Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English
Persian
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
Other Matches
decompression
مرض تصلب شرائین
decompression
بیهوش شدن در اثر کم شدن فشاراتمسفر
decompression
کاسته شدن فشار اب در صعودغواص
decompression
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
decompression diving
غواصی در عمق یا زمان معین
decompression stop
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
take a dive
تظاهر به ناک اوت
inward dive
شیرجه پشت به استخر
dive
شیرجه رفتن
dive
غواصی کردن
dive
فرو رفتن
dive
تفحص کردن
dive
شیرجه
dive
غور
dive
غوطه خوردن
scuba dive
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
reverse dive
شیرجه وارونه
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
skin dive
زیر ابی رفتن
skin dive
غوص کردن
surface dive
غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
swan dive
شیرجه
swan dive
شیرجه فرشته
backward dive
شیرجهبهپشت
height of the dive
ارتفاعپرش
starting dive
شیرجهآغاز
twist dive
پیچپرش
power dive
با استفاده از نیروی موتور طیاره
power dive
شیرجه
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
crash dive
ناگهان بزیر اب رفتن
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
dive bombing
بمباران کردن در حالت شیرجه
dive flap
ترمز هوایی از نوع فلپ
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
nose dive
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
power dive
شیرجه رفتن هواپیما
armstand dive
بالانس برگشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com