریع
neutron source
منبع نوترون
slow neutron
نوترون کند
five star
افسر پنج ستارهای
co-star
همبازیگری کردن
co-star
همبازی
co-star
همبازیگر
two star
دریا دار
d. star
ستاره جفتی
two star
سرلشکر
two star
دوستارهای
all-star
تیم تمام ستاره
all star
تیم تمام ستاره
star
نشان ستاره اختر
star
کوکب
star
نجم
star
باستاره زینت کردن
co-star
نقش مشترک داشتن
star
ستاره
star
انجم
star
نوعی قایق دونفره
star
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
star globe
ستاره یاب کروی
star handle
دستگیره گردان
star of bethlehem
ستاره بیت اللحم
star of bethlehem
عیسی
star grass
هر نوع گیاه گل ستارهای
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
star network
شبکه ستارهای
star cloud
سحابی ستارهای
star nebula
ابری ستارهای
star nebula
سحابی ستارهای
star connection
اتصال ستارهای
star connection
اتصال ستاره
star crossed
بدشانس
star crossed
دارای ستاره نحس
star drag
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
star thistle
قنطوریون ستارهای گل توری
star chart
نقشه ستارگان
star finder
ستاره یاب
star program
برنامه کامل
star program
بدون خطا اجرا شود
star sapphire
یاقوت کبود درخشان
star circuit
مدار ستارهای
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
Lesghi star
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
lucky star
<idiom>
ستاره بخت واقبال
word star
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
star-studded
فیلمیااجرائیکهستارههایزیادیدرآنبازیمیکنند
star sign
علامتزودیاک
rising star
آیندهدار باآتیه
film star
ستارهیکفیلم- سوپراستار
star facet (8)
تراشستارهای
star diagonal
ستارهمورب
star chamber
جابرانه وسری
star chamber
دادگاه عالی مدنی وجنایی
star catalogue
فهرست ستارگان
star shell
گلوله نورافشان
star shell
گلوله منور
star spangled
مزین به ستاره
star spangled
ستاره نشان
shooting star
شهاب ثاقب
star turn
ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
star turn
موضوع مهم وقابل توجه
star voltage
ولتاژ ستاره
star washer
واشر ستاره ای
star anise
بادیان ختایی
star bit
بیت ستاره
Star Wars
جنگ فضایی
star cloud
ابری ستارهای
falling star
شهاب
day star
خورشید
dog star
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
double star
دوتایی
double star
دوگانه
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
dwarf star
ستاره کوتوله
Pole Star
ستاره قطبی
evening star
ناهید
evening star
زهره
evening star
برجیس
evening star
مشتری
day star
ستاره بامداد
cascaded star
روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
campaign star
نشان جنگی ستاره
falling star
ثاقب
falling star
تیرشهاب
falling star
حجر سماوی
falling star
تیر شهاب
falling star
شخانه
shooting star
ستاره ثاقب
binary star
دوتایی
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
blazing star
ستاره دنباله دار
blazing star
هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
Pole Star
جدی
evening star
عطارد
evening star
ستاره شامگاهی
fixed star
ستاره ثابت
multiple star
ستاره چندگانه
gaint star
ستاره غول
north star
ستاره قطبی
Energy Star
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
north star
ستاره شمالی
north star
جدی
shooting star
تیرشهاب
proto star
پیش ستاره
pulsating star
ستاره ضربان دار
pulsating star
ستاره تپنده
radio star
اختر رادیو
morning star
ستاره بامدادی
morning star
زهره
morning star
ستاره صبح
fixed star
ثوابت
giant star
ستاره بزرگ و درخشان
interconnected star
اتصال زیگزاگی
jet star
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
moring star
ستاره بامداد
moring star
ستاره صبح ناهید
moring star
شباهنگ
Pole Star
Polaris
moring star
زهره
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
hitch one's wagon to a star
<idiom>
دنبال هدف رفتن
Guernsey Star-of-Bethlehem
سیر ناپل
He has not a single star in all the seven skies.
<proverb>
یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
heliacal rising of a star
طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید
born under an unlucky star
بد اختر
bronze service star
نشان خدمت برنزی
bronze star medal
مدال ستاره برنز
star delta switch
کلید ستاره مثلث
open star cluster
خوشه باز ستارهای
heliacal setting of a star
افول نمودارستاره پیش ازخورشید
star network topology
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
The box office star of 1980.
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
section of a follicle: star anise
قسمتهایمختلفبرگه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com