English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
Other Matches
nickel نیکل
nickel ورشو
nickel سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
nickel silver ورشو
nickel silver الیاژی مرکب از مس و روی و نیکل
nickel silver مقاومت ورشویی
nickel steel فولاد نیکل دار
pig nickel نیکل شمش
ferro nickel فرو نیکل
ferro nickel فرونیکل
nickel cladding پوشش نیکلی
nickel shop ساچمه نیکلی
nickel recovery بازیابی نیکل
nickel powder گرد نیکل
nickel plating ابکاری نیکل
nickel ore کانه نیکل
nickel coat روکش نیکلی
nickel alloy الیاژ نیکل
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
nickel celay line خط تاخیری نیکلی
nickel cadmium battery باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
nickel iron battery باتری ادیسن
nickel iron battery باتری نیکل-اهن
plate تسمه
a plate یک بشقاب
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
L-plate تحتتعلیم
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
plate ورقه
plate کلیشه
plate شیشه
plate ورقه تنکه
plate روکش کردن
plate متورق کردن
plate اندودن
plate صفحه اند
plate اب دادن
plate زره پوش کردن
plate روپوش دادن
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate لوحه
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate زره
plate بقدر یک بشقاب
plate :بشقاب
plate صفحه فلزی ورقه
plate قاب
plate نعل اسب
plate صفحه
plate لوح
plate پلیت
plate ورقه اهن
plate لوحه روکش
plate پلاک
plate pulsing ضربه گری صفحه اند
plate puller انبر صفحه باتری
plate proof نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
plate rectifier یکسوساز صفحه
plate rectifier یکسوسازاندی
plate rheostat رئوستای صفحهای
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate roll غستگاه نورد صفحه
rating plate پلاک قدرت
rating plate پلاک مشخصات
rating plate صفحه مشخصات
positive plate صفحه مثبت
pole plate حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
plate strap تسمه صفحه
plate spring فنر بشقابکی
plate shears قیچی ورق بر
plate valve سوپاپ بشقابکی
plate point نقطه پلیت
pattern plate صفحه مدل
top plate صفحهبالایی
plate basket سبد قاشق و چنگال
plate capacitor خازن صفحهای
plate circuit مدار صفحه اند
plate clutch کلاج دیسکی
plate condenser خازن صفحهای
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
plate press پرس صفحه باتری
plate mark نشان عیار
plate clutch کلاج صفحهای
plate mark انگ
plate mark طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plate mill دستگاه فرز غلطکی
plate mill غستگاه نورد صفحه
wobble plate صفحه جنبان
salad plate بشقابسالادخوری
reel plate صفحهقرقرهای
pressure plate صفحهنگهدار
plate grid صفحهمشبک
pitcher's plate صفحهاتصال
pad plate صفحهلایی
needle plate صفحهسوزنی
mounting plate صفحهپایه
home plate صفحهبازی
foot plate صفحه پایه
escutcheon plate صفحهروقفلی
double plate صفحهیدوبله
side plate پیشدستی
sill plate صفحهپایه
paper plate بشقاب کاغذی
finger-plate ورق دست خور
crown-plate بالشتک
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
warning plate صفحههشدار
warming plate صفحهگرم کننده
strike plate صفحهتوپی
splash plate صفحهآبپاش
specification plate صفحهاختصاصی
slide plate صفحهلغزان
dinner plate بشقابپلوخوری
armoured plate ورقهزرهی
surface plate تراز
stencil plate الگوی نقشه برداری
spring plate صفحه فنری
sole plate کف پنجره
sole plate بالشتک
silver plate بانقره اندودن
silver plate فرف نقره
silver plate اب نقره
silver plate نقره اندود
shielded plate صفحه محافظ
screw=plate حدیده
screw plate حدیده
surface plate تراز فلزی یا اهنی
tally plate برچسب ازمایش
absorbing plate صفحه جاذب
license plate پلاک
license plate نمرهی اتومبیل
book plate برچسب کتاب
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wall plate زیرسری
union plate صفحه چند چشمی
tin plate حلبی
tie plate بالشتک ریل
theoretical plate بشقابک نظری
tally plate برچسب تست
screw plate مفتول کش
condenser plate جوشن خازن
breast plate زره سینه
bottom plate صفحه مبنا
bolster plate صفحه برای مهار کردن
boiler plate سطح یخزده و سفت برف
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bearing plate صفحه اتکاء
battery plate صفحه باتری
base plate صفحه زیر ستون
base plate صفحه پای ستون
breast plate سینه بند اسب
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
chrome plate روکش کردن با کروم
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
centre plate keel drop
cap plate سرستون
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه ته قنداق تفنگ
butt plate صفحه کف قنداق
buckled plate صفحه تاشده
bearing plate صفحه تکیه گاه
buckled plate صفحه دولا شده
baffle plate موج گیر
baffle plate سپر
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
active plate صفحه موثر
accumulator plate صفحه اکومولاتور
hot-plate اجاق برقی
hot-plate صفحه داغ
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate اجاق برقی
hot plate صفحه داغ
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
plate glass شیشه لوحی
number plate پلاک علائم مشخصه
anchor plate سپر
anchorage plate صفحه مهاری
back plate صفحه متحرکی که سیلندرچرخ و کفشکها روی ان سوار میشوند
armor plate ورق زرهی
armor plate زره دار کردن پوشاندن بازره
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
armor plate زره
arched plate صفحه قوس دار
plate voltage ولتاژ اندی
plate supply تغذیه صفحه
plate saturation اشباع اند
plate current جریان صفحه اند
angle plate صفحه زاویه دار
number plate پلاک شماره
fish plate وصله
gusset plate صفحه سه گوش
drip plate صفحه چکانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com