Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English
Persian
nominal wage
مزد اسمی
Other Matches
nominal value
بهای اسمی
nominal
غیر واقعی
nominal
فاهری
nominal
کم قیمت
nominal
جزئی
nominal
صوری
nominal
اسمی
nominal value
ارزش اسمی
nominal value
قیمت اسمی سهمی
nominal value
مقدار اسمی
nominal value
قیمت اسمی
nominal
اعتباری
nominal value
قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
nominal length
طول نامی
nominal list
فهرست نامها
nominal list
صورت اسامی
nominal bandwidth
پهنای بانداسمی
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
nominal income
درامد اسمی
nominal horsepower
توان اسب اسمی دستگاه
nominal frequency
فرکانس نامی
nominal filter
صافی به اندازه عبور معین
nominal filter
صافی میکرونی
nominal diameter
قطر نامی
nominal diameter
قطر اسمی
nominal data
داده اسمی
nominal cost
هزینه اسمی
nominal capital
سرمایه اسمی
nominal load
بار خارجی اسمی
nominal load
بار اسمی
nominal partner
شریک اسمی
nominal weapon
جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
nominal voltage
ولتاژ اسمی
nominal senator
سناتور انتصابی
nominal size
اندازه نامی
nominal size
اندازه اسمی
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale
مقیاس اسمی
nominal scale
مقیاس
nominal rating
کار اسمی
nominal partner
شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
nominal pitch
گام اسمی
nominal price
قیمت عادی
nominal price
قیمت اسمی
nominal price
بهای اسمی
nominal interest rate
نرخ بهره اسمی
nominal gross national product
محصول ناخالص ملی اسمی
specified wage
اجرت المسمی
wage
مزد
wage
اجرت کارمزد
wage
اجر
wage
اجیر کردن
wage
جنگ برپا کردن
wage
حمل کردن
wage
کار مزد دسترنج
wage
اجرت
wage
دستمزد
wage
ضمانت حسن انجام کار
just wage
مزد عادلانه
wage index
شاخص دستمزد
wage income
درامد بشکل دستمزد
wage incentive
انگیزه مزد
wage good
کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage income
درامدمربوط بکار
wage good
کالای مزدی
wage funds
مایه دستمزد
wage funds
وجوه دستمزد
wage freeze
ثابت نگهداشتن دستمزد
wage freeze
انجماد دستمزد
wage earners
حقوق بگیران
wage earners
مزد بگیران
wage earner
اجیر
wage level
سطح مزد
wage market
بازار دستمزد
wage system
نظام پرداخت دستمزد
wage share
سهم مزد
wage stabilization
ثبات دستمزد
wage stabilization
تثبیت مزد
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
wage standard
دستمزد استانده
wage tax
مالیات بر مزد
wage-packet
پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
to wage a campaign
لشکرکشی کردن
wage rate
نرخ دستمزد
wage rate
نرخ مزد
cash-wage
دستمزد نقدی
wage policy
سیاست دستمزد
wage differentials
اختلاف در دستمزد
wage determination
تعیین دستمزد
to wage war
جنگ کردن
real wage
مزد واقعی
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
rate of wage
نرخ دستمزد
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
money wage
مزد پولی
living wage
مزدکافی برای امرار معاش
living wage
مزد معیشت
living wage
مزد امرارمعاش
annual wage
دستمزد سالانه
daily wage
مزد روزانه
minimum wage
حداقل دستمزد
to wage war
دست بجنگ زدن
wage agreement
قرارداد دستمزد
wage cuts
کاهش دستمزد
wage costs
مخارج دستمزد
wage control
کنترل دستمزد
wage constraint
محدودیت دستمزد
wage ceiling
حداکثر دستمزد
wage bill
لیست حقوق
wage agreement
موافقت نامه دستمزد
wage bargain
چانه زنی دستمزد
wage ceiling
سقف دستمزد
minimim wage law
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
iron law of wage
قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
base wage rate
حداقل دستمزد
rate of wage increase
نرخ افزایش دستمزد
wage price guideline
قیمت
wage compution day
دستمزد ساعتی
rate of money wage
نرخ مزد پولی
wage push inflation
تورم ناشی از فشار مزد
wage profit ratio
نسبت دستمزد به سود
wage price spiral
قیمت
wage price spiral
دور تسلسل دستمزد
wage price guideline
راهنمای مزد
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
reasonable of average wage fair
اجرت المثل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com