English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English Persian
noise margin تفاوت خش
Other Matches
margin کنار
margin حاشیه
margin سود ناویژه
margin فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin میزان سود سهام
margin مرز
margin حاشیهای
margin زمان یا فضای اضافی
margin فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margin مشخص کردن اندازه و حاشیه
margin لبه
margin جنبی
margin کناره
margin سود ناخالص
margin مابه التفاوت
margin تفاوت
margin بودجه احتیاطی
margin حد
margin اندک حاشیه دار کردن
margin تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margin cost مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
margin productivity نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
margin control کنترلاشتباهات
margin product اضافه محصول
margin land حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
margin land حد نهایی بازده زمین
margin cost هزینه جنبی
map margin کناره نقشه
solvency margin حاشیه عدم اعسار
to leave a margin حاشیه گذاشتن
margin revenue سهم درامد از فروش
margin utility حد مطلوبیت کالا
margin utility مطلوبیت نهایی
continental margin مرزاقلیمی
crenulate margin لبهکنگرهای
leaf margin مهرهشکلتدافعیچپ
margin release خروجازاشتباهات
bi margin format نقشه دو حاشیهای
margin productivity حد بهره وری تولید
profit margin درصد سود از فروش خالص
profit margin حاشیه سود
to margin the text of a book در حاشیه گذاشتن کتاب
double-margin door دو در با یک زبانه
margin efficiency of investment بازده نهایی سرمایه گذاری
margin propensity to consume تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
margin of difference of weight in coins حد ترخص
margin of difference of weight in coins حد ترخیص allowance
noise همهمه
noise پارازیت
what noise is that? این چه صدایی است
noise اوا
noise سر و صدا
noise عامل مخل
noise شایعه و تهمت
noise اختلال
noise صدا
noise شلوغ
noise سر وصدا
noise استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise قیل وقال
noise طنین
noise صدا راه انداختن پارازیت
noise خش
noise انتشار دادن
noise نوفه
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noise منبع تغذیه
noise نویز
noise سروصدا
noise سر و صدا
quantization noise اختلال تدریج
noise suppressor صدا خفه کن
noise suppression جلوگیری ازپارازیت
schottky noise همهمه شوتکی
shot noise اثر ساچمهای
noise suppression پارازیت گیری
noise potential پتانسیل نویز
they make much noise خیلی صدا می کنند
noise silencer خاموشگر همهمه
they make much noise زیاد شلوق می کنند
to make noise سر و صدا کردن
picture noise پارازیت روی تمام صفحه نمایش
The noise kept me awake . سروصدا نگذاشت بخوابم
The noise died down. سروصدا ها خوابید
big noise آدم مهمدریکارگان
white noise نویز سفید
white noise نوفه سفید
to make a noise منتشر شدن
to make a noise پهن شدن
to make a noise شلوق کردن
to make a noise صدا کردن
ambient noise صدای اطراف
he makes most noise میکند
humming noise اغتشاش صوتی
i am unused to that noise من به ان صدا اشنا نیستم
background noise صدای پس زمینه
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
induced noise پارازیت القاء شده
induced noise نویزجریان قوی
input noise پارازیت ورودی
he makes most noise او از همه بیشتر صدا یا
grid noise پارازیت شبکه
background noise همهمه
background noise اصوات مزاحم
background noise پارازیت
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
background noise اختلال پس زمینه
ambient noise نوعی صدای زیرابی
galactic noise تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
grid noise نویز شبکه
input noise پارازیت اولیه
impluse noise نویز ضربه جریان
noise limiter همهمه کاه
noise level میزان خش
noise generator خش زا
noise level سطح پارازیت
noise immunity مصونیت از اختلال
noise pollution نوف الایی
make a noise شلوغ کردن
make a noise سر و صدا کردن
magnetic noise نویز مغناطیسی
noise pollution الودگی صدا
line noise پارازیت خط
line noise اختلال
noise transmitter فرستنده پارازیت
intensity of noise شدت پارازیت
noise filter صافی همهمه
input noise voltage ولتاژ پارازیت اولیه
to make a noise in the world مشهور شدن
magnetic fluctuation noise اثر برکهاوزن
The noise distracts my attention . سروصد ا حواسم را پرت می کند
singal to noise ratio نسبت سیگنال به اغتشاش
Dont make so much noise. اینقدر سروصدانکن
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
His invevtion made a noise in the world. اختراعش دردنیا سروصدائی براه انداخت
He is a bih shot ( noise ) in this town . جزو کله گنده های شهر است
noise reducing antenna system انتن ضد همهمه
I hear a strange noise ( voice , sound ) . صدای غریبی به گوشم می رسد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com