English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (10 milliseconds)
English Persian
night stool صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
Other Matches
stool ادرارکردن
stool گروه فریبنده شکار
stool کرسی [سه یا چهار پایه]
stool سکوب
stool پیخال
stool کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
stool عسلی
stool چارپایه
ducking stool کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
step stool چارپایه پله دار تاشو
music stool کرسی پیانو زنان
corner stool چهارپایه
cutty stool چهارپایه کوتاه وکوچک
bar stool میلهچهارپایه
ring stool چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
bar stool کرسی میکده
green stool مدفوع سبز رنگ [پزشکی]
to night امشب
first night گشایش شب
last night شب گذشته
the night before last پریشب
night شب
his almost night تقریباشب است
he went by night شبانه رفت
his almost night نزدیک شب است
To take a night off . یک شب از کار مرخصی گرفتن
d. and night شبانه روز
d. and night شب و روز
night غروب
night شب هنگام برنامه شبانه
night تاریکی
all night در تمام شب
all night همه شب
at night در شب
at night شب هنگام
first night شب اول
first night شب افتتاح
last night دیشب
queen of night زن شکارکن
queen of night نام الهه ماه وشکار
night season شب هنگام
queen of night سیم نقره
night robe لباس خواب
the deep of night دل شب
the night is yet young تازه سرشب است
the third watch of the night پاس سوم شب
we made a night of it چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
night season هنگام شب
night watch پاسبان شب گزمه
night watch پاس شب
night tide جزرو مدشبانه
night tide هنگام شب
night table پاتختی
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night soil کثافات مبال
night stick چوب باتون
night soil سواد
night soil برازی مستراح
night vase قاروره
night vase شاشدان
night walker یکجورکرم بزرگ
night walker کسیکه در خواب راه میرود
night walker فاشق شبگرد
night vision دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night vision دید در شب
night vase فرف ادار
night suit جامه خواب
night vision دید شب
night stick باتون
what a night we made of it چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
Can you stay over night? می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Where do you want to go this time of night ? این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
I went hungry last night . دیشب گرسنه ماندم
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
day and night <idiom> شب وروز پشت سرهم
fly-by-night <idiom> نامطمئن (کار،شفل)
What is the price per night? قیمت برای یک شب چقدر است؟
I was up all night in my bed. من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
accommodation for the night خوابگاه برای یک شب
night migrant شب کوچنده [پرنده شناسی]
Good night شامگاهان نیکو
On Sunday night. شب یکشنبه
He vanished into the night. در سیاهی شب نا پدید گشت
one-night stand نمایش یک شبه
one-night stand برنامهی یک باره
one-night stand تک برنامه
one-night stand رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands نمایش یک شبه
one-night stands برنامهی یک باره
one-night stands تک برنامه
one-night stands رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
bonfire night شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night porter پذیرششبهتل
night shift شیفتشب شبکار
opening night شباولیناجراییکقطعههنری
stag night مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
I had a dream last night. دیشب خواب دیدم
Good night. شب بخیر
night raven مرغ شب خوان
night time هنگام شب
he did not est all night درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night همه شب نیارمید
he outwatched the night شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
i was up late last night دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
i was up late last night بودم
in noon of night در نیمه شب
live out the night شب را بسر بردن
live out the night شب را صبح کردن
before mid night قبل از نیمه شب
my wakeful night شب بیخوابی یا بیداری من
night bilndness شبکوری
night bilndness روز بینی
night bilndness روزکوری
night bilndness شب بینی
night bird مرغ شب بیدار
night black سیاه
night blind شبکور
guest night شب مهمانی
good night شب بخیر
good night شب شما خوش
night-time هنگام شب
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
fly-by-night ادم شبرو
fly-by-night شب گریز
night owl ادم شب زنده دار
night owls ادم شب زنده دار
night waking شب زنده داری
night school اموزشگاه شبانه
night schools اموزشگاه شبانه
night attack شبیخون
night assault شبیخون
night and day شب و روز
night and day شبانه روز
fly by night طالب سود انی
fly by night شخص کوتاه عمر
night blindness شب کوری
night raven مرغ حق
night landing فرود شبانه
night interception استراق سمع شبانه
night interception کمین شبانه
night interception رهگیری شبانه
night hag فرنجک
night hag خفتک سکاچه
night hag کابوس
night of ignorance شام نادانی
night gown خواب جامه
night landing پیاده شدن درساحل در شب
night light شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night light روشنایی شب
night piece دورنمای شب
night partol عسس
night order دستورات شبانه
night order دستور شبانه
night operations عملیات شبانه
night of ignorance شام جهل
night moans نالههای شب تا صبح
night long از سر شب تا بامداد
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
night boat قایق اماده
night flying شب پرواز کن
night flying در شب
night flying پرواز
night eyed شب بین
night glass دوربین شب
night eyed روز کور
night effect تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
night clothes جامه خواب
night chair صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night cellar زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
night brawler شب دعوا کن
night hag بختک
i passed an uneasy night دیشب
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
To travel night and day . شب وروز مسافرت کردن
he did not rest all night long همه شب نیارمید
The officer on night duty. افسر کشیک شب
Far into the night . Into the early hours. تا دم دمهای صبح
i passed an uneasy night ناراحت بودم
i passed an uneasy night شب بدی گذراندم
I couldnt get to sleep last night. دیشب خوابم نمی برد
The night is stI'll young. تازه اول شب است
What ist the price per night? اجاره آن هر شب چقدر است؟
Everyone retired early that night. در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
i hsd a bad night دیشب خوب نخوابیدم
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
Last night I called [rang] my mom. دیشب به مادرم زنگ زدم.
To sThe night is stI'll young . تازه سرشب است
He works day and night (round the clock). روز وشب کارمی کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com