Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 198 (9 milliseconds)
English	Persian
night robe	لباس خواب
Other Matches
robe	لباس بلند و گشاد
robe	جامه بلند زنانه
robe	پوشش
robe	جامه دربر کردن
robe	ردا
gentlemen of the robe	وکلاه وداوران
long robe	ردای بلند
long robe	صورت کشیده
investiture of a robe	اعطای خلعت
garde robe	خوابگاه
robe de chambre	لباس خانه
robe de chambre	لباس توی خانه
the long robe	لباس قضائی
the long robe	پیشه قضائی
gentlemen of the robe	حقوق دانها
gentlemen of the robe	مردمان قضائی
investiture of a robe	خلعت دادن
gentleman of the long robe	وکیل
gentleman of the long robe	حقوق دان
hooded towelling robe	لباسحولهایکرکدار
first night	گشایش شب
first night	شب افتتاح
first night	شب اول
the night before last	پریشب
last night	دیشب
he went by night	شبانه رفت
his almost night	تقریباشب است
his almost night	نزدیک شب است
last night	شب گذشته
To take a night off .	یک شب از کار مرخصی گرفتن
night	تاریکی
night	شب هنگام برنامه شبانه
night	غروب
all night	در تمام شب
all night	همه شب
at night	در شب
to night	امشب
at night	شب هنگام
d. and night	شبانه روز
d. and night	شب و روز
night	شب
queen of night	زن شکارکن
queen of night	نام الهه ماه وشکار
night watch	پاسبان شب گزمه
night watch	پاس شب
night walker	فاشق شبگرد
we made a night of it	چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
what a night we made of it	چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
the third watch of the night	پاس سوم شب
night-watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
queen of night	سیم نقره
night owl	ادم شب زنده دار
fly-by-night	شب گریز
the deep of night	دل شب
fly-by-night	ادم شبرو
night-watchmen	توپزن پایان مسابقه کریکت
the night is yet young	تازه سرشب است
night watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
night walker	یکجورکرم بزرگ
night table	پاتختی
night suit	جامه خواب
night stick	چوب باتون
night stick	باتون
night soil	برازی مستراح
night soil	کثافات مبال
night shirt	پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night season	شب هنگام
night tide	هنگام شب
night tide	جزرو مدشبانه
night walker	کسیکه در خواب راه میرود
night soil	سواد
night vision	دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night vision	دید در شب
night vision	دید شب
night vase	شاشدان
night vase	قاروره
night vase	فرف ادار
night season	هنگام شب
night-time	هنگام شب
On Sunday night.	شب یکشنبه
Can you stay over night?	می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Where do you want to go this time of night ?	این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
I went hungry last night .	دیشب گرسنه ماندم
Could you put us up for the night ?	ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
day and night <idiom>	شب وروز پشت سرهم
fly-by-night <idiom>	نامطمئن (کار،شفل)
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
I was up all night in my bed.	من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
accommodation for the night	خوابگاه برای یک شب
night migrant	شب کوچنده [پرنده شناسی]
night light	روشنایی شب
He vanished into the night.	در سیاهی شب نا پدید گشت
night time	هنگام شب
one-night stand	نمایش یک شبه
one-night stand	برنامهی یک باره
one-night stand	تک برنامه
one-night stand	رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands	نمایش یک شبه
one-night stands	برنامهی یک باره
one-night stands	تک برنامه
one-night stands	رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
bonfire night	شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night porter	پذیرششبهتل
night shift	شیفتشب شبکار
opening night	شباولیناجراییکقطعههنری
stag night	مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
I had a dream last night.	دیشب خواب دیدم
Good night.	شب بخیر
Good night	شامگاهان نیکو
night owls	ادم شب زنده دار
night and day	شب و روز
night schools	اموزشگاه شبانه
night school	اموزشگاه شبانه
my wakeful night	شب بیخوابی یا بیداری من
night bilndness	شبکوری
night bilndness	روز بینی
night bilndness	روزکوری
night bilndness	شب بینی
night bird	مرغ شب بیدار
night black	سیاه
night blindness	شب کوری
night boat	قایق اماده
night brawler	شب دعوا کن
night cap	گشتی رزمی هوایی شبانه
night cellar	زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night chair	صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
live out the night	شب را صبح کردن
live out the night	شب را بسر بردن
in noon of night	در نیمه شب
night and day	شبانه روز
fly by night	طالب سود انی
fly by night	شخص کوتاه عمر
night assault	شبیخون
night attack	شبیخون
before mid night	قبل از نیمه شب
good night	شب شما خوش
good night	شب بخیر
guest night	شب مهمانی
he did not est all night	درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night	همه شب نیارمید
he outwatched the night	شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
night blind	شبکور
i was up late last night	دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
i was up late last night	بودم
night stool	صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night raven	مرغ شب خوان
night interception	استراق سمع شبانه
night landing	فرود شبانه
night landing	پیاده شدن درساحل در شب
night light	شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night waking	شب زنده داری
night line	ریسمان ماهی گیری شبانه
night long	از سر شب تا بامداد
night moans	نالههای شب تا صبح
night of ignorance	شام نادانی
night of ignorance	شام جهل
night order	دستور شبانه
night operations	عملیات شبانه
night order	دستورات شبانه
night partol	عسس
night piece	دورنمای شب
night raven	مرغ حق
night interception	کمین شبانه
night interception	رهگیری شبانه
night glass	دوربین شب
night flying	در شب
night flying	شب پرواز کن
night flying	پرواز
night gown	جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
night gown	خواب جامه
night eyed	شب بین
night eyed	روز کور
night hag	بختک
night hag	کابوس
night effect	تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night clothes	جامه خواب
night hag	فرنجک
night hag	خفتک سکاچه
night dress	جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night clothes	لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
The officer on night duty.	افسر کشیک شب
Everyone retired early that night.	در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
You should always be careful walking alone at night.	همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
What ist the price per night?	اجاره آن هر شب چقدر است؟
i passed an uneasy night	دیشب
The night is stI'll young.	تازه اول شب است
he did not rest all night long	همه شب نیارمید
i hsd a bad night	دیشب خوب نخوابیدم
I couldnt get to sleep last night.	دیشب خوابم نمی برد
i passed an uneasy night	ناراحت بودم
To travel night and day .	شب وروز مسافرت کردن
Far into the night . Into the early hours.	تا دم دمهای صبح
i passed an uneasy night	شب بدی گذراندم
To sThe night is stI'll young .	تازه سرشب است
Last night I called [rang] my mom.	دیشب به مادرم زنگ زدم.
operational pattern of marks by night	نقشیازعلائممشخصبرایشب
He works day and night (round the clock).	روز وشب کارمی کند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com